قصاص با افتخار!
مردی که با انگیزهای نامعلوم بعد از به قتل رساندن جوانی در شهریار به خانه پدرش رفته و او را هم به قتل رسانده بود، با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد.
کد خبر :
۳۲۰۸
بازدید :
۱۵۱۲
مردی که با انگیزهای نامعلوم بعد از به قتل رساندن جوانی در شهریار به خانه پدرش رفته و او را هم به قتل رسانده بود، با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد.
به گزارش شرق، قتل مرد جوانی در شهریار چهار سال قبل به مأموران پلیس خبر داده شد. مقتول، جوانی ٣٠ساله به نام پارسا بود که با موتورش زندگی خود را تأمین میکرد. تحقیقات مأموران برای شناسایی قاتل آغاز شد و متوجه شدند پارسا با تماس تلفنی مشتریای که خود را مهدی معرفی کرده بود، به محلی رفته و سپس به قتل رسیده است. چند ماه از قتل پارسا گذشته بود و ردی از مهدی پیدا نشده بود تا اینکه دوستان مقتول به مأموران گفتند او را دوباره در شهریار دیدهاند. بهاینترتیب مهدی بازداشت شد. اعترافات این جوان فاش کرد او نه فقط پارسا را به قتل رسانده است، بلکه بعد از فرار به خانه پدریاش در تایباد رفته و در آنجا نیز پدر پیرش را کشته است.
متهم به مأموران گفت: چند سالی میشد که نقشه قتل پارسا را داشتم. چند بار او را نصیحت کرده و گفته بودم کارهای خلاف نکند؛ اما توجهی نمیکرد بههمینخاطر هم روز حادثه بهعنوان اینکه قصد دارم به جایی بروم و موتور لازم دارم از پیکموتوری خواستم مهدی را بفرستد. بعد هم در محلی خلوت او را به قتل رساندم و از شهریار به سمت خانه پدرم رفتم. در تایباد تصمیم گرفتم پدرم را بکشم. او مرد بدی بود. سالها بود تصمیم داشتم او را هم بکشم. چند روز بعد از اینکه در خانه پدرم ساکن شدم، او را به قتل رساندم و جسدش را دفن کردم؛ برای اینکه دستگیر نشوم مادرم دراینباره به کسی چیزی نگفت. بعد هم دوباره به شهریار برگشتم.
تحقیقات مأموران نشان داد پارسا جوانی درستکار بود و برای تأمین هزینههای زندگی خود و خانوادهاش کار میکرد. او نه سابقه بازداشت و زندان داشت و نه حتی کسی از او شکایت کرده بود از کسانی که پارسا را میشناختند، پرسوجو شد؛ آنها به پلیس گفتند پارسا با هیچکس کاری نداشت و پسری بود که اگر کاری از دستش برمیآمد، انجام میداد و گفتههای متهم درباره اینکه پارسا آدم بدی بوده است، اصلا درست نیست. بررسی گذشته مهدی نشان داد او جوانی سابقهدار است و چند مورد سرقت و زورگیری انجام داده است و براساس گفتههای خودش از زمانی که زندان بوده تصمیم به قتل پارسا گرفته است.
با توجه به اینکه پرونده قتل پدر مهدی شاکی نداشت و مادر متهم هم گفته بود بهخاطر اینکه فرزندش به زندان نیفتد سکوت کرده است، کیفرخواست علیه این مرد به اتهام قتل پارسا در شهریار صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار قصاص متهم شدند. مادر پارسا گفت: پسرم با کسی دشمنی نداشت و این موضوع در تحقیقات هم آمده است.
او پسرخوب و باایمانی بود. متهم هم در هیچ مرحلهای نتوانسته بگوید فسادی که مدعی است پسرم مرتکب شده چیست؛ بنابراین درخواست قصاص او را دارم. سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: از وقتی زندان بودم تصمیم به قتل داشتم و همیشه فکر میکردم این آدم باید کشته شود. پدرم هم همینطور بود. او را هم باید از بین میبردم. من از قتلهایی که مرتکب شدهام اصلا پشیمان نیستم و اگر باز هم آنها زنده شوند، میکشمشان و با افتخار منتظر اجرای حکم قصاص هستم.
بعد از اینکه وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد و خواستار بررسی مجدد وضعیت روانی متهم از سوی پزشکی قانونی شد و دفاعیات دیگر خود را مطرح کرد، یکبار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد، او گفت: اتهام قتل را قبول دارم. این وکیل که از من دفاع میکند تسخیری است و من نخواستم که وکیلم باشد و او حق ندارد این حرفها را درباره من بزند و بیخود از من دفاع کرد، خوب کاری کردم دست به قتل زدم.
سپس قضات رسیدگیکننده به پرونده خطاب به وکیلمدافع اعلام کردند پزشکی قانونی در چند مرحله متهم را معاینه کرده و او را سالم تشخیص داده است. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شد و ضمن اعلام اینکه پرونده درباره قتل پدر متهم مفتوح است، متهم را در قتل پارسا مجرم شناختند و او را به قصاص محکوم کردند.
به گزارش شرق، قتل مرد جوانی در شهریار چهار سال قبل به مأموران پلیس خبر داده شد. مقتول، جوانی ٣٠ساله به نام پارسا بود که با موتورش زندگی خود را تأمین میکرد. تحقیقات مأموران برای شناسایی قاتل آغاز شد و متوجه شدند پارسا با تماس تلفنی مشتریای که خود را مهدی معرفی کرده بود، به محلی رفته و سپس به قتل رسیده است. چند ماه از قتل پارسا گذشته بود و ردی از مهدی پیدا نشده بود تا اینکه دوستان مقتول به مأموران گفتند او را دوباره در شهریار دیدهاند. بهاینترتیب مهدی بازداشت شد. اعترافات این جوان فاش کرد او نه فقط پارسا را به قتل رسانده است، بلکه بعد از فرار به خانه پدریاش در تایباد رفته و در آنجا نیز پدر پیرش را کشته است.
متهم به مأموران گفت: چند سالی میشد که نقشه قتل پارسا را داشتم. چند بار او را نصیحت کرده و گفته بودم کارهای خلاف نکند؛ اما توجهی نمیکرد بههمینخاطر هم روز حادثه بهعنوان اینکه قصد دارم به جایی بروم و موتور لازم دارم از پیکموتوری خواستم مهدی را بفرستد. بعد هم در محلی خلوت او را به قتل رساندم و از شهریار به سمت خانه پدرم رفتم. در تایباد تصمیم گرفتم پدرم را بکشم. او مرد بدی بود. سالها بود تصمیم داشتم او را هم بکشم. چند روز بعد از اینکه در خانه پدرم ساکن شدم، او را به قتل رساندم و جسدش را دفن کردم؛ برای اینکه دستگیر نشوم مادرم دراینباره به کسی چیزی نگفت. بعد هم دوباره به شهریار برگشتم.
تحقیقات مأموران نشان داد پارسا جوانی درستکار بود و برای تأمین هزینههای زندگی خود و خانوادهاش کار میکرد. او نه سابقه بازداشت و زندان داشت و نه حتی کسی از او شکایت کرده بود از کسانی که پارسا را میشناختند، پرسوجو شد؛ آنها به پلیس گفتند پارسا با هیچکس کاری نداشت و پسری بود که اگر کاری از دستش برمیآمد، انجام میداد و گفتههای متهم درباره اینکه پارسا آدم بدی بوده است، اصلا درست نیست. بررسی گذشته مهدی نشان داد او جوانی سابقهدار است و چند مورد سرقت و زورگیری انجام داده است و براساس گفتههای خودش از زمانی که زندان بوده تصمیم به قتل پارسا گرفته است.
با توجه به اینکه پرونده قتل پدر مهدی شاکی نداشت و مادر متهم هم گفته بود بهخاطر اینکه فرزندش به زندان نیفتد سکوت کرده است، کیفرخواست علیه این مرد به اتهام قتل پارسا در شهریار صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار قصاص متهم شدند. مادر پارسا گفت: پسرم با کسی دشمنی نداشت و این موضوع در تحقیقات هم آمده است.
او پسرخوب و باایمانی بود. متهم هم در هیچ مرحلهای نتوانسته بگوید فسادی که مدعی است پسرم مرتکب شده چیست؛ بنابراین درخواست قصاص او را دارم. سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: از وقتی زندان بودم تصمیم به قتل داشتم و همیشه فکر میکردم این آدم باید کشته شود. پدرم هم همینطور بود. او را هم باید از بین میبردم. من از قتلهایی که مرتکب شدهام اصلا پشیمان نیستم و اگر باز هم آنها زنده شوند، میکشمشان و با افتخار منتظر اجرای حکم قصاص هستم.
بعد از اینکه وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد و خواستار بررسی مجدد وضعیت روانی متهم از سوی پزشکی قانونی شد و دفاعیات دیگر خود را مطرح کرد، یکبار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد، او گفت: اتهام قتل را قبول دارم. این وکیل که از من دفاع میکند تسخیری است و من نخواستم که وکیلم باشد و او حق ندارد این حرفها را درباره من بزند و بیخود از من دفاع کرد، خوب کاری کردم دست به قتل زدم.
سپس قضات رسیدگیکننده به پرونده خطاب به وکیلمدافع اعلام کردند پزشکی قانونی در چند مرحله متهم را معاینه کرده و او را سالم تشخیص داده است. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شد و ضمن اعلام اینکه پرونده درباره قتل پدر متهم مفتوح است، متهم را در قتل پارسا مجرم شناختند و او را به قصاص محکوم کردند.
۰