فریدون مشیری؛ پرچمدار شعر تغزلی معاصر
فریدون مشیری، یکی از شاعران بزرگ و نام آور سبک نیمایی به شمار میرود. او همچون شاعران هم طراز خود زبان پاکش را در خدمت پیامهای شاعرانه اش میگیرد و بیش از هر چیز مخاطب را برای این پیامها سردر گم نمیسازد.
کد خبر :
۸۴۷۶۶
بازدید :
۲۹۳۱
۳۰ شهریور سالروز تولد، فریدون مشیری یکی از نامآوران عرصه شعر معاصر ایران است، شاعر بلندآوازهای که در نگاه و قالب شعرهایش نیم نگاهی به شعر بزرگانی، چون نیما دارد، اما خودش نیز پرچمدار شعر تغزلی معاصر و به همین لحاظ یکی از ارکان شعر نو فارسی به شمار میرود.
فریدون مشیری، یکی از شاعران بزرگ و نام آور سبک نیمایی به شمار میرود. او همچون شاعران هم طراز خود زبان پاکش را در خدمت پیامهای شاعرانه اش میگیرد و بیش از هر چیز مخاطب را برای این پیامها سردر گم نمیسازد. او همواره در چالش با بی عدالتیها و ناهنجاریها از همین زبان شفاف و ساده بهره میگیرد.
فریدون مشیری، یکی از شاعران بزرگ و نام آور سبک نیمایی به شمار میرود. او همچون شاعران هم طراز خود زبان پاکش را در خدمت پیامهای شاعرانه اش میگیرد و بیش از هر چیز مخاطب را برای این پیامها سردر گم نمیسازد. او همواره در چالش با بی عدالتیها و ناهنجاریها از همین زبان شفاف و ساده بهره میگیرد.
یکی از ویژگیهای مهم شعر مشیری اسطوره گرایی است. پیوند شعر مشیری با زبان و ادبیات کهن ایران زمین و استفاده از واژه ها، ترکیبات و عبارات آن زبان که در اغلب اشعار او به چشم میخورد، یکی از تمهیدات شاعرانه اوست که به زبان شعری شکل و نمایی حماسی و به تبع آن انتقادی با صلابت داده است.
لطافت در اشعار مشیری
شعر مشیری از طرفی در عین لطافت و سادگی همواره در تبدیل عناصر ساده زبانی به تصویرهای القایی موفق است و سادگی آن تا به جایی میرود که رمزگشایی کارهای او برای خوانندگانش چندان سخت و غیر ممکن نیست. از طرف دیگر نیز صلابت گفتاری و خوانش شعرش، آن را سرحد مرزهای حماسی و اسطوره میبرد، گویی که خواننده با شعر فردوسی روبرو میشود.
لطافت در اشعار مشیری
شعر مشیری از طرفی در عین لطافت و سادگی همواره در تبدیل عناصر ساده زبانی به تصویرهای القایی موفق است و سادگی آن تا به جایی میرود که رمزگشایی کارهای او برای خوانندگانش چندان سخت و غیر ممکن نیست. از طرف دیگر نیز صلابت گفتاری و خوانش شعرش، آن را سرحد مرزهای حماسی و اسطوره میبرد، گویی که خواننده با شعر فردوسی روبرو میشود.
اگر بخواهیم اشعار مشیری را در یک نگاه دستهبندی کنیم، میتوانیم آن را به چهار دسته تقسیم کرد؛ اشعاری که مضامین اجتماعی دارند و به نوعی با زندگی روزمره مردم به خصوص در زمان انقلاب و جنگ ربط پیدا میکنند. اشعاری که بازتاب احساس او درباره زبان فارسی و فرهنگ ایران است.
اشعاری که درباره مفاخر ملی و شخصیتهای تاریخی و اساطیری ایران سروده شده و همچنین اشعاری که مستقیم یا غیرمستقیم به تخریب محیط زیست اشاره دارد و در واقع اعتراض شاعرانه او به بی کفایتی و بی مسوولیتی انسان شهرنشینی است که به دست خویش انهدام طبیعت و زندگی را فراهم میآورد. (۱)
فریدون مشیری درکنار استاد شهریار
شاخصههای اصلی شعر مشیری
یکی از شیوههای آشناییزدایی با عناصر گذشته زبان آرکائیک (باستانی) و اسطوره گرایی است و از مهمترین ویژگیهای مهم شعر مشیری به شمار میرود. او همچون اخوان با بهره گیری از عناصر آرکائیک سبک خراسانی و پیوند آنها با قالب و وزن نیمایی، شیوهای تازه را که در شعر نو ایجاد شده بود، دنبال کرد.
اگر چه تعدادی از نوپردازان شیوه او را نپسندیدند و افرادی همچون عبدالحسین زرینکوب زبان به طعنه گشوده و گفتند که «حفظ زبان آرکائیک شاعران خراسانی در شعری که قید وزن و قافیه سنتی را به کلی زده است چه ضرورت دارد؟!» (زرین کوب؛ ۱۳۷۶:۱۶۲)، اما به هر حال این ویژگی شعر فریدون یکی از رنگینترین و اساسیترین شاخصههای زبان شعری اوست.
یکی دیگر از شاخصترین ویژگی شعر مشیری، هنجارگریزی یا ساختار شکنی زمانی است. هنجارگریزی زمانی به کارگیری زبانی کهنتر و قدیمتر از زبانی است که امروزه به کار میبریم. با این همه باستانگرایی بازگشت به زبانهای باستانی و زنده کردن واژههای مرده نیست، بلکه حتی کاربرد تلفظ قدیمتر واژهها نیز در چارچوب کهن گرایی است.
یکی دیگر از شاخصترین ویژگی شعر مشیری، هنجارگریزی یا ساختار شکنی زمانی است. هنجارگریزی زمانی به کارگیری زبانی کهنتر و قدیمتر از زبانی است که امروزه به کار میبریم. با این همه باستانگرایی بازگشت به زبانهای باستانی و زنده کردن واژههای مرده نیست، بلکه حتی کاربرد تلفظ قدیمتر واژهها نیز در چارچوب کهن گرایی است.
هنگامی که مشیری از روزگار باستان سخن میگوید و عناصر و اجزایی از اسطورههای باستانی را به کار میبرد، شعر و فضایی باستانی به خود میگیرد، بنابراین طبیعی است که در مواردی زبان شعرش نیز زبانی باستان گونه و کهن باشد. چنین زبانی به واسطه درشتی و استواری آن به شعر، حسی حماسی و شکوهمند میدهد و در سراسر شعر او جاری است. (۲)
نمادهای اسطورهای و کهن گرایانه در شعر مشیری
در یکی از اشعار مشیری با عنوان «شکسته» از مجموعه (از خاموشی حافظه تاریخی شاعر)، مخاطب به کمک صور خیال شاعرانه به صحنههای تصرف و به آتش کشیدن بنایی رهنمود میشود که در میان آثار بازمانده از تمدن تا ایران هخامنشی، نقطه درخشش امپراطوری ایران باستان شمرده میشود:
آن سوی صحرا پشت سنگستان مغرب
در شعلههای واپسی میسوخت خورشید
وز بازتاب سرخ غمگینش در این سوی
میسوخت از رو تخت جمشید
نمادهای اسطورهای و کهن گرایانه در شعر مشیری
در یکی از اشعار مشیری با عنوان «شکسته» از مجموعه (از خاموشی حافظه تاریخی شاعر)، مخاطب به کمک صور خیال شاعرانه به صحنههای تصرف و به آتش کشیدن بنایی رهنمود میشود که در میان آثار بازمانده از تمدن تا ایران هخامنشی، نقطه درخشش امپراطوری ایران باستان شمرده میشود:
آن سوی صحرا پشت سنگستان مغرب
در شعلههای واپسی میسوخت خورشید
وز بازتاب سرخ غمگینش در این سوی
میسوخت از رو تخت جمشید
مشیری در این قطعه میکوشد، بیآنکه وارد تاریخ پردازیهای منظوم به سبک شاعران کهن سرای معاصر همچون اخوان شود، بیان عاطفی خود را به مخاطب انتقال دهد. همچنین او با بیان اغراقآمیز احساسات صِرف و حسرت خوردنهای افراطی به گذشته نمیپردازد، بلکه با غوطه خوردن در رویای شامگاهی که نقطه زایش آن روایات تاریخی است، احساساتش را بیان میکند: (۳)
من بودم و رویایی دوران شبیخون
و آن سرخی بیمارگون آرام آرام
یکی دیگر از ویژگیهای زبان حماسه مشیری که رنگ اسطورهای به کلام میدهد، سرودن شعر غالباً در «بحر رجز مثمن» است که بیشتر اشعار رزمی یا اشعاری در باب مفاخرت را در این بحر میسرایند.
از دیگر نمادهای تاریخی در شعر مشیری که رنگ اساطیری گرفته، شیر سنگی است. شیر سنگی همدان یکی از معدود آثار هنری دوره مادها است، چنانچه شیر در فرهنگ ایران جایگاه ویژهای دارد. در نگاه مشیری شیر سنگی نگهبان مضطربی است که سدهها دلشوره سرنوشت «قوم نیک آغاز بد فرجام» را دارد:
شیر سنگی چشم در راه بیابان است
پنجه خارا شکن در سینه خارا فرو برده
چهره اش گویای خشمی، در خموشیها فروخورده
مشیری اسطوره گرایی و باستان گرایی شاعرانه خود را تنها به اشعاری که بازتاب تاثر او از ویرانههای تاریخی است یا آموزههایی که در طول زندگی، وی را با گذشته پیونده داده است، محدود نمیکند. نمادهای اسطورهای گاه به مدد او میآیند. او شاعری است با ویژگیهای غنایی، بنابراین نگاه او حتی به پیچیدهترین شکلهای اسطوره ساده و حتی سطحی است. (۴)
رمانتیسم در اشعار مشیری
شاعران بسیاری بعد از نیما به پیروی از او به سرودن اشعار رمانتیک پرداختند. از جمله این شاعران میتوان به فریدون مشیری اشاره کرد که در شعر رمانتیک افزون بر نیما، پیرو فریدون توللی، نادر نادرپور و دیگر پیشگامان شعر رمانتیک در دهههای ۲۰ و ۳۰ بود. شعر رمانتیک ۲ گرایش فردی و اجتماعی دارد، گرایش معروف مشیری در شعر رمانتیک به خصوص در دوره اول شاعری وی بیشتر رمانتیک فردی و تغزلی است.
شعر اجتماعی او حس همدردی با مظلومان و دفاع از انسانیت و دیگر مولفههای انسانی شعر رمانتیک را در ذهن مخاطب متجلی میسازد و این نشان میدهد که رمانتیسم مشیری تنها به گرایشهای فردی و عاشقانه محدود نمیشود، بلکه جنبههای عام اجتماعی و انسانی را نیز در برمی گیرد.
پی نوشت:
۱. زرین کوب، عبدالحسین، ۱۳۷۶، آشنایی با نقد ادبی، چاپ چهارم، تهران
۲. شمیسا، سیروس، ۱۳۷۵، فرهنگ تلمیحات، چاپ دوم، تهران، فردوس
۳. شاکری یکتا، محمدعلی، ۱۳۸۴، آسمانیتر از نام خورشید تهران، ثالث
۴. مشیری، فریدون، ۱۳۸۸، بازتاب نفس صبحدمان، چاپ هشتم، تهران: چشمه
پی نوشت:
۱. زرین کوب، عبدالحسین، ۱۳۷۶، آشنایی با نقد ادبی، چاپ چهارم، تهران
۲. شمیسا، سیروس، ۱۳۷۵، فرهنگ تلمیحات، چاپ دوم، تهران، فردوس
۳. شاکری یکتا، محمدعلی، ۱۳۸۴، آسمانیتر از نام خورشید تهران، ثالث
۴. مشیری، فریدون، ۱۳۸۸، بازتاب نفس صبحدمان، چاپ هشتم، تهران: چشمه
۰