«مرگ سیاه»؛ هولناک‌ترین «شیوع» تاریخ که جمعیت اروپا را نصف کرد

«مرگ سیاه»؛ هولناک‌ترین «شیوع» تاریخ که جمعیت اروپا را نصف کرد

«طاعون سیاه» که به «مرگ سیاه» هم معروف است، یکی از ویران‌کننده‌ترین بیماری‌های همه‌گیر ثبت‌شده در تاریخ است که موجب مرگ میلیون‌ها نفر شده است.

کد خبر : ۲۵۵۳۲۶
بازدید : ۶۴

فرادید| «طاعون سیاه» یکی از مرگبارترین بیماری‌های همه‌گیر تاریخ است که گسترش آن از نیمه قرن چهاردهم میلادی در اروپا و آسیا آغاز شد و میلیون‌ها نفر را به کام مرگ کشاند.

به گزارش فرادید، به دلیل ناقص بودن اسناد قرون وسطایی، یافتن آمار دقیق غیرممکن است؛ با این حال، پژوهشگران معاصر تخمین می‌زنند در طول همه‌گیری، بین ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون نفر در سراسر اوراسیا و شمال آفریقا جانشان را از دست داده‌اند. ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری از مناطق طاعون‌زده در پی مقیاس بزرگ این فاجعه، دگرگون شدند. 

زمان رسیدن طاعون سیاه به اروپا

3

قربانیان طاعون که در تابوت‌ها دفن شده‌اند در کتاب «آنتیکوئیتاتس فلاندریا» اثر ژیل لی مویسیس، سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۲

این بیماری سال ۱۳۴۷ میلادی وارد اروپا شد و در موج نخست، نزدیک به ۳۰ تا ۶۰ درصد جمعیت قاره را از بین برد. برخی تاریخ‌نگاران شمار قربانیان را تا ۵۰ میلیون نفر هم برآورد کرده‌اند. عامل این بیماری، باکتری «یِرسینیا پِستیس» بود که احتمال می‌رود از راه بندر کافا در کریمه وارد اروپا شده باشد. این باور وجود دارد که کشتی‌های تجاری جنوایی این باکتری را از دریای سیاه به بندر منتقل کردند. بسیاری از سرنشینان این کشتی‌ها در حال فرار از محاصره کافا بودند؛ در این محاصره، مغول‌ها برای آلوده کردن افراد داخل شهر، اجساد مبتلا به بیماری را با منجنیق به داخل دیوارها پرتاب کردند (نوعی جنگ بیولوژیکی). کشتی‌ها حامل اجساد و افراد آلوده بودند و از آنجا بیماری خیلی زود از راه مسیرهای تجاری به شهرها و روستاها سرایت کرد. 

نرخ مرگ و میر مناطق مختلف، متفاوت بود. مناطقی با جمعیت متراکم و بهداشت ضعیف، بیشترین تلفات را داشتند. برای نمونه جمعیت فلورانس (مرکز منطقه توسکانی در ایتالیا) از بیش از ۱۱۰ هزار نفر به نزدیک ۵۰ هزار نفر کاهش یافت. در سی‌یِنا، تلفات به‌قدری زیاد بود که توسعه کلیسای جامع شهر متوقف شد. در شهرهایی مانند پاریس، نیمی از جمعیت ۱۰۰ هزار نفری جانشان را از دست دادند و در شمال اروپا، شهرهایی مانند هامبورگ و برِِمن تا ۷۰ درصد جمعیتشان را از دست دادند. در انگلستان، تخمین‌ها نشان می‌دهد که بین ۴۰ تا ۶۰ درصد جمعیت محلی جان باختند. 

اشکال مختلف بیماری طاعون

طاعون سیاه به سه شکل اصلی بروز می‌کرد. رایج‌ترین شکل آن، طاعون «بوبونیک» بود که موجب تورم غدد لنفاوی به نام بوبو می‌شد و با تب بالا و خستگی شدید همراه بود. نرخ مرگ و میر آن بدون درمان بین ۳۰ تا ۷۵ درصد بود و قربانیان همواره در طول یک هفته جانشان را از دست می‌دادند. شکل «سینه‌پهلویی» که ریه‌ها را آلوده می‌کرد، بسیار مسری‌تر بود و با نرخ مرگ ۹۰ تا ۹۵ درصد، شمار کمی از بیماران زنده می‌ماندند. سومین و کشنده‌ترین نوع، طاعون «گند خونی» بود که باکتری یک‌راست وارد جریان خون می‌شد و کم و بیش همیشه کشنده بود و می‌توانست در طول چند ساعت قربانی را از بین ببرد. 

مناطق طاعون‌زده خارج از اروپا

2

نقشه گسترش مرگ سیاه در اروپا، شمال آفریقا و خاور نزدیک (۱۳۴۶–۱۳۵۳) 

طاعون سیاه تنها به مرزهای اروپا محدود نشد بلکه به خاورمیانه و شمال آفریقا هم رسید و در این مناطق نزدیک به یک‌سوم جمعیت را از بین برد. گفته می‌شود این بیماری اواخر سال ۱۳۴۷ به اسکندریه و سپس به قاهره رسید. هزینه انسانی این همه‌گیری بسیار سنگین بود. دمشق هم وضعیت بهتری نداشت و در اوج همه‌گیری، روزانه تا هزار نفر به دلیل بیماری می‌مردند. در نهایت بیماری به مکه هم رسید. 

در آسیا، به‌ویژه چین، اوضاع پیچیده‌تر بود. شواهد تاریخی نشان می‌دهد جمعیت چین در قرن چهاردهم کاهش شدیدی داشته، اما اینکه آیا طاعون علت مستقیم این کاهش بوده یا خیر، مورد بحث است. این عدم‌قطعیت به دلیل گزارش‌های رسمی سلسله یوآن است که بیماری‌ها را به شکل دقیق ثبت نکرده‌اند و بیشتر به عوامل دیگری چون قحطی و ناآرامی‌های اجتماعی اشاره کردند. 

پیامدهای اجتماعی و اقتصادی

1

باکتری یرسینیا پستیس، عامل طاعون بوبونیک

پیامدهای بلندمدت طاعون سیاه، تغییرات عمده اجتماعی و اقتصادی بود. کاهش شدید جمعیت موجب کمبود نیروی کار شد و روند پایان نظام فئودالیسم را سرعت بخشید، زیرا کارگران بازمانده توانستند به دلیل افزایش تقاضا برای نیروی کار، خواستار دستمزد و شرایط کاری بهتر شوند. از این رو، فروپاشی نظام رعیتی آغاز شد. بسیاری از دهقانان نیز برای یافتن فرصت‌های جدید به شهرها مهاجرت کردند و اقتصاد از محور زمین به محور پول تغییر جهت داد. 

کلیسا نیز در جریان این مصیبت عمومی اعتبارش را از دست داد و اقتدارش کاهش یافت. این ضعف موجب رشد گروه‌های سکولار و جنبش‌های دینی جدید شد. بیماری پس از کشف درمان آن توسط «الکساندر یرسین» دانشمند در سال ۱۸۹۴، دیگر تهدیدی برای بشر محسوب نشد.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید