روایت "توهین" در خاورمیانه
فیلم موفق میشود درام متقاعد کنندهای را در پیش بگیرد. مضمون فیلم هم درباره رنجها و تبعیضها در جامعهای است که در آن، زخمهای قدیمی ممکن است هر لحظه سر باز کنند و تعادل ظریفی که ایجاد شده است را به یک باره از بین ببرند. یکی از شخصیتهای فیلم در جایی میگوید: «ما تو خاورمیانه زندگی میکنیم. واژه اهانت اصلا در این منطقه به وجود آمده است.»
کد خبر :
۵۵۲۳۰
بازدید :
۹۰۸
واشنگتن پست | استفانی مری، نزاعی که در فیلم توهین به تصویر کشیده میشود آن قدرها مساله جدی نیست: یک مسلمان فلسطینی که در بیروت برای یک خانه ساز کار میکند، لوله کشی آب بالکن آپارتمان یک مسیحی را درست میکند. ولی کمی بعد متوجه میشود یکی از مستاجران آن خانه دوباره لوله تازه را خراب میکند. همین مساله باعث عصبانیت او و درگیری این دو نفر میشود.
چنین بحثی قاعدتا باید به راحتی به پایان برسد و این دو نفر به زندگیهای خود برگردند. ولی داد و بیداد آنها با یک دیگر بالا میگیرد و دعوای این دو مرد به یک بحران ملی تبدیل میشود.
مستاجری که باعث بروز این مشکل میشود یک مکانیک زودجوش به نام تونی (عادل کرم) است. او به صاحب کار مرد فلسطینی که یاسر (کامل الباشا) نام دارد میگوید تنها در صورتی رضایت میدهد که یاسر شخصا از او معذرت خواهی کند. تونی مساله سادهای مانند معذرت خواهی را هر بار پیچیدهتر میکند.
چنین بحثی قاعدتا باید به راحتی به پایان برسد و این دو نفر به زندگیهای خود برگردند. ولی داد و بیداد آنها با یک دیگر بالا میگیرد و دعوای این دو مرد به یک بحران ملی تبدیل میشود.
مستاجری که باعث بروز این مشکل میشود یک مکانیک زودجوش به نام تونی (عادل کرم) است. او به صاحب کار مرد فلسطینی که یاسر (کامل الباشا) نام دارد میگوید تنها در صورتی رضایت میدهد که یاسر شخصا از او معذرت خواهی کند. تونی مساله سادهای مانند معذرت خواهی را هر بار پیچیدهتر میکند.
همین باعث میشود مخاطب ناخودآگاه به این فکر کند که آیا هدف تونی واقعا شنیدن یک معذرت خواهی است؟ هنگامی که یاسر برای جبران اشتباهات گذشته به منزل تونی میرود، از تلویزیون یک برنامه ضد فلسطینی در حال پخش است. سپس تونی به یاسر میگوید: «کاش شارون همه تون رو از بین میبرد.» همین باعث میشود که یاسر در عوض معذرت خواهی، با تونی درگیر شود و چند دنده او را بشکند.
توهین که موفق شده به پنج نامزد نهایی بهترین فیلم خارجی اسکار ۲۰۱۸ راه یابد را زیاد دویری کارگردانی کرده است. او به همراه همسر و همکار همیشگی اش، جوئل توما فیلمنامه کار را نوشته است. البته این زوج کمی بعد از ساخت این فیلم از یک دیگر جدا شدند.
فیلم موفق میشود درام متقاعد کنندهای را در پیش بگیرد. مضمون فیلم هم درباره رنجها و تبعیضها در جامعهای است که در آن، زخمهای قدیمی ممکن است هر لحظه سر باز کنند و تعادل ظریفی که ایجاد شده است را به یک باره از بین ببرند. یکی از شخصیتهای فیلم در جایی میگوید: «ما تو خاورمیانه زندگی میکنیم. واژه اهانت اصلا در این منطقه به وجود آمده است.»
با شکایت تونی از یاسر، بخش عمدهای از فیلم به یک درام دادگاهی تبدیل میشود. این جاست که نگرشهای فرهنگی، واقعیات موجود را پیچیدهتر میکنند. به نظر میرسد در دادگاه، به خاطر رنجهایی که پناهندگان فلسطینی چشیده اند از آنها طرفداری میشود.
با شکایت تونی از یاسر، بخش عمدهای از فیلم به یک درام دادگاهی تبدیل میشود. این جاست که نگرشهای فرهنگی، واقعیات موجود را پیچیدهتر میکنند. به نظر میرسد در دادگاه، به خاطر رنجهایی که پناهندگان فلسطینی چشیده اند از آنها طرفداری میشود.
این مساله تونی را بیشتر از قبل عصبانی میکند و احساس میکند قربانی این ماجرا شده است و به نوعی او واقعا یک قربانی به نظر میآید. قربانی بودن او تنها به این خاطر نیست که یاسر به او مشت زده است بلکه تجربیات وحشتناکی که او در دوران کودکی و طی جنگهای داخلی لبنان تجربه کرده است هم باعث شده که او همیشه احساس یک قربانی را داشته باشد.
با آشکارسازی این راز مهم، پرسشهایی که فیلم درباره رنج و تبعیض مطرح میکند جایگاهی فراتر از وضعیت پیشین خود میگیرد و حتی ابعاد مرزهای خاورمیانه را در مینوردند.
تونی انسانی نیست که بتوانید به راحتی جذب آن شوید. وقتی همسر باردارش از او میخواهد شکایتش را پس بگیرد، تونی حتی به او هم اهانت میکند. در بین این دو ضدقهرمان، ابتدا به نظر میرسد با یاسر آرامتر و سالخوردهتر همذات پنداری بیش تری میتوانیم داشته باشیم. ولی حتی این تصور هم بعد از چند جلسه ابتدایی دادگاه، ماهیت پیچیدهای به خود میگیرد.
با آشکارسازی این راز مهم، پرسشهایی که فیلم درباره رنج و تبعیض مطرح میکند جایگاهی فراتر از وضعیت پیشین خود میگیرد و حتی ابعاد مرزهای خاورمیانه را در مینوردند.
تونی انسانی نیست که بتوانید به راحتی جذب آن شوید. وقتی همسر باردارش از او میخواهد شکایتش را پس بگیرد، تونی حتی به او هم اهانت میکند. در بین این دو ضدقهرمان، ابتدا به نظر میرسد با یاسر آرامتر و سالخوردهتر همذات پنداری بیش تری میتوانیم داشته باشیم. ولی حتی این تصور هم بعد از چند جلسه ابتدایی دادگاه، ماهیت پیچیدهای به خود میگیرد.
روایت داستان توهین، به ویژه زمانی که شاهد دعوای دو مرد بر سر یک مساله ساده میشویم، حالتی دافعه برانگیز دارد. نکته عجیب فیلم این است که هرچه این مجادله بیشتر ادامه پیدا میکند و زمان اعلام حکم دادگاه نزدیکتر میشود و حتی کار به اعتراضهای خیابانی کشیده میشود، خطرات کم تری احساس میکنیم. بر خلاف اوایل فیلم، هر چه به پایان نزدیک میشویم شدت درام کمتر میشود.
ولی چیزی که در سراسر فیلم همیشه ثابت میماند، بازی قدرتمند بازیگران، به ویژه عادل کرم است. تونی شخصیتی است که با یک حرکت اشتباه ممکن است خشم غیرقابل پیش بینی اش به یک باره سر باز کند. ولی ژستها و حالتهای ظریف صورتش به گونهای است که حالتی ترحم برانگیز به شخصیت او میدهد. الباشا بسیار نقش متحرکی دارد و به لطف بازی درخشانش، به اولین فلسطینی تبدیل شد که جایزه بهترین بازیگر را در جشنواره فیلم ونیز دریافت کرد.
از آن جا که در این فیلم هیچ چیز راحت نیست، مخاطب به سختی میتواند با شخصیتها و داستانهای زندگی شان همراه شود. گویی قانون فیلم همین است. توهین هیچ گاه به دنبال دستیابی به یک نتیجه قطعی یا یک پاسخ راحت نیست. تنها چند پرسش تفکر برانگیز مطرح میکند.
منبع: سایت نقد روز
۰