درسهایی از مثنوی معنوی مولانا: «این جهان زندان و ما زندانیان»

زندگیکردن با فراغ بال و تنندادن به خواستههای ناهمخوان روزگار، جان انسان را آزاد میکند.
فرادید| اوج عرفان مولانا در مثنوی معنوی نشو و نما پیدا میکند. این منظومه عظیم که دربردارنده 424 حکایت عرفانی است، علاوه بر زیباییهای ادبی و هنری میتواند درسهای بسیار مهمی برای ما داشته باشد.
به گزارش فرادید، مولانا، مثنوی معنوی را بین سالهای 662 تا 672 و به در خواست یکی از شاگردانش به نام حسامالدین حسن چلبی نوشت. مثنوی معنوی در شش دفتر تالیف شده است که مجموع ابیات آن به 25632 بیت میرسد. عنوان این کتاب برآمده از قالبی است که مولانا برای بیان عقاید عرفانی خود از آن استفاده کرده است. قالب مثنوی به نوعی از شعر میگویند که هر بیت آن دارای قافیهای جداگانه است.
دفتر اول مثنوی
زندگیکردن با فراغ بال و تنندادن به خواستههای ناهمخوان روزگار، جان انسان را آزاد میکند.
این جهان زندان و ما زندانیان
حفرهکن زندان و خود را وا رهان
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی پشتی است
چونکه مال و ملک را از دل براند
زان سلیمان خویش جز مسکین نخواند
کوزهٔ سربسته اندر آب زفت
از دل پر باد فوق آب رفت
باد درویشی چو در باطن بود
بر سر آب جهان ساکن بود
گرچه جملهٔ این جهان ملک ویست
ملک در چشم دل او لاشیست
پس دهان دل ببند و مُهر کن
پر کنش از بادِ کبرِ منلدن
جهد حقست و دوا حقست و درد
منکر اندر نفی جهدش جهد کرد