تصاویر؛ معرفی ۷ اثر خوب تاریخ سینما که دیدنشان واجب است

در مطلب پیش رو، هفت فیلم که میتوانند لحظات خوبی را برای شما رقم بزنند، معرفی شدهاند.
ایام تعطیل و وقتی از سر کار برمیگردید یا اوقات فراغت دارید، فرصت خوبی است تا در کنار استراحت و تفریحات دیگر به تماشای فیلم هم بپردازیم. فیلمهایی جذاب که شاید کمتر فرصت تماشای آنها را به دست بیاوریم.
چه زندگی شگفت انگیزی| کارگردان: فرانک کاپرا| سال ساخت: ۱۹۴۶
چه زندگی شگفت انگیزی بهترین فیلم کریسمسی تاریخ سینما است. یک فیلم اُمیدبخش و دوست داشتنی که به تماشاگرانش این نکته را یادآوری میکند که چقدر صرف حضور یک انسان در زندگی دیگران ارزشمند و تاثیرگذار است. نکته جالب توجه درباره فیلم درخشان فرانک کاپرا این است که در زمان اکران چندان مورد توجه تماشاگران قرار نگرفت، اما به تدریج جایگاه خود را پیدا کرد و نمایش آن در آغاز سال جدید میلادی تبدیل به یک سنت قدیمی در آمریکا شد. اگر میخواهید زیبایی و سادگی زندگی را به خوبی احساس کنید هیچ پیشنهاد بهتری از این فیلم وجود ندارد. بدون شک این تنها فیلم تاریخ سینما است که با استفاده از سادهترین عناصر داستانی شور زندگی را در وجود شما شعله ور میکند.
آپارتمان| کارگردان: بیلی وایلدر| سال ساخت: ۱۹۶۰
اگر آپارتمان را بهترین کمدی رمانتیک تاریخ سینما بنامیم سخنی به گزافه نگفتهایم. آپارتمان داستان یک کارمند اداره بیمه بنام سی سی باکستر را روایت میکند که برای پیشرفت در کارش هرگونه خوش خدمتی را برای روئسای اداره انجام میدهد. اما ناگهان خودش را در وضعیتی میبیند که از آن هیچ راه گریزی ندارد و باید میان عشق و پیشرفت در کار به هر قیمتی یکی را انتخاب کند.
آپارتمان با آن لحن گزنده و لحظات تلخ و شیرینش یک فیلم بیلی وایلدری تمام عیار است. فیلمی که با تکیه بر شخصیت پردازی درست و بازیهای استثنایی بازیگرانش تبدیل به یک خاطره به یادماندنی میشود. اگر میخواهید جادوی عشق را به درستی درک کنید و در حین تماشای یک فیلم از صمیم قلب احساساتی شوید آپارتمان بهترین پیشنهاد ممکن است. فیلمی دوران ساز که کمدی رمانتیک را به عنوان یک زیرژانر ارزشمند در تاریخ سینما جاودانه میکند.
جنگ ستارگان| کارگردان: جرج لوکاس| سال ساخت: ۱۹۷۷
جرج لوکاس که یکی از سلاطین و امپراطورهای هالیوود است هنگام ساخت جنگ ستارگان یک کارگردان جوان بود که کسی زیاد ایدهاش برای ساخت یک اُپرای فضایی را جدی نمیگرفت. به همین خاطر برای تصویب ایدهاش خیلی جنگید و سرانجام توانست بودجه لازم برای ساخت جنگ ستارگان مهیا کند. کسی اُمید چندانی به این فیلم نداشت، اما نتیجه کار شگفت انگیز بود. جنگ ستارگان با فروش افسانهای که داشت خیلی زود مرزهای سینما را پشت سر گذاشت و تبدیل به بخشی از فرهنگ پاپ مردم آمریکا شد. نه تنها خود فیلم که محصولات جانبی مانند اسباب بازی، تیشرتها و مجسمه شخصیتهای اصلی فیلم صدها میلیون دلار فروش کرد و این فیلم به ظاهر کودکانه را تبدیل به مهمترین پدیده سینمای آمریکا در عصر جدید کرد. تماشای جنگ ستارگان به شما احساس لذتی خالصانه میدهد و این نکته را یادآوری میکند که سرگرمی مهمترین وظیفه یک فیلم خوب در سینما است.
چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت؟ | کارگردان: رابرت زمکیس | سال ساخت: ۱۹۸۸
بدون شک رابرت زمکیس بهترین شاگرد مکتب استیون اسپیلبرگ است. کارگردانی که هم بلد است درامهای سنگین و جدی مانند جدا اُفتاده را کارگردانی کند و هم بلد است فیلمهای سرگرم کننده سطح بالایی مانند بازگشت به آینده و چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت را بسازد. چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت یک هجویه درخشان از ژانر نوآر است. زمکیس در اقدامی خلاقانه یک داستان کارآگاهی را به دنیای کارتنهای دیزنی برده و با تلفیق دو ژانر مختلف نوآر و فانتزی یکی از خلاقانهترین فیلمهای دهه هشتاد میلادی را ساخته است. فیلمی که جذاب، خاطره انگیز و به شدت خلاقانه است و اوقات خوشی را برای تماشاگر مهیا میکند.
نابخشوده| کارگردان: کلینت ایستوود| سال ساخت:۱۹۹۲
اگر طرفدار وسترن، کابویها، دشتهای بیانتها و قهرمانانی هستید که با اعمال قهرمانانه خود شما را دچار شعف میکنند نابخشوده یک انتخاب درجه یک است. فیلم ایستوود یک وسترن کلاسیک است. وسترنی با قهرمانی کم حرف که گذشته سیاهی داشته و حالا بعد از مدتها و در میان سالی طی حادثهای به میدان مبارزه برمیگردد تا بزرگیاش را اثبات کند. نابخشوده تمام ویژگیهای یک وسترن کلاسیک را دارد و برخلاف فیلم مهم ماقبل خودش یعنی با گرگها میرقصد در هیچ یک از مفاهیمی که وسترنها برمبنای پایه گذاری شدهاند تجدیدنظر نمیکند. اگر اهل تماشای فیلمی کلاسیک، خوش ساخت، خاطره انگیز و درخشان هستید نابخشوده یک انتخاب عالی است.
محرمانه لس آنجلس| کارگردان: کرتیس هنسان| سال ساخت: ۱۹۹۷
کرتیس هنسان در محرمانه لس آنجلس همان کاری را میکند که سالها پیش رومن پولانسکی کرد. او این شهر را لای زرورقی از فریب، اغوا، فساد و سیاهی میپیچد و تماشاگر را در دنیایی غرق میکند که بکر و تازه است. کرتیس هنسان با ساخت محرمانه لس آنجلس ژانر نئونوآر را احیا کرد و توانست یک داستان حقیقتاً پیچیده را به شکلی روایت کند که تماشاگر را مبهوت کند. هر چند این روایت درخشان هنسان از فساد و تباهی در برابر ملودرام پرسوز و گداز جیمز کامرون از ماجرای کشتی تایتانیک شکست خورد و نتوانست بیشتر از دو اُسکار به خانه ببرد. اما ماندگاری این نئونوآر درخشان کرتیس هنسان ربطی به تعداد جوایز ندارد. محرمانه لس آنجلس فیلم مهمی است، چون پیشنهادهای تازهای برای تماشاگر دارد.
نجات سرباز رایان| کارگردان: استیون اسپیلبرگ| سال ساخت: ۱۹۹۸
هنوز سکانس آغازین نجات سرباز رایان یعنی سکانس نبرد نورماندی مبهوتکنندهترین و درخشانترین سکانس جنگی تاریخ سینما است. جایی که واقعیت جنگ با تمام سیاهی و پلیدی بدون ذرهای ترحم به تصویر کشیده میشود. از غلاف تمام فلزی به این سو هیچ فیلم دیگری نتوانسته با این صراحت و ظرافت از پوچی جنگ صحبت کند. اسپیلبرگ مانند هر متفکر بزرگی نه از جنگ دفاع میکند و نه آن را راهی برای رسیدن آرامش معرفی میکند. بلکه تلاش میکند با واقعیتها کنار بیاید و این نکته را یادآوری کند که گاهی برای حفظ ارزشهای انسانی گریزی از جنگ نداریم. نجات سرباز رایان یکی از میهن پرستانهترین فیلمهای ضد جنگ تاریخ سینما است. فیلمی که بدون دفاع از جنگ از وطن و خانه یک تصویر ازلی و ابدی در ذهن تماشاگر میسازد. تصویری چنان درخشان و شفاف که بعید است تماشاگر تا آخر عمر آن را فراموش کند.
منبع: رویداد24