به نام پدر؛ قهرمان زندگی
زیاد بودند پدرانی که خانهنشین شدند، اما دست از تلاش برنداشتند و سلامت خود را به تاراج گذاشتند و با وجود خطرات بسیار تلاش کردند لبخند روی لب فرزندانشان باقی بماند.
چند روزی است که انگار خیابانها جان تازهای گرفتهاند. تردد در مغازهها، پاساژها و حتی شیرینیفروشیها بیشتر شده است. گویی هر کس تلاش میکند به گونهای خود را برای تشکر و قدردانی از پدر مهیا کند. پدر در فرهنگ ما ایرانیها حامی و پشتیبانی است تکرار نشدنی، اسطوره مهربانی و فتوت که شایسته بالاترین تقدیرهاست.
از این رو حتی مهمان ناخوانده چینی هم که زندگیمان را زیر و زبر کرده و روابط و سبک زندگیمان را تغییر داده، نتوانسته مانع برگزاری مراسم روز پدر شود. اما حقیقت تلختر از آن است که بتوان انکارش کرد. کووید-۱۹ توانسته در هر مکانی که پروتکلهای بهداشتی رعایت نمیشود، رخنه کند و داغی جبرانناپذیر بر دلمان بگذارد.
همه این از خودگذشتگیها باعث شد تا فرزندان تلاش کنند و روز پدر امسال را شایستهتر از سالهای پیش و البته در سایه رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار کنند. هر چند ابراز احساسات از راه دور و به صورت تلفنی یا تماس تصویری لذت و شیرینی دورهمیهای همیشگی را ندارد، اما میتواند در کنار فراهم کردن لحظات شاد ایمنی وسلامت پدرانی را که قدم به دوران سالمندی گذاشتهاند فراهم کند.
سوگند ارمکی یکی از دخترانی است که امسال از راه دور از پدر تقدیر میکند. او به مدد تکنولوژی میخواهد در کنار شادباش روز پدر، سلامتی پدر را نیز حفظ کند. مریم میگوید: «پدر فرشتهای بیهمتاست که حتی با یک لبخند و کلامی کوتاه حال دخترش را خوب میکند.
میلاد علیان هم موفقیتهای امروز خود را مدیون سخاوت، صبر و ازخودگذشتگیهای پدر میداند. او به «ایران» میگوید: «حرفهای قدیمیها را باید با طلا نوشت. من هیچ وقت معنی این حرف را درک نمیکردم که تا خودت پدر نشوی درک نمیکنی یک پدر برای فرزندش چقدر زحمت میکشد و چگونه خواستههای او را به زندگی خود ترجیح میدهد.
نسترن سلیمی، اما روز پدر را به گونهای دیگر سپری میکند. او که سالها پیش پدرش را از دست داده است، میگوید: «هر سال روز پدر بیشتر از روزهای دیگه جای خالیاش رو حس میکنم. علاقه دخترها به پدرهاشون خیلی زیاده، با رفتنش انگار کوهی که پشتم بود را از دست دادم، جای خالیاش با هیچ مرد دیگهای پر نمیشه، سالها گذشته، اما از شدت درد دوری ذرهای کم نشده، یک بوسه و نوازش پدر انگار به اندازهای وصفنشدنی انرژی به بچهها پمپاژ میکنه، من خیلی ناگهانی پدرم رو از دست دادم این روزها که کرونا اومده و خیلیها پدرشون رو از دست دادن، واقعاً دردشون رو با پوست و استخوان درک میکنم.
اما قسمت تلخ داستان، پدرانی هستند که آسمانی شدند؛ پدرانی که شایسته تقدیر و ستایش بودند، اما هنگام خداحافظی در تنهایی به خاک سپرده شدند و ویروس کووید-۱۹ حتی آرزوی در آغوش کشیدن پدر را بر دل فرزندانشان گذاشت. امسال روز پدر برای این دسته از افراد جامعه بسیار سخت و دردناک است.
سمیه جهانی، اما یکی از افرادی است که کرونا میان او و پدرش جدایی انداخته است. او میگوید: «سالهاست در حوزههای مختلف خبری از داستان کودکان کار گرفته تا دختران فراری و معتادان متجاهر متأثر شده و دست به قلم میشدم، ولی تصور نمیکردم که این بار برای عزیز از دست رفته خود دلنوشتهای بنویسم آن هم به مناسبت روز پدر. درست روز پدر سال گذشته بود که کرونا شد بلای جون پدرم و در یک چشم به هم زدن پدرم رو زمینگیرکرد.»
وی میافزاید: «اون روزها تعریف و نگاه ما آدمها نسبت به این ویروس کاملاً سنگین و متفاوت و مثل الان نبود؛ به طوری که طوری خودنمایی میکرد که حتی شنیدن واژه کرونا تن آدمها را به لرزه درمیآورد. این مهمان ناخوانده سال قبل حتی به ما مجال تبریک گفتن روز پدر رو نداد و این داغ رو برای همیشه ته دلمون گذاشت.