تراژدی کرونا، تازه آغاز شده‌است!

قضیه به همین مناطق فراموش شده با این حجم از شیوع و پاندمی خلاصه نمی‌شود. جالب این است که اگر در جهان گرسنه یا غیر مسلح شرایط این‌گونه است، جهان مسلح یا همان جهان سیر نیز در برابر کرونا شرایط مشابهی دارد.

کد خبر : ۸۶۰۸۸
بازدید : ۵۲۹۷
محمد میلانی | بانویی ایرانی که افسردگی‌اش بیش از هر درد دیگری آزارش می‌دهد، چراکه خودش را عامل بیماری کووید ۱۹ مادر و پدرش و دست آخر مرگ آن دو عزیزش می‌داند و دست آخر افسردگی و گوشه تنهایی در آسایشگاه را به اجبار برای گریزش از عذاب وجدان انتخاب می‌کند.
دختری در ایالت راجستان هند درست در میان ایل طایفه‌ای که هیچ‌کدام از اصول و قواعد بهداشتی را رعایت نمی‌کنند. دختری که ماسک را فقط در تلویزیون می‌بیند و شنیده بیماری خطرناکی آمده است.
چند روزی است که در اطرافش مردان و زنانی را از شدت بیماری می‌بیند که در خود می‌پیچند و در نهایت ماموران بهداشت نیز کاری از پیش نمی‌توانند ببرند. شاید حالا نوبت خانواده او باشد! دست آخر باید بگوییم که شاهد جولان ویروسی است که هم خود و هم سایر نوجوانان و جوانان اطراف ما را به کام مرگ می‌کشاند؛ بدون اینکه امیدی قطعی و صدرصد به بهبود آن‌ها داشته باشیم.
قضیه به همین مناطق فراموش شده با این حجم از شیوع و پاندمی خلاصه نمی‌شود. جالب این است که اگر در جهان گرسنه یا غیر مسلح شرایط این‌گونه است، جهان مسلح یا همان جهان سیر نیز در برابر کرونا شرایط مشابهی دارد.
جز مهم‌ترین عامل یعنی «امید به بقا» که در جهان سیر هنوز در اوج است و ناامیدی بسیاری از روح‌های لطیف و بی‌گناه را در جهان گرسنه تسخیر کرده است. وجه بزرگ‌تری از تحلیل این ویروس و شرایط به وجود آمده به طرز تعجب‌آوری باعث بروز اتفاقات عجیب و غریبی هم در عرصه اقتصاد و هم در عرصه تعقل منطقی شده است.
برای یک‌بار هم که شده است باید پذیرفت اگر به جهان و رفتار‌های آن، به انسان‌ها و رفتار‌های آن از رویکرد فلسفی و عقلانی نگاه نکنیم تحت هیچ شرایطی هیچ کاری از پیش نخواهیم برد. نمی‌توانیم مدعای شناخت جهان را داشته باشیم و در عین حال هیچ شناختی از ابزار و لوازم تفکر تحلیلی و عقلانی نداشته باشیم.
این‌گونه اگر به تحلیل جهان امروز و وضعیت خاص کرونایی آن نگاه بیندازیم به این پرسش جدی برمی‌خوریم که چه حکایتی در پس ظاهر دهشتناک این رویداد‌ها وجود دارد؟ یعنی باید نشست و حرکات عجیب و غریب انسان‌ها در دوران کرونا را دید و بررسی کرد.
به یک معنا چطور می‌شود که در پس اتفاقات دردناکی که این روز‌ها رخ می‌دهد و مسببش ویروس کروناست هم تراژدی‌های دردناکی که خلق می‌شود را دید و متاثر نشد و اشک نریخت (مانند موارد کوچکی که عنوان شد) و هم برخی از این تراژدی‌های جانکاه را نشانه گرفت تا پی به ماهیت عجیب آن برد.
به هر حال علم پزشکی بیکار نخواهد نشست و مطالعات و اقداماتش به منظور کشف و تولید واکسن کرونا ویروس جدی است.
اما باز هم از منظری دیگر پرسش را مطرح می‌کنم که این حجم کثیر از مخرب‌ها و بحران‌های تاسف‌باری که در دنیای امروز ما طعم تلخ آن را هر روز با گوش‌های خود می‌شنویم و چشم‌های خود می‌بینیم به کجا خواهند رفت؟ یا بهتر بگوییم، مسوولش چه کسی خواهد بود جز همین بشر امروز! بشر دوران مدرنی که من و شما ذره‌ای از آن هستیم.

از این حرف‌های بسیار جدی که از قضا بار سنگین مسوولیت‌پذیری ما را افزایش می‌دهند، بگذریم و به همان پرسش‌های طرح شده فوق که در ابتدای این مقال طرح شد برسیم؛ تازه می‌توانیم درک کنیم که پشت به سوی دیگر این دنیای تاسف‌باری که درباره‌اش گفتیم برگردیم، به هیچ عنوان درک و هضمش یا قابلیت ما از برای تصورش ممکن نخواهد بود.
دنیایی که به مدد کرونا ویروس آنچنان رونق گرفت که حتی اربابان کسب و کار‌های آن تصورش را نیز نمی‌کردند روزی بتوانند این‌گونه بازار‌های بین‌المللی را قبضه کنند.
صنعت پزشکی و تولید دارو‌های خاص که حالا بنای آن را دارند تا بتوانند آفاق جدید را فتح کنند و به عنوان تلاش و پیگیری از برای تولید دارو‌هایی به منظور درمان بیماری یا واکسن‌هایی به منظور پیشگیری و درمان، آنچنان قرارداد‌هایی با برخی از کشور‌های دنیا اعم از فقیر و غنی امضا کرده‌اند که تصورش هم برای ما ممکن نیست.
در سوی دیگر به همان اندازه که این شرایط خاص موجود است، دنیای موازی این فعالیت‌ها، دسته‌ها و گرو‌های مخفی نیز در پی سرقت اطلاعات مربوط به ویروس و آنتی‌ویروس هستند تا بتوانند از این طریق موقعیت‌ها و پول‌های افسانه‌ای برای خودشان جمع کنند.
شاید روی خوشی هیچ‌کدام از آن‌ها که مدام در ترس حصول به وضعیت و شرایط آرمانی هستند، نداشته باشند ولی نگفتنش نیز دردی دوا نخواهد کرد که دنیای ما را به چنین سمت و سویی کشانده‌اند. بدون هیچ اکراهی باید با درد گفت که اخلاق اجتماعی و فردی در دوران کرونازده ما به هیچ عنوان با دوران پیش از کرونا قابل مقایسه نیست.
بدون آنکه ما احساس کنیم مادرانی که روزی داغدار فرزندان‌شان بودند، امروز فرزندان‌شانند که داغدار مادران شان هستند و هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که این چرخه همین‌طور گسترش پیدا کند و به یک معنا اخلاقیات یکی پس از دیگری فرو بریزند، چراکه کرونا عامل بروز بی‌اخلاقی‌هایی شده است که پیش‌تر فقط می‌توانستیم تصوری بحرانی از تقرر آن‌ها داشته باشیم نه اینکه به وضوح آن‌ها را لمس کنیم.
جایگاه اخلاق عرفی و شخصی دقیقا در چنین شرایطی است که فرو می‌ریزد و این اتفاق بدون هیچ شک و شبه‌ای رخ داده است ما هم به نشان این تحولات نامیمون مجبوریم در قبال این شرایط بحرانی بی‌اخلافی سکوت نکنیم. تراژدی تازه آغاز شده است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید