رتبهبندی فیلمهای کریستوفر نولان؛ از بدترین تا بهترین

کریستوفر نولان از معدود کارگردانانی است که هر اثرش به رویدادی سینمایی تبدیل میشود؛ کارگردانی که توانسته مرز میان تفکر و هیجان را در سینمای مدرن از نو تعریف کند.
با مرور سه دهه فعالیت سینمایی کریستوفر نولان، تمام یازده فیلم بلند او را از نظر هنری و تأثیر فرهنگی رتبهبندی شدهاند؛ از تجربههای اولیه و پرریسک او تا شاهکارهایی چون «میانستارهای»، «اوپنهایمر» و «شوالیه تاریکی» که نامش را در تاریخ سینمای قرن بیستویکم جاودانه کردهاند.
به گزارش فرارو به نقل از بروبایبل، در جهان سینما، تنها چند کارگردان وجود دارند که میتوانند فیلمی را صرفاً با اتکا بر نام خود اکران کنند؛ و کریستوفر نولان بدون تردید یکی از برجستهترین آنان است. از زمان اکران «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins)، نولان به یکی از ستونهای اصلی فیلمهای پرفروش هالیوود و پیشگام در استفاده از فناوریهای نوین سینمایی، بهویژه در قالب IMAX، تبدیل شد.
اگر بحثهای پرشور درباره اینکه «کدام فرمت برای تماشای فیلم بهتر است» را به یاد بیاورید، باید گفت این موج تازه از گفتوگوها پس از اکران «اوپنهایمر» در نسخه ۷۰ میلیمتری آیمکس در سال ۲۰۲۳ شکل گرفت؛ فیلمی که مرزهای تجربه سینمایی را برای مخاطبان گسترش داد.
با گذشت نزدیک به سی سال از آغاز مسیر حرفهایاش و ساخت یازده فیلم بلند، نولان نهتنها از شور و خلاقیتش نکاسته، بلکه هر بار استاندارد تازهای برای سینما تعیین کرده است. در ادامه، نگاهی داریم به رتبهبندی تمام فیلمهای بلند او از ضعیفترین تا بهترین. البته در این فهرست، فیلم مستقل Following (۱۹۹۸) که نخستین تجربه کارگردانی نولان محسوب میشود، لحاظ نشده است.
۱۱. Insomnia (بیخوابی)
این فیلم یکی از متفاوتترین آثار نولان است، زیرا تنها پروژهای در کارنامهاش به شمار میرود که فیلمنامهاش را خودش ننوشته است. همین امر باعث شده «بیخوابی» کمتر از سایر آثارش حس و حال نولانی داشته باشد. بااینحال، حضور آل پاچینو و رابین ویلیامز ترکیب بازیگری درخشانی را رقم زده است.
۱۰. Tenet (تنت)
فیلمی که حتی طرفدارانش اذعان دارند باید آن را «احساس کرد» نه «فهمید». خود نولان نیز بر همین باور است. هرچند سینما هنری عاطفی است، اما هنگامی که درک فکری داستان دشوار میشود، ارتباط احساسی نیز کمرنگتر خواهد شد.
«تنت» از نظر ساختاری اثری جاهطلبانه است، اما پیچیدگی مفرط روایت و مکانیزم زمانیاش باعث شده تجربه تماشای آن برای بسیاری دشوار باشد. شاید به همین دلیل ویدئوهایی مانند «بالاخره تنت را فهمیدم» در یوتیوب تقریباً به اندازه خود فیلم طولانی هستند!
۹. Memento (یادآوری)
در جهان سینما دو نوع تماشاگر وجود دارد: آنهایی که هنوز کاملاً نفهمیدهاند چه اتفاقی در «یادآوری» میافتد، و آنهایی که تظاهر میکنند فهمیدهاند! نولان با این فیلم درخشان توانست ذهن مخاطبان را همزمان گیج و مجذوب کند و مسیر شهرت خود را بهعنوان کارگردانی صاحبسبک هموار سازد.
۸. The Dark Knight Rises (شوالیه تاریکی برمیخیزد)
ضعیفترین بخش از سهگانه بتمن نولان همچنان از ۹۵ درصد فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ بهتر است. این فیلم با وجود کاستیهایش، بهترین صحنههای اکشن سهگانه را در خود دارد و نشان میدهد که نولان در نهایت توانسته هنر فیلمبرداری صحنههای پرتحرک را به اوج برساند: نمونه بارز آن، دو نبرد فراموشنشدنی میان بتمن و بین است.
۷. Dunkirk (دانکرک)
«دانکرک» نقطه آغاز دوران تازهای در کارنامه نولان بود؛ دورهای که برخی منتقدان آن را «عصر بلوغ سینمایی» او مینامند. این فیلم اثبات کرد که نولان میتواند در بازآفرینی واقعیت تاریخی به همان اندازه درخشان باشد که در جهانهای تخیلی خود. روایت چندلایه از جنگ جهانی دوم با حداقل دیالوگ و حداکثر تنش، قدرت بصری و مهندسی زمانی نولان را به نمایش گذاشت.
۶. Batman Begins (بتمن آغاز میکند)
اگر «مرد عنکبوتی» آغازگر موج تازهای از فیلمهای ابرقهرمانی بود، «بتمن آغاز میکند» الگویی برای روایتهای تاریک و واقعگرایانه در این ژانر شد. در زمانی که پس از شکست تجاری فیلم «بتمن و رابین» (۱۹۹۷)، این شخصیت در وضعیت بحرانی قرار داشت، نولان با تمرکز بر سالهای اولیه فعالیت بروس وین توانست جان تازهای به او ببخشد.
تأثیر نولان چنان عمیق بود که فیلمسازان بعدی از تکرار داستان منشأ بتمن پرهیز کردند. هم در «بتمن علیه سوپرمن» و هم در نسخه متأخر «بتمن» با بازی رابرت پتینسون، مرگ والدین بروس تنها به اشارهای کوتاه بسنده شد؛ چرا که نولان پیشتر آن را به شکلی کامل و ماندگار روایت کرده بود.
۵. The Prestige (پرتسیژ)
برخی منتقدان معتقدند این فیلم بهترین اثر نولان است، و گاه حتی خود او نیز تلویحاً به چنین باوری اشاره کرده است. «پرستیژ» از نظر مقیاس کوچکتر از دیگر آثار نولان است، اما از حیث روایت، دربردارنده همان پیچشها و غافلگیریهایی است که امضای سبک او محسوب میشوند. این فیلم درباره رقابت وسواسگونه دو شعبدهباز (با بازی کریستین بیل و هیو جکمن) است و با پرداختی فلسفی به توهم، فریب و جاهطلبی، وجهی انسانمحورتر از نولان را آشکار میکند.
۴. Inception (تلقین)
از این بخش فهرست به بعد، انتخاب میان فیلمها دشوارتر میشود. «تلقین» در بسیاری از جنبهها عصاره سینمای نولان است: ایدهپرداز، مبتکر، پیچیده و مهیج. ترکیب رؤیا و واقعیت در ساختاری چندلایه، مخاطب را وادار به مشارکت ذهنی میکند. صدای ماندگار «وووومپ» این فیلم به یکی از عناصر فرهنگی دهه اخیر بدل شد و در تریلرهای بیشماری تقلید گردید.
۳. Oppenheimer (اوپنهایمر)
این فیلم نقطه اوج اعتبار سینمایی نولان بود. «اوپنهایمر» نهتنها در گیشه نزدیک به یک میلیارد دلار فروخت، آن هم با روایتی سهساعته و سیاهوسفید از زندگی یک فیزیکدان نظری، بلکه جوایز اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را نیز برای او به ارمغان آورد.
نولان با «اوپنهایمر» کاری کرد که هیچ کارگردان دیگری قادر به انجامش نبود: تبدیل یک زندگینامه علمی به یک رویداد سینمایی. او داستان خالق بمب اتم را با نگاهی انسانی و فلسفی بازآفرینی کرد. همزمان، موفقیت این فیلم و پدیده «باربنهایمر» (همزمانی اکران با «باربی») جان تازهای به صنعت سینما بخشید.
۲. Interstellar (میانستارهای)
در شبکه اجتماعی Letterboxd، این فیلم محبوبترین اثر نولان با بیش از ۵.۹ میلیون بازدید است. اما محبوبیت آن چیزی فراتر از عدد و آمار است. «میانستارهای» نهتنها یکی از ارکان سینمای قرن بیستویکم، بلکه بازتابی از رؤیاهای انسانی درباره عشق، زمان و بقای نوع بشر است. تصاویر خیرهکنندهاش از سیاهچالهها حتی در شکلگیری تصور علمی عموم مردم از این پدیده تأثیر گذاشت.
این فیلم مرز میان سرگرمی و هنر را درنوردید و به اثری نمادین در فرهنگ معاصر تبدیل شد؛ فیلمی که بارها در گفتوگوها، شوخیها و ارجاعات فرهنگی بازتاب یافته است.
۱. The Dark Knight (شوالیه تاریکی)
از نظر فنی شاید نولان با فیلمهایی مانند «اوپنهایمر» از «شوالیه تاریکی» پیشی گرفته باشد، اما جایگاه این فیلم در زمان اکرانش بیهمتا بود. در سال ۲۰۰۸، «شوالیه تاریکی» نهتنها نخستین فیلم ابرقهرمانی بود که بیش از یک میلیارد دلار فروش داشت، بلکه باعث ارتقای ژانر ابرقهرمانی به سطح سینمای جدی شد.
این فیلم نخستین اثر کمیکبوکی بود که جایزه اسکار بازیگری را دریافت کرد، برای بازی فراموشنشدنی هیث لجر در نقش جوکر و همین موفقیت آکادمی را وادار کرد تعداد نامزدهای بخش بهترین فیلم را از پنج به ده افزایش دهد.
تأثیر فرهنگی و سینمایی «شوالیه تاریکی» چنان گسترده است که هنوز هم معیار سنجش فیلمهای ابرقهرمانی محسوب میشود. ترکیب روایت فلسفی درباره دوگانگی خیر و شر با هیجان بصری و عمق روانی شخصیتها، این اثر را به نقطه اوج کارنامه نولان بدل کرده است.
از «بیخوابی» تا «شوالیه تاریکی»، فیلمهای کریستوفر نولان سفری هستند در مرز میان اندیشه و هیجان. او کارگردانی است که توانسته مخاطب عام را با سینمای اندیشهمحور آشتی دهد و نشان دهد که میان سرگرمی و هنر، فاصلهای به باریکی یک کادر سینمایی است. با توجه به پروژه آیندهاش، «اودیسه» (The Odyssey)، به نظر میرسد نولان هنوز به قله نهایی خود نرسیده است اما بیتردید در مسیر خلق شاهکار دیگری قدم برمیدارد.