نگاهی به مهمترین سریالهای فصلی تلویزیون به بهانه آماده شدن فصل هفتم «پایتخت» برای پخش در نوروز؛ در مسیر مخاطب

امسال قرار است هفتمین فصل از سریال پایتخت به کارگردانی «سیروس مقدم» پخش شود. «پایتخت»، از همان اولین فصل، بدل به یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونی شد؛ آنقدر که هم مسئولانِ صدا و سیما و هم عواملِ آن، تصمیم گرفتند ادامهی آن را در سالهای بعد روی آنتن ببرند. روند دنباله سازی از دهه شصت با سریال «آینه» ساخته غلامحسین لطفی در تلویزیون ایران آغاز شد و بعد از آن با «پایتخت»، «دردسرهای عظیم»، «لیسانسهها»، «نون خ»، «زیر خاکی» و… ادامه پیدا کرد.
«پایتخت» اگرچه یکی از موفقترین سریالهای تلویزیون است؛ اما تاریخِ چند دههی اخیر این رسانه، نشان میدهد که بسیاری از سریالها در چندین فصل ساخته شده و گاه چنان تاثیراتِ عمیقی از خود به جای گذاشتند که خواهناخواه به عنوانِ یک پدیدهی فرهنگی شناخته شدند. پدیدهی چند فصلی سریالهای تلویزیونی از طرفِ دیگر نشان میدهد اگرچه دنیای امروز در دستِ موبایلها و پلتفرمها و استریمهاست، اما اگر تلویزیون بتواند با توجه به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و حتی سرگرمکنندهی مردم، اثری بسازد، همچنان مورد استقبالِ آنان قرار میگیرد. در این گزارش نگاهی کوتاه به سریالهایی داشتهایم که در چند فصل ساخته شدند.
پایتخت| سیروس مقدم| هفت فصل| 1390 تا کنون
«پایتخت» موفقترین سریال فصلی تلویزیون است.
سریال پایتخت با شخصیتهایی مانند نقی، هما، ارسطو یکی از محبوبترین سریالهای تاریخِ تلویزیونِ ایران است. قرار است فصلِ هفتمِ این سریال بهزودی از تلویزیون پخش شود. کارگردان و نویسندگانِ این مجموعه، با بیانِ مسائلِ اجتماعی که گاهی نقبی به طنز میزند و همچنین نمایش زیباییهای طبیعی ایران، توانستهاند در تمامی فصلها، مخاطب را با خود همراه کنند.
«پایتخت» را میتوان یکی از تاثیرگذارترین سریالهای ایران دانست، آنقدری که برخی دیالوگهای آن بدل به بخشی از فرهنگ عمومی شدهاند. هوشمندی عواملِ این سریال، سبب شده است تا در هر فصل، داستان و شخصیتها تکامل پیدا کنند و همین عامل سبب شده تا تماشاگران برای دیدن فصلهای جدید مشتاقتر شوند. حالا باید منتظر ماند و دید که مقدم و تنابنده در غیابِ زندهیاد خشایارِ الوند، برای مخاطبِ خود چه در چنته دارند.
نون خ | سعید آقاخانی | پنج فصل | 1403 تا 1398
فصل پنجم «نون خ» فروردین امسال روی آنتن رفت.
فصل اول نون خ با داستان و شخصیتهای جذاب توانست توجه زیادی جلب کند و موفقیت آن باعث شد که سازندگان برای تولید فصلهای بعدی اقدام کنند. برخلاف بسیاری از سریالها، فضای روستایی یکی از دلایل موقیت این سریال بود. علاوه بر آن روابط اجتماعی و سنتهای ایرانی در این سریال بهخوبی نمایش داده شده است. «نون خ» در هر فصل، با رویکردی نو و داستانهای جذاب، همچنان مخاطب را همراه خود کند.
در فصلهای مختلفِ این سریال، در عین حال که شخصیتها ثابت بودند، اما هر فصل داستانهای جدیدی داشت؛ با این وجود میتوان گفت مهمترین دستاورد آقاخانی، ایجادِ احساس واقعی بودنِ داستانهای مطرحشده در سریال بود و همین موضوع، برای بسیاری از تماشاگران حس صمیمیت و نزدیکی ایجاد میکرد. تاکنون ۵ فصل از این مجموعه ساخته شده است که در سالهایِ ۱۳۹۸، ۱۳۹۹، ۱۴۰۰، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ از شبکه یک پخش شدهاند و این احتمال وجود دارد که فصلهای بعدیای نیز از این سریال ساخته شود. به هر حال، این سریال آزمونِ بسیار موفقی برای کارگردانی بود که همچنان بازیگری میکند.
زیر خاکی | جلیل سامان | چهار فصل | 1403 تا 1399
«زیر خاکی» با حضور پژمان جمشیدی به فصل چهارم رسید.
سریال زیر خاکی به کارگردانی جلیل سامان، یکی از موفقترین و محبوبترین سریالهای ایرانی در چند سال اخیر بوده که تاکنون چهار فصل از آن ساخته شده است. زیر خاکی داستان یک جستوجوی خانوادگی را روایت میکند که در آن فریبرز (با بازی پژمان جمشیدی)، به دنبال گنج است. ترکیبِ موفق درام و کمدی که در سریالهای ایرانی به ندرت موفقیتآمیز بوده است، تماشاگرانِ بسیاری را جذبِ این سریال کرد. یکی از برجستهترین ویژگیهای زیر خاکی، شخصیتپردازیهای جذاب و بازیهای قدرتمند است.
شخصیت فریبرز (پژمان جمشیدی) بهعنوان مردی که در جستوجوی گنج است، بهشدت ملموس و باورپذیر طراحی شده است. در این میان «ژاله صامتی» نیز یکی از مهمترین نقاطِ قوتِ سریال است. رابطهی میانِ فریبرز و پری، بهشدت در خلقِ تعاملهای کمدی و همچنین واکنشهای دراماتیک موفق است. به هر روی، شخصیتپردازی و بازیهای خوب و توانایی در ترکیب طنز و درام به همراهِ یک داستان پرکشش، توانست هر چهار فصلِ این سریال را موفق کند؛ اگرچه برخی فصلها به اندازهای که باید پرقدرت ظاهر نشدند.
نجلا | خیرالله تقیانیپور | دو فصل | 1401 تا 1399
سارا رسول زاده در فصل اول ایفاگر نقش «نجلا» بودد.
سریال نجلا به کارگردانی خیرالله تقیانیپور، یک درام تاریخی است که به مسائلی چون عشق، وفاداری، و فداکاری در دوران سخت جنگِ ایران و عراق پرداخته. اولین فصلِ نجلا، با تمرکز داستان بر روابط انسانی در شرایط بحرانی جنگ با یک ساختار روایی مناسب و فیلمبرداری و انتخاب لوکیشنهای واقعی توانست جو دوران جنگ را به خوبی منتقل و توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
«نجلا» همچنین بهطورِ غیرمستقیم به تاثیرات جنگ بر زنان و خانوادهها نیز توجه داشت؛ اگرچه برخی به کندی در روند داستان و نبود پیچیدگی در روایت انتقاد کردند؛ اما با اینوجود، سریال لحظات درخشان و دراماتیک زیادی داشته باشد و همین مسئله، سببِ ساختِ فصل دوم آن شد. البته در فصلِ دوم «محیا دهقانی» جای «سارا رسولزاده» را برای ایفای نقشِ «نجلا» گرفت.
لیسانسهها | سروش صحت | سه فصل | 1398 تا 1395
سروش صحت «لیسانهها» را در سه فصل ساخت که هر سه موفق بودند.
لیسانسهها به کارگردانی سروش صحت یکی از موفقترین کمدیهای تلویزیونی ایران در دهه اخیر محسوب میشود. یکی از ویژگیهای برجستهی این سریال، طنز متفاوت و خاص آن است که سببِ ساختِ سه فصل متفاوت و استقبال از تمامی آنها شد. سروش صحت که پیشتر در پژمان و ساختمان پزشکان هم تجربهی موفقی در ژانر کمدی داشت، در این سریال از طنز موقعیت، دیالوگهای جذاب و شوخیهای ظریف استفاده کرد.
لیسانسهها قصه سه جوان به نامهای مسعود (امیرحسین رستمی)، حبیب (هوتن شکیبا) و مازیار (امیر کاظمی) را روایت میکند که هرکدام درگیر چالشهای خاص خود هستند. مسعود، جوانی ساده و بیدستوپا است که قرار است با دختری به نام ترانه (متین ستوده) ازدواج کند. حبیب، جوانی ثروتمند اما ناپخته و کمی سادهلوح است که علیرغم داشتن امکانات زیاد، در پیدا کردن شریک زندگی و برقراری روابط اجتماعی مشکل دارد. مازیار، پسری باهوش و مستقل اما با پدری معتاد است. یکی از تکنیکهای مهمی که در لیسانسهها به کار گرفته شد، شکستن دیوار چهارم (Fourth Wall) بود. شخصیتها گاهی مستقیماً با دوربین و تماشاگر صحبت میکردند و از اتفاقات پشتصحنه یا تصمیمات کارگردان و نویسنده خبر میدادند.
بچه مهندس | علی غفاری و احمد کاوری | چهار فصل | 1400تا 1397
در سریال «بچه مهندس» زندگی کاراکتری به نام «جواد» در چهار فصل روایت شد.
بچه مهندس با روایت داستانی ساده و در عین حال تاثیرگذار شروع میشد. داستان حول شخصیت اصلی به نام جواد جوادی میچرخد، که در کودکی از خانواده خود جدا شده و در یک پرورشگاه بزرگ میشود. مخاطب در چهار فصل با زندگی این جوان آشنا میشود و تعاملات او با دیگر شخصیتها، به ویژه مسئولانِ پرورشگاه، محیط اجتماعی و دوستانش را نشان میدهد. هر فصل با تمرکز بر یک دورهی زمانی از زندگی جوادی را نشان میدهد.
بچه مهندس با پردازش به موضوعات اجتماعی به مشکلاتِ کودکانِ پرورشگاهی و همچنین تلاشهای فردی برای گذر از بحرانها تاکید داشت.بچه مهندس بهخوبی توانست با تمرکز بر مسائل اجتماعی، تربیتی و خانوادگی، داستانی جذاب خلق کند؛ اما فصلِ چهارم سریال که دیگر علی غفاری را با خود همراه نداشت و احمد کاوری در مقامِ کارگردانِ آن ظاهر شد، نتوانست موفقیتِ سه فصلِ اول را ایجاد کند.
از سرنوشت | سید محمدرضا خردمندان و علیرضا بذر افشان | چهار فصل | 1401 تا 1398
سریال «از سرنوشت» در چهار فصل ساخته شد و به سرانجام رسید.
از سرنوشت یکی دیگر از سریالهای فصلی تلویزیون است که از همان ابتدا طراحی آن برای دوفصل بود. داستان درباره بچههای پرورشگاهی و سرنوشت آنها از کودکی تا جوانی و ورد با جامعه و بازار کار است. فصل اول این سریال را محمدرضا خردمندان ساخت که قبل از آن فیلم تحسین شده «21 روز بعد را کارگردانی» کرده بود در فصل اول مخاطبان با دوران کودکی دو شخصیت اصلی که در پروشگاه زندگی میکنند آشنا میشود و در فصل دوم دوران نوجوانی و جوانی آنها میبینیم.
فصل اول را خردمندان در 17 قسمت ساخت و فصل دوم توسط علیرضا بذرافشان در 28 قسمت آماده پخش شد. این دو فصل با فاصله اندکی نسبت به هم روی آنتن رفتند. سریال و داستان شخصیتهای اصلی اش یعنی هاشم و سهراب مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت از همین رو مسئولان شبکه دو تصمیم به ساخت ادامه آن گرفتند. فصول سه و چهار که بیشتر درباره چالشهای هاشم و سهراب در مواجه با اشتغال و خانوادههایشان هست را خردمندان کارگردانی کرد که این دو فصل هیچگاه نتوانستند موفقیت دو فصل ابتدایی را کسب کنند.
دودکش | محمدحسین لطیفی و برزو نیک نژاد | سه فصل |1401 تا 1392
در حد فاصل فصل اول و فصل دوم «دوکش» سریال «پادری» ساخته شد.
محمد حسین لطیفی بعد از چند سال دوری از تلویزیون و حضور در شبکه خانگی در سال 1392 با سریال «دودکش» برگشت. او در این سریال با روایت داستانی ساده، توانست با استفاده از طنز موقعیتی و شوخیهای ساده، برای مخاطب یک تجربه سرگرمکننده و دلنشین به وجود آورد. در این سریال، داستان حول شخصیتهایی به نام فیروز (هومن برقنورد) و خانوادهاش میچرخد که با وجود زندگی دشوار و مشکلات اقتصادی، زندگی شادی را از سر میگذرانند.
سریال با یک رویکرد ساده و غیر پیچیده، داستانگویی میکند و از همان ابتدا با معرفی خانوادهای که درگیر مشکلات روزمره هستند، به مخاطب احساس نزدیکی و صمیمیت میدهد؛ مشکلاتی که فیروز و خانوادهاش با آن روبهرو هستند (مشکلات اقتصادی و دغدغهی مالی) مسایلی روزمره در جامعهی ایران است. در دودکش، طنز، هرگز به سمت شوخیهای سطحی و بیمعنی نرفت، بلکه در اکثر مواقع، موقعیتهای کمدی از دل داستان و شخصیتها بیرون آمد.
سه سال بعد لطیفی فصل دوم را را با نام «پادری» با تهیهکنندگی سید محمود رضوی ساخت که نتوانست موفقیت فصل اول را تکرار کند. بعد از این اتفاق حدود 5 سال بعد زینب تقوایی تهیهکننده فصل اول با حضور برزو نیک نژاد فصل جدید این مجموعه را در سال 1400 با عنوان دودکش 2 تولید کرد. آنها اعلام کردند پادری در واقع اسپن آف دودکش بوده برای همین فصل جدید دومین فصل این سریال نام گرفت.
دردسرهای عظیم | برزو نیکنژاد | دو فصل | 1393 و 1394
سریال «دردسرهای عظیم» در دوفصل به سرانجام رسید.
دردسرهای عظیم به کارگردانی برزو نیکنژاد، در عین داشتن یک ساختار و روایتِ ساده، توانست با بهرهگیری از ستارهای چون «جواد عزتی» چنان مورد توجه مخاطب قرار گیرد که سازندگانِ آن را مجاب به ساخت فصلِ دومِ آن کند. طنز ملایم و هوشمندانهای که در این سریال بهکار رفته بود، نوعی نگاهی انتقادی به زندگی روزمره و روابط انسانی داشت.
در «دردسرهای عظیم»، شخصیتها باورپذیر بودند و همهشان ویژگیهای انسانگرایانه و حتی معصومانهای داشتند که مخاطب با آنان احساسِ نزدیکی میکرد. سریال به مسائل روزمره و دغدغههای اجتماعی پرداخت و مشکلات و چالشهایی که شخصیتها درگیر آن بودند، میپرداخت و همین برای بسیاری از مردم آشنا و ملموس بود. البته به همهی اینها باید رابطهی عاطفیِ جذاب «لطیف» و «بهار» را نیز یکی از دلایلِ موفقیتِ کار دانست.
مرد هزار چهره | مهران مدیری| 1387 و 1388
«مرد هزار چهره» بهترین سریال مهران مدیری است که به فصل دو رسید.
سریال مرد هزار چهره به کارگردانی مهران مدیری یکی از آثار موفق تلویزیونی است که در سال 1387 پخش شد. این سریال، که بهنوعی ادامهدهنده سبک طنز خاص مدیری در تلویزیون ایران بود، روایتِ برههای از زندگی «مسعود شصتچی» بود. یکی از ویژگیهای بارز این سریال، تنوع در شخصیتهایی است که مهران مدیری آن را بازی میکند. این شخصیتها در هر قسمت تغییر میکنند و هر کدام ویژگیها و رفتارهای متفاوتی دارند.
استفاده از طنزهای کلامی و موقعیتی برای خلق لحظات سرگرمکننده یکی دیگر از دلایلِ موفقیتِ این سریال است. مدیری در مرد هزار چهره علاوه بر طنز و کمدی، به نقد برخی رفتارها، مشکلات اجتماعی، و مسائلی همچون هویتجویی، جاهطلبی و تفاوتهای طبقاتی نیز پرداخت. سریال مرد هزار چهره از نوعی طنز هوشمندانه و کمدی موقعیتی بهره میبرد که میتوان آن را یکی از بهترین آثار مدیری هم دانست. شاید همین امر سبب شد تا سازندگان، فصلِ دوم آن را نیز بسازند؛ اما فصلِ دوم نتوانست موفقیتِ اولین فصل را به همراه داشته باشد؛ با این حال مرد هزار چهره یکی از آثار برجسته و ماندگار تلویزیون ایران به شمار میرود.
زیر آسمان شهر | مهران غفوریان | سه فصل | 1380 تا 1381
«زیر آسمان شهر» از موفقترین کارهای فصلی تلویزیون است که البته در فصل سوم شکست خورد.
سریال زیر آسمان شهر به کارگردانی مهران غفوریان یکی از مجموعههای محبوب و پرطرفدار در دهه 80 بود که در آن زمان توانست در میان مخاطبان جایگاه ویژهای پیدا کند. بسیاری از موقعیتهای کمدی در این سریال، از تعاملات روزمره مردم در یک ساختمان مسکونی و روابط آنها با یکدیگر نشئت میگرفت که به شکلی صمیمانه و جذاب نمایش داده میشد.
مهران غفوریان که پیش از ساختِ این سریال، سابقهی سالها بازی در آثار کمدی را داشت، توانست موقعیتهای کمیک و در عین حال انسانی خوبی را به نمایش بگذارد و آدمهایی را در یک جامعهی شهری تصویر کند که بسیار جذاب و دوستداشتنی بود. موفقیتِ فصل اول سریال، سببِ ساخت فصلهای بعدی هم شد و در حالی که سریال بیشتر بهعنوان یک کمدی موقعیت معرفی میشد، سازندگان توانستند بهطور غیرمستقیم به مسائلی چون روابط اجتماعی، همزیستی در یک جامعه شهری، مشکلات اقتصادی، و حتی تفاوتهای فرهنگی پرداخته و آنها را به صورت طنزآلودی نشان دهند.
آینه | غلامحسین لطیفی| سه فصل |1368 تا 1364
سریال «آینه» از اولین سریالهایی است که به شکل فصلی ساخته شد.
سریال آینه به دلایل متعددی در دهه ۱۳۶۰ محبوب شد و همچنان در خاطرهی بسیاری از مخاطبان آن دوران باقی مانده است. این سریال، در آن سالها چنان با استقبالِ مردم مواجه شد که در سه فصلِ مختلف ساخته شد. آئینه مسائل روزمره و مشکلات رایج چون اختلافات خانوادگی، روابط همسایگی، مالک و مستأجر، خرافهگرایی و توقعات بیجا را نشان میداد و شاید همین واقعگرایی باعث شد تا مخاطبان با داستانهای آن همذاتپنداری کنند.
هر قسمت از سریال، داستانی مستقل داشت و مخاطب بدون نیاز به پیگیری مداوم، میتوانست بهراحتی با قسمتهای مختلف همراه شود؛ اما آنچه این سریال را متمایز میکرد، این بود که در پایان هر قسمت، بخشی با عنوان زندگی شیرین میشود به نمایش درمیآمد که در آن راهکارهای ساده برای حل مشکلات ارائه میشد و رویکردی آموزشی داشت. با گذشت سالها، آئینه همچنان برای بسیاری از بینندگان یادآور روزهای گذشته است.
منبع: فیلم نیوز