گلستان سعدی؛ درسی از استاد سخن: «در باب قناعت»

قناعت یکی از آن خصایصی است که انسان را از خواری و ذلت نجات میدهد. حکایت کوتاهی از سعدی در باب قناعت بخوانید.
فرادید| سعدی گلستان را در اردیبهشتماه سال 655 و 656 هجری سرود و دو تا از حکمتآموزترین و در عین حال شیرینترین آثار ادبیات فارسی را به وجود آورد. شاید همین شیرینی و پندآموزی این دو اثر سعدی است که باعث شده است که استاد اصغر دادبه معتقد باشند که مدخل آشنایی با ادبیات فارسی باید بوستان و گلستان سعدی باشد.
به گزارش فرادید، گلستان، هشت باب دارد که هر باب آن موضوع خاصی دارد. سعدی آنچنان حکمت را با شیرینسخنی پیوند داده است که مخاطب از هر سطر آن لذت خواهد برد. تا پیش از سعدی نثر مسجع فارسی، با وجود این که هرگز از شیرینی تهی نبود، اما سرشار از تکلف و زیادهروی بود. نمونه بارز چنین متنی را میتوان مقامات حمیدی دانست که با وجود این که مورد پسند بسیاری از شعرا و ادیبان زمان خود و پس از خود واقع شد، اما به دلیل همین زیادهرویها در نهایت به مقامی که گلستان در ادامه یافت، حتی نزدیک هم نشد.
باب سوم: در فضیلت قناعت
قناعت یکی از آن خصایصی است که انسان را از خواری و ذلت نجات میدهد. حکایت کوتاهی از سعدی در باب قناعت بخوانید.
خواهندهٔ مَغْرِبی در صفِ بزّازانِ حَلَب میگفت: ای خداوندانِ نعمت، اگر شما را انصاف بودی و ما را قناعت، رسمِ سؤال از جهان برخاستی.
ای قناعت! توانگرم گردان
که ورایِ تو هیچ نعمت نیست
کنجِ صبر، اختیارِ لُقمان است
هرکه را صبر نیست، حکمت نیست