سفر به ایران قدیم؛ یادداشتهای علم، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۴۹: خبری که شاه درمورد ملک حسین اردن داد

یادداشتهای اسدالله علم: صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه فرمودند: کاغذی که ناصر به ملک حسین نوشته شنیدی؟... ([ناصر] از طرف سران عرب که در قاهره جمع هستند به ملک حسین حمله شدیدی برده است). فرمودند: واقعاً آدم پدر سوخته ایست. هم خودش ملک حسین را تشویق به این کار کرده و هم خودش دلش میخواهد فدائیین ضعیف بشوند که مذاکرات صلح او با اسرائیل به جایی برسد، با وصف این به بیچاره ملک حسین حمله میکند.
کد خبر :
۲۲۸۲۰۴
بازدید :
۱۹۷۴۷
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
یکشنبه ۵ مهر ۱۳۴۹: صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه فرمودند: کاغذی که ناصر به ملک حسین نوشته شنیدی؟... ([ناصر] از طرف سران عرب که در قاهره جمع هستند به ملک حسین حمله شدیدی برده است). فرمودند: واقعاً آدم پدر سوخته ایست. هم خودش ملک حسین را تشویق به این کار کرده و هم خودش دلش میخواهد فدائیین ضعیف بشوند که مذاکرات صلح او با اسرائیل به جایی برسد، با وصف این به بیچاره ملک حسین حمله میکند.
عرض کردم: ناصر نمونه کامل [بی مرام] unscrupulous هست. فرمودند: همین طور است. بقیه صحبتها مربوط به خانواده و والاحضرت شهناز بود که خوشبختانه حالا سر عقل آمده است. از این جهت احساس کردم که شاهنشاه خیلی راضی هستند و از من هم اظهار رضایت فرمودند. علیا حضرت ملکه پهلوی هم باز گله از شاهنشاه فرموده بودند که به من توجه نمیکند! بیچاره شاه! فرمودند: آخر چه بکنم؟ این جا حق را به شاه میدهم، چون تصادفاً ملکه فرموده بودند که مخارج ماهیانهام کم است. در صورتی که من میدانم حد اعلای آسایش را دارند و از این بیشتر برای ایشان نمیتوان کاری کرد.
منبع: انتخاب
۳۲