چگونه از کمالگرایی در کودکان جلوگیری کنیم؟
برای مقابله با کمالگرایی در کودکان باید نشانههای آن را بشناسید. پس از آن، میتوانید برای حل این مشکل اقدام کنید. در این مقاله، هرآنچه باید دربارهی کمالگرا شدن کودک بدانید را میخوانید.
اگرچه ممکن است این کلمه چیز دیگری را بیان کند، کمالگرایی در کودکان یا بزرگسالان به معنای عالی بودن در همه چیز نیست. کمالگرا بودن به این معنی این است که باید بهترین نسخه از خودتان باشید و برای تحقق این هدف سخت تلاش کنید. این ویژگی معمولا در کودکان در سنین ابتدایی قابل تشخیص است.
در این زمان آنها میتوانند درک کنند که چه در مدرسه، چه در ورزش و چه در محیطهای دیگر با دیگران مقایسه می شوند. برخی تحقیقات نشان دادهاند که در دختران این مشکل اندکی شایعتر است. برای مقابله با کمالگرایی در کودکان باید نشانههای آن را بشناسید. پس از آن، میتوانید برای حل این مشکل اقدام کنید. در این مقاله، هرآنچه باید دربارهی کمالگرا شدن کودک بدانید را میخوانید.
منظور از کمالگرایی در کودکان چیست؟
در حد اعتدال، تلاش برای کمال از نظر اجتماعی قابل قبول و حتی قابل تحسین است. هر پدر و مادری به اینکه فرزندشان یک کارنامهی درخشان به خانه بیاورد یا رکورد جدیدی را در تیم شنای خود ثبت کند میبالد. بااینحال، زمانی که کمالگرایی به حد افراطی برسد، یک عامل خطر برای اضطراب، افسردگی، اختلال وسواس فکری- اجباری (OCD) و اختلالات تغذیهای میشود. این مشکل همهگیر باعث ایجاد یک بحران سلامت روان برای کودکان در سراسر جهان شده است و دانستن اینکه چه موقعی رفتار کودک از مرز مفید به مضر عبور کرده ، بسیار مهم به نظر می رسد.
انواع کمالگرایی کودکان
کمالگرایی در کودکان ممکن است به ۳ شکل خود را نشان دهد. این اشکال عبارتاند از:
- کمالگرایان دیگرگرا: معیارهای غیر واقعی را برای افراد دیگر تعیین میکنند.
- کمالگرایان خودمحور: انتظارات غیر واقعی از خود دارند.
- کمالگرایان تجویز شده از نظر اجتماعی: اینطور فکر میکنند که افراد دیگر مانند والدین یا مربیان انتظارات غیرواقعی از آنها دارند.
هر سه نوع کمالگرایی ممکن است برای سلامتی کودک مضر باشد.
نشانههای کمالگرایی کودکان
علائم هشداردهندهی کمالگرایی بسته به سن فرزند شما و نوع کمالگرایی که تجربه میکند متفاوت است. بااینحال، به طور کلی علائم کمالگرایی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- دشواری در انجام تکالیف چون فکر میکند که هرگز به اندازهی کافی خوب نیست
- اضطراب زیاد دربارهی شکست خوردن
- حساسیت بالا نسبت به انتقاد
- ناتوانی در تحمل ناامیدی هنگام اشتباهات
- به تعویق انداختن کارها و تکالیف برای اجتناب از کارهای دشوار
- خودانتقادی و به راحتی خجالتزده شدن
- مشکل در تصمیمگیری یا اولویتبندی وظایف و تکالیف
- بسیار انتقادی بودن نسبت به دیگران
عوامل خطرآفرین
دانشمندان فکر میکنند عوامل متعددی ممکن است به افزایش کمالگرایی در کودکان کمک کند. این عوامل عبارتاند از:
- فشارهای تحصیلی: کودکان ممکن است بترسند که معدل کمتر از کامل یا نمرات آزمون کمتر از کامل تلاش آنها برای ورود به یک دانشگاه خوب را بیفایده کند. بعضی از آنها هم سعی میکنند کامل باشند تا بتوانند بورسیهی تحصیلی بگیرند. این فشارهای تحصیلی ممکن است باعث شوند که آنها احساس کنند که برای رسیدن به هر جایی در زندگی باید کامل باشند.
- عوامل بیولوژیکی: تحقیقات نشان میدهد که کمالگرایی ارتباط نزدیکی با برخی بیماریهای روانی مانند اختلال وسواس فکری اجباری و اختلالات تغذیهای دارد.
- میل به خشنود کردن دیگران: برخی از کودکان میخواهند با نشان دادن اینکه میتوانند از هر نظر بینقص باشند، تحسین و محبت را به دست آورند. این اتفاق ممکن است ناشی از تمایل به کاهش استرس والدین باشد یا ممکن است تنها راهی باشد که یک کودک برای جلب توجه دیگران میداند.
- عزت نفس پایین: کودکانی که نسبت به خود احساس بدی دارند، ممکن است فکر کنند که ارزش آنها به اندازهی دستاوردهایشان است. کمالگرایان تمایل دارند روی اشتباهات خود تمرکز کنند و دستاوردهای خود را به حداقل برسانند اما این امر مانع از آن میشود که احساس خوبی داشته باشند.
- تأثیرات والدین: تمجید از فرزندتان به خاطر اینکه باهوشترین کودک در کل مدرسه است یا به خاطر اینکه هر بار در ورزش ژیمناستیک خوب عمل میکند ممکن است باعث شود دچار اشتباه شوند و فکر کنند که باید به هر قیمتی موفق شوند.
- والدینی که کمالگرا هستند: والدینی که کمالگرا هستند به احتمال زیاد فرزندان کمالگرا تربیت میکنند.
- هیجانگرایی موفقیت و شکست: از ورزشکاران نخبه تا آخرین ستارهی پاپ، رسانهها اغلب افراد را کامل نشان میدهند. برخی از اخبار رسانهها هم نشان میدهند که ممکن است یک اشتباه باعث شکست کامل کسی شود. این اخبار رسانهای ممکن است کودکان را به این باور برساند که باید در هر کاری که انجام میدهند کامل باشند.
- تروما: تجربیات آسیبزا ممکن است باعث شوند کودکان احساس کنند مورد بی مهری قرار گرفتهاند یا پذیرفته نمیشوند مگر اینکه کامل باشند.
چرا کمالگرایی در کودکان مشکلآفرین است؟
کمالگرایان افراطی اغلب دچار عزت نفس پایین میشوند، به راحتی خجالت میکشند و ممکن است دربارهی هر اشتباهی، چه واقعی و چه ناشی از تصورات خود، وسواس داشته باشند. آنها کودکانی هستند که برای رنگآمیزی خارج از خطوط به اندازهای آشفته میشوند که بارها کاغذ دفتر را مچاله میکنند و از نو شروع میکنند.
اگر در یک مسابقه به ۹ سؤال از ۱۰ سؤال به درستی پاسخ دهند، به جای اینکه به پاسخهای درست خود افتخار کنند، روی یک پاسخ اشتباه تمرکز میکنند.
آنها یک تیم ورزشی را ترک میکنند اگر فکر کنند به خوبی بقیه نیستند. حتی اگر بخواهند در مدرسه خوب عمل کنند، ممکن است کارها و تکالیف خود را به تعویق بیندازند چون اگر یک تکلیف را شروع نکنند، خطر شکست را نخواهند داشت. ممکن است ساعتها طول بکشد تا کودکان کمالگرا یک نامهی سه خطی بنویسند چون آنها بسیار نگران هستند که عبارت را درست بنویسند.
کمالگرایی با OCD و افسردگی مرتبط است، اگرچه این سه میتوانند مستقل از یکدیگر وجود داشته باشند و وجود دارند. برخلاف OCD و افسردگی، که اختلالات سلامت روان قابل تشخیص هستند، کمالگرایی ذهنیتی است که در طول زمان استمرار مییابد. افراد مبتلا به OCD بیشتر احتمال دارد تفکر کمالگرا داشته باشند، اگرچه بسیاری از افراد تفکر کمالگرایی بدون وسواس، اجبار و اضطراب مختلکننده هم دارند.
دانشمندان در مطالعهای که بین سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۱۷ انجام شد، دریافتند که کودکان پیش دبستانی که درگیر «نظارت بر عملکرد» مستمر بودند، با دادن نظراتی مانند «این وحشتناک است» و «من این کار را کاملا اشتباه انجام دادم» موقع انجام دادن تکالیف، دو برابر دیگران بودند. احتمال ابتلا به OCD در نوجوانان نسبت به کودکان پیش دبستانی که میتوانند این کار را بدون ارائهی تفسیر منفی دربارهی اشتباهات خود انجام دهند، بیشتر است.
به همین ترتیب، کودک کمالگرا وقتی هرگز مطابق انتظارات خود عمل نمیکند، ممکن است خود را شکست خورده بداند و این اتفاق احتمالا به افزایش علائم افسردگی یا اضطراب او کمک میکند. بااینحال، اگر تمایلات کمالگرایانه کودک را در سنین پایین شناسایی کنید، میتوانید به او کمک کنید تا کمتر خود را به خاطر اشتباهات سرزنش کند و از نظر تئوری به کاهش احتمال اختلالات روانپزشکی او کمک میکنید.
پیشگیری از کمالگرایی در کودکان
بخشی از چالش و مشکلات والدین به این مربوط میشود که کودکانی که کمالگرا هستند سعی میکنند این توهم را ایجاد کنند که همه چیز را تحت کنترل دارند. در واقع، ممکن است آنها به جای اینکه بگویند نمیخواهند به مدرسه بروند چون میخواهند از شرکت در امتحانی اجتناب کنند، وانمود میکنند که معدهدرد دارند. اگر کودک شما این مشکل را از همه پنهان میکند، تشخیص اینکه آیا درگیر کمالگرایی است یا خیر کار سادهای نخواهد بود. از آن گذشته، حتی خوشنیتترین والدین نیز ممکن است ناخواسته با تشویق فرزندان خود به انجام بهترین کار، به کمالگرایی آنها دامن بزنند.
پزشکان اغلب توصیه میکنند اگر کودکی چنان پریشانحال است که نمیتواند زندگی روزمره خود را ادامه بدهد، به دنبال کمک برای او باشید، اما دربارهی افراد کمالگرا، نیازی نیست که منتظر بمانید تا به آن نقطه برسید. غرایز مادر و پدری شما میتواند بگوید که چیزی دربارهی فرزند شما درست نیست. اگر نگران هستید، با پزشک اطفال، پزشک خانواده یا مشاور مدرسهی فرزند خود صحبت کنید. این افراد میتوانند فرزند شما را به یک روانشناس یا متخصص سلامت روان ارجاع دهند. چه کودک شما گهگاهی بیش از حد نسبت به خودش سختگیر باشد یا همیشه ذهنیت کمالگرایی داشته باشد، اجرای برخی از راهکارها میتواند به او کمک کند تا نگرش سالمتری داشته باشد. این راهها را در ادامه میخوانید.
با افکار ناخواسته در ذهن کودک مقابله کنید
بیشتر ما زمانی که به بزرگسالی میرسیم، یاد میگیریم که چگونه با افکار انتقادی در ذهن خود برخورد کنیم. برای آموزش مقابله با این مشکل در کودکانی که بسیار کوچکتر از آن هستند که مفهوم کمالگرایی را درک کنند، پیشنهاد میشود که با یک توضیح شروع کنید و بعد از آن یک سؤال را بپرسید.
به عنوان مثال، به او بگویید: «بعضی از ما صدایی در سر خود داریم که به نظر بد میرسد یا اغلب از شنیدن آن خوشحال نمیشویم. این صدا مدام به ما میگوید که کامل نیستیم، باید دوباره کاری را انجام دهیم تا آن را درست انجام داده باشیم، آیا شما چنین صدایی در سر خود میشنوید؟»
بهتر است برای این صدا نامی بگذارید، حتی اسمی که کمی احمقانه به نظر میرسد. به این ترتیب، اشاره به آن آسانتر میشود و احتمال اینکه فرزند شما دربارهی آن صحبت کند افزایش مییابد. هر چه کودکان بزرگتر میشوند، میتوانید از کلمهی کمالگرایی برای توضیح علت وجود آن صدا استفاده کنید.
با او به خاطر ناامیدی همدردی کنید
درست نیست که به کودکی به وضوح بگویید که موفق نمیشود و سرزنش کردن او به خاطر اینکه دچار بحران شده هم اصلا صحیح نیست. اولی یک اطمینان کاذب است. دومی هم تنبیه محسوب میشود و احتمالا اوضاع را بدتر میکند. اعتراف کنید که میدانید او کمی ناراحت است. میتوانید بگویید: «بگذار من تو را در آغوش بگیرم. گاهی وقتها شکست بخوری اشکالی ندارد و خوب میشوی.» بخشی از کار شما به عنوان والدین این است که به فرزندتان کمک کنید تا احساسات بد را تحمل کند و درک کند که احساسات بد میگذرند.
تلاش را تحسین کنید، نه فقط موفقیت را
تبریک گفتن به فرزندتان فقط در صورتی که در یک آزمون خوب عمل کند یا در یک بازی برنده شود، میتواند او را به این باور برساند که «اگر برنده نشوم، ممکن است مادر و پدر دیگر مرا دوست نداشته باشند» یا «اگر برنده نشوم هیچ چیز نیستم.» تمجید از فرزندتان برای تلاش کردن به او کمک میکند تا بفهمد که یادگیری یک فرآیند است و اشتباهات نهتنها اجتناب ناپذیر، بلکه مفید هستند.
بگویید که چالشها به یادگیری بیشتر کمک میکنند
اگر کودک شما که کلاس سوم دبستان است امتحان سختی داشته و مدام از این واقعیت که آزمون فوقالعاده سخت بود، شکایت میکند، به او بگویید که اگر امتحان سخت نبود، امسال چیزی برای یادگیری یا جایی برای رشد نداشتی. علاوهبراین، بهتر است با او دربارهی افراد شناخته شدهای که برای رسیدن به موفقیت سخت تلاش کردهاند، صحبت کنید.
استیو جابز چندین بار شکست خورد، شرکتش از او گرفته شد و در دوران دانشگاه ترک تحصیل کرد. او شخص بزرگی بود که میگفت اگر آن تجربیات را نداشتم، نمیتوانستم شرکت اپل را تأسیس کنم و برای رسیدن به جایی که هستم به این اشتباهات نیاز داشتم. تعریف کردن ماجرای افرادی مانند استیو جابز میتواند به فرزند شما انگیزه بدهد.
جملات و عبارات مثبت را تکرار کنید
یادگیری تکرار کلمات قصار تشویقی به فرزندتان میتواند به مقابله با خودگویی منفی او کمک کند. عباراتی مانند «هیچ کس کامل نیست»، “تمام کاری که میتوانم انجام دهم این است که تمام تلاشم را بکنم و همین کافی است» و «تمرین به من کمک می کند تا در کارها بهتر شوم» را روی کاغذهایی یادداشت کنید و آنها را در جعبهی ناهار یا جامدادی کودک خود قرار دهید.
پس از آن، قبل از اینکه بخواهند کار دشواری مانند ورزش یا شرکت در یک مسابقه انجام دهد، از او بخواهید تمرین کنند که این عبارات را با خودش بگوید تا ملکهی ذهنش شوند. اگر در کاری شکست خورد یا اشتباه کرد، به او یادآوری کنید که بعد از آن از این جملات استفاده کند. همچنین گفتن این جملات مثبت با صدای بلند در مقابل فرزندتان هنگام اشتباهاتش میتواند مفید باشد چون این کار میتواند به او الگویی جهت نحوهی مقابله با مشکلات ارائه دهد و نشان میدهد که همه اشتباه میکنند.
الگوی فرزندان برای پذیرش خود باشید
شما مجبور نیستید الگوی بی عیب و نقص فرزندان خود باشید. در واقع، بهتر است ماجرای برخی از مبارزات و شکستهای خود در زندگی را برای آنها تعریف کنید. در غیر این صورت، ممکن است کودکان شما را بی عیب و نقص و کامل بدانند.
آشپزخانه بهترین مکان برای تمرین مقابله با کمالگرایی در کودکان است. میتوانید با کودک خود آشپزی کنید تا یاد بگیرد که اشتباهات و نتایج غیرمنتظرهی خود را بپذیرد. به این ترتیب، او از قضاوت کردن خود دست برمیدارد و از اینکه دیگران او را قضاوت کنند نمیترسد.
کتابهای تصویری با پیام مناسب به کودک بدهید
کتابهای تصویری با موضوع مقابله با کمالگرایی را به کودکان بدهید یا برای آنها بخوانید. خواندن و شنیدن ماجرای کسانی که خود آنطور که هستند میپذیرند، به کودکان برای مقابله با کمالگرایی کمک میکند.
کلام آخر
کمالگرایی در کودکان و بزرگسالان باعث کاهش اعتماد به نفس و نرسیدن به اهداف مورد نظرشان میشود. برای اینکه از کمالگرایی در کودک پیشگیری کنید باید به او روش صحیح برخورد با شکستها و موفقیتها را یاد بدهید. در صورتی که فکر میکنید کمالگرایی زندگی فرزندتان را مختل کرده هم بهتر است او را نزد یک روانشناس کودک حرفهای ببرید.
منبع: خبرآنلاین