جنون گل لاله؛ ماجرای عجیب اولین «حباب اقتصادی» تاریخ
عصر طلایی هلند که اواخر قرن شانزدهم تا اواخر قرن هفدهم را دربرمیگرفت شاهدِ تبدیل شدن هلند به یکی از شکوفاترین و پیشرفتهترین کشورها در اروپا بود. در همین دوران بود که ماجرای عجیب «جنون گل لاله» اتفاق افتاد.
فرادید | عصر طلایی هلند که اواخر قرن شانزدهم تا اواخر قرن هفدهم را دربرمیگرفت شاهدِ تبدیل شدنِ هلند به یکی از شکوفاترین و پیشرفتهترین کشورهای اروپا، اگر نگوییم جهان، بود.
به گزارش فرادید ، یکی از عجیبترین پدیدههایی که در این دوران اتفاق افتاد « جنون گل لاله » بود. گل لاله تازه از امپراطوری عثمانی به اروپای غربی وارد شده بود و در نتیجه قیمت آن بسیار گزاف بود. در اوایل قرن هفدهم، مردم علاقهی روزافزونی به لالهها پیدا کردند و یک بازار گمانهزن برای پیازهای لاله به وجود آمد که نظیر آن قبلاً دیده نشده بود. در این مطلب، ۱۰ حقیقت دربارهی نخستین حباب اقتصادیِ شناختهشده در تاریخ را میخوانید که موجب شد افراد در عرض یک روز، مبالغ هنگفتی را به دست بیاورند و از دست بدهند.
(نقاشی طنزآمیز «جنون گل لاله» اثر یان بروگلِ جوان، حدود ۱۶۴۰)
۱. لالههای چندرنگ بیش از گونههای ساده مُد شدند
لاله در دههی ۱۵۹۰ وارد هلند شد و گیاهشناسان از این زمان به بعد شروع به پرورش و مطالعهی آن کردند. لالهها مانند بسیاری از گلها رنگهای متنوعی دارند: نخستین لالههای هلند گلبرگهای تکرنگ داشتند، اما با آزمایشات دقیق و تغییرات دیگر، روی گلبرگهای لاله، رگهها یا الگوهای شعلهمانندی با رنگهای مختلف پدیدار شد. این تغییر در گلبرگهای لاله، مطلوبترین خصیصهی زیباشناسی این گل در نظر گرفته میشد. پرورشدهندگانِ لاله نهایت تلاششان را کردند تا روی این تغییرات مطالعه کنند و گونههای جدیدی پرورش دهند. در همین راستا، در آغاز با عوض کردن قلمهها، پیازها و بذرها شروع به آزمایش کردند.
۲. هیچکس نمیدانست گل لاله را چگونه ابلق کند
گرچه گیاهشناسان دربارهی لالهها مطالعه میکردند، علم ژنتیک برای شناخت این گیاه هنوز راه زیادی را باید میپیمود. هیچکس واقعاً نمیدانست چگونه این گل زیبا را ابلق کند. گیاهشناسان بدون شک از هر روشی که به فکرشان رسید برای رسیدن به این هدف استفاده کردند. برخی باور داشتند پاشیدن رنگِ مورد نظرشان در خاکی که پیازِ لاله درون آن کاشته شده میتواند این تغییر را در رنگِ گلبرگِ لاله ایجاد کند، در حالی که دیگران سعی کردند پیازهای رنگهای مختلف لاله را با هم بیامیزند. کشاورزان خرافاتی هم با انواع مواد به خاکشان کود میدادند به این امید که با سحر و جادو بتوانند گونههای جدیدی از لاله را خلق کنند.
۳. تقاضاها برای لاله ناگهان افزایش یافت
با مُد شدن روزافزونِ لالهها، پرورشدهندگان شاهدِ یک شکاف در بازار شدند: آنها پیاز و قلمههای لالههایی را که پرورش داده بودند فروختند. بخشی از این اقدام ناشی از موجِ رونق در هلند بود؛ به این معنا که طبقهی متوسط، تجار، صنعتگران و مغازهدارن درآمد در دسترسی داشتند که میتوانستند از آن برای خرید اقلامِ لوکس به شیوهای استفاده کنند که ۵۰ سال پیش تقریباً غیرقابلتصور بود.
۴. لالهای به نام سِمپِر آگوستوس گرانترین گونه لاله بود
(سِمپِر آگوستوس)
در دههی ۱۶۲۰، گونهای از لاله به نام سِمپِر آگوستوس به گرانترین لاله تبدیل شد. در برههای از زمان، کمتر از ۱۲ پیازِ سِمپِر آگوستوس موجود بود: یک کلکسیوندارِ مرموز انحصار پیازهای این گونه از لاله را در دست داشت و همین امر موجب بالا رفتن قیمت این گونه شد. سال ۱۶۲۳، یک خریدار پیشنهاد داد ۱۲۰۰۰ گیلدر هلند (یکای پول رایج در هلند) را در ازای ۱۰ پیاز سِمپِر آگوستوس پرداخت کند؛ چیزی بیش از قیمت یک خانهی شهریِ گرانقیمت در آمستردام. سِمپِر آگوستوس امروزه دیگر وجود ندارد، اما معاصران این گیاه، آن را یک گونهی بسیار زیبا با گلبرگهای سفیدِ منقوش به خطوط قرمزِ پُررنگ به شکل متقارن و پیوسته در سراسر گلبرگ توصیف کردهاند.
۵. تجارت گلهای لاله تماماً گمانهزنی بود
به جای خرید و فروش خودِ گلهای لاله، تجارت این گیاه تماماً مختصِ پیازهای آن بود. در نتیجه، بازار خرید و فروش پیازهای لاله یک بازار گمانهزن بود: تنها زمان میتوانست نشان دهد پیاز لاله کِی کاشته شده و گل خواهد داد!
۶. مردم به امید کسب درآمد بیشتر، وارد بازار لاله شدند
بازار لاله چندین سال به صورت ثابت رشد کرد و به مرور زمان افراد بیشتری در این بازار سرمایهگذاری کردند و قیمتها به صورت تصاعدی افزایش یافت. بسیاری از افراد با شنیدن این که چگونه به سادگی با خرید و فروش پیازهای لاله میتوان سود کرد، وارد بازار شدند و هجوم آنها به بازار موجب بالا رفتنِ بیشتر قیمت این گیاه شد. گرانترین پیازهای لاله هزاران گیلدر معامله میشدند؛ چیزی معادلِ چندین سال دستمزدِ خانوادههای طبقهی متوسط.
۷. بازار لاله در زمستان ۱۹۳۷-۱۶۳۶ به اوج رسید
با شروع سال ۱۶۳۶، بازار لاله به صورت رسمی به یک « بازار معاملات آتی » تبدیل شد: پیازهای لاله دیگر دست به دست نمیشدند، در عوض قراردادهای خرید پیاز در پایان فصل، خرید و فروش میشد. در این زمان، بازار به اوج خود رسید: لاله در فهرستِ بزرگترین صادراتِ هلند، مقام چهارم را داشت و قراردادهای پیاز لاله در یک روز معمولاً چندین بار در دست به دست میشد. صدها نفر در جستجوی پیازهای لاله خودشان را ورشکسته کردند.
۸. در فوریهی ۱۶۳۷ حباب اقتصادی لاله ترکید
بازار لاله در عرض یک شب سقوط کرد. حراجی آن که از فوریهی ۱۶۳۷ در هارلم آغاز شده بود ناگهان خالی شد. سوداگران دیگر توان خرید ارزانترین لالهها یعنی لالههای تکرنگ را هم نداشتند و تقاضاها یکشبه افت کرد. برخی دلیل این تغییر ناگهانی در بازار را شیوع طاعون میدانستند، اما دلیل اصلی واقعاً روشن نیست. قیمت پیازهای لاله سقوط کرد و این تغییر برای کسانی که همهی سرمایهی زندگیشان را وارد این بازار کرده بودند خبر بسیار بدی بود.
(جنون لاله اثر ژان لئون ژروم)
۹. عدهی بسیار کمی از مردم از حباب اقتصادی لاله متاثر شدند
اگرچه در بازار لاله، مبالغ هنگفتی دست به دست شد، در واقع بخش بسیار کوچکی از جامعهی هلند در این بازار مشارکت داشتند. به رغم این موضوع، سرمایهگذاران و جوامع خریدار از این حقیقت شگفتزده شدند که چیزی به سادگیِ پیازِ یک گل چگونه توانست ارزشی به اندازهی دستمزد چند سالِ مردم طبقه متوسط پیدا کند و همین موضوع جرقهی مباحثات دربارهی ماهیت ارزش شد. این مباحث تا مدتها در جامعهی هلند مطرح بود.
۱۰. برخی مورخان و اقتصاددانان دربارهی واقعی بودن این حباب مناظره کردند
در سالهای پس از جنون لاله، بسیاری از افراد به این دوره مثل یک درس اخلاقی نگریستند و دربارهاش نوشتند و کسانی را که در این بازار، آلودهی قماربازی بر سر پیازهای لاله شدند نقد و نکوهش کردند. این حبابِ اقتصادی بر اقتصادِ کلان هلند اثر نگذاشت. دادههای قیمتگذاری آن دوره بسیار محدود است، بنابراین نمیتوان گفت در آن دوران، دقیقاً چه اتفاقی افتاد و آیا در واقعیت، حبابی به وجود آمد یا نه؟!
یادبود جنون لاله به عنوان یک پدیدهی فرهنگی تحکیم شد و نمونهای از عجیبترین شیداییهای حدسی در تاریخ اقتصاد شد.
مترجم: زهرا ذوالقدر