گذرگاهی برای سفر به ۷ هزار سال پیش
در کاوشهای اشمیت در این منطقه مقادیر فراوانی اشیای طلایی، نقرهای، سربی و انواع زیادی مهرها به همراه ۱۱جسد سوخته مچاله شده و صدها پیکان سنگی بهدست آمده که نشان از یک جنگ خونین دارد. فرهنگ تپه حصار دامغان با هجوم بیگانگان از سمت شرق نابود شده است و فقط در شاه تپه و تورنگ تپه ادامه پیدا میکند. حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد را میتوان پایان فرهنگ حصار به شمار آورد.
بالاخره آن صبح مهم فرا رسید و ما به یکی از قدیمیترین مناطق تاریخی ایران رفتیم.خورشید مایل در آسمان، نورهای طلایی رنگش را روی ریل راهآهن پشت تپه حصار ریخته بود.
هر یک ربع، قطاری دقیقا از نزدیکترین قسمت تپه عبور و خاطرات کهنترین تمدن تاریخ را سوار میکرد و با خود میبرد.
تمام تپه زیر پایمان میلرزید؛ جایی که ۷ هزار سال، تاریخ را زیر خاک پنهان کرده بود.
در تمام محوطه تپه، تکههای خرد شده سفالهای تاریخی روی زمین ریخته شده که عصر نوسنگی و سفال را کنار یکدیگر جمع کرده بود.
یک باستانشناس آلمانی در ابتدا این محوطه را شناسایی کرد و بعد از آن اشمیت آمریکایی در سال ۱۳۱۲ به ایران آمد و با قراردادی دوطرفه کاوش در این منطقه را شروع کرد.
او در ابتدا بهدنبال پایتخت تاریخی اشکانیان بود، اما کاخی ساسانی را در نزدیکی محوطه کشف کرد که اکنون اثری از آن باقی نمانده است و ستونهایی از آن را در موزه ملی ایران میتوان دید.
کاوشهای دیگری طی سالهای مختلف روی این منطقه انجام شده که نشان میدهد مردمان حصار، مردگان خود را عموماً به سمت پهلو و در حالت خمیده در چالههای ساده و قبور آجری دفن میکردند. در یکی از این جستوجوها اسکلت مادری را که حین زایمان فوت کرده بود کشف کردند که در موزه گرمابه سمنان نگهداری میشود.
هرچند که این محوطه مربوط به پیش از تاریخ است، اما بخشهایی از آن نیز متعلق به دوران تاریخی است. بناهای قلعه مانندی که در شمال و غرب آن از دوران اسلامی باقی مانده، قلعه دیگری که در شمسآباد در جنوب غربی آن به نام قلعه زرد متعلق به عصر زندیه و قاجاریه است و قلعه کهنه شامان که در جنوب آن خودنمایی میکند، همگی متعلق به بعد از اسلام است که در حوادث تاریخی، نقش بازی کردهاند.
در کاوشهای اشمیت در این منطقه مقادیر فراوانی اشیای طلایی، نقرهای، سربی و انواع زیادی مهرها به همراه ۱۱جسد سوخته مچاله شده و صدها پیکان سنگی بهدست آمده که نشان از یک جنگ خونین دارد.
فرهنگ تپه حصار دامغان با هجوم بیگانگان از سمت شرق نابود شده است و فقط در شاه تپه و تورنگ تپه ادامه پیدا میکند. حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد را میتوان پایان فرهنگ حصار به شمار آورد.
تا نزدیکیهای ظهر در این تپه به جستوجو پرداختیم و هر بار که میخواستیم در آسمان خیالمان پرواز کنیم صدای قطار، ما را از خواب و خیال بیرون میآورد و با سرعت از کنارمان رد میشد. گهگاهی هم راننده با سوت مخصوص به ما سلامی میکرد و میگذشت و ما رفتنش را بدرقه میکردیم.
صبح فردایش در اقامتگاه شیرآشیان با صبحانهای شاهانه ما را راهی کردند؛ صبحانهای با هزاران مزه مختلف که کشک ترشش، مربای پسته شیریناش و کره محلی، خامه و حلوا آن را تماما مخصوص کرده بود.
مسیر بازگشت همیشه طولانی میشود، اما اینبار به طرز عجیبی راه کوتاه شده بود و ما سر از چشمه تلخاب لاسجرد درآوردیم.
بعد از سرخه، تابلویی کوچک کنار جاده نصب کردهاند که رویش نوشتهاند چشمه تلخاب و مسیری خاکی دارد به طول ۸ کیلومتر و بعد از پیچی طولانی نیزاری بلند و چشمهای سبزرنگ دیده میشود.
تلخاب دارای ۲ چشمه آب معدنی است که بهدلیل وجود گوگرد بسیار زیاد، آب آن به رنگ سبز در آمده و طعم تلخی به خود گرفته است و همین ماده معدنی باعث شده تا این چشمه خاصیتهای درمانی فراوانی داشته باشد.
استان سمنان بیش از هزارو ۱۴۷ اثر تاریخی دارد و تاکنون بیش از ۸۰۰ اثر تاریخی، طبیعی و معنوی این استان به ثبت ملی رسیده است. در این سفر شگفتانگیز به یکی از قدیمیترین تمدنهای بشر رفتیم و به دوران کهن ایران از هخامنشیان تا قاجار نگاهی بسیار کوتاه و گذرا داشتیم.
منبع: همشهری