10 ارجاع پنهان مجموعه فیلم دزدان دریایی کارائیب
فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» با گنجاندن هوشمندانهی ارجاعات به منابع مختلف مثل جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» در دیزنیلند، دیگر آثار و شخصیتهای متعلق به شرکت و آثار ادبی معروف و کلاسیک، دنیای داستانی غنیتری را برای مخاطبان خلق میکنند و به آنها اجازه میدهند تا ارتباطات جالبی بین این فیلمها و دیگر آثار فرهنگی پیدا کنند.
« ایستراگ »های (Easter Eggs- نکات مخفی و ارجاعات پنهان) دیزنی در فرنچایز دزدان دریایی کارائیب ، سطح داستانسرایی فیلمهای مجموعه را ارتقا میدهد و به آنها عمق و جذابیت بیشتری میبخشد.
فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» با گنجاندن هوشمندانهی ارجاعات به منابع مختلف مثل جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» در دیزنیلند، دیگر آثار و شخصیتهای متعلق به شرکت و آثار ادبی معروف و کلاسیک، دنیای داستانی غنیتری را برای مخاطبان خلق میکنند و به آنها اجازه میدهند تا ارتباطات جالبی بین این فیلمها و دیگر آثار فرهنگی پیدا کنند.
بهترین ایستراگها به جاذبهی سواری دزدان دریایی کارائیب در پارکهای دیزنی که در فیلمهای این مجموعه میبینیم، اقامتگاه مردابی تیا دالما و سگ نگهبان زندان با کلیدهاست.
از زمان پخش اولین فیلم مجموعهی «دزدان دریایی کارائیب»، این فرنچایز به شکل هوشمندانهای ایستراگهای متعددی را به دنیای دیزنی در روایت خود گنجانده است. بسیاری از این موارد به جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» در پارکهای دیزنی (که چندین دهه قبل از اقتباس سینمایی وجود داشته است) اشاره دارند (فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» از بسیاری از عناصر این جاذبه در پارکهای دیزنی، مانند صحنهها، شخصیتها، و حتی دیالوگها، الهام گرفتهاند) و در فیلمها به شکل شگفتانگیزی طبیعی و هماهنگ استفاده میشوند. با این حال، ایستراگهای دیگری نیز به سایر آثار دیزنی و غیردیزنی و همچنین اشارات مبهم به بخشهای مختلف داستان وجود دارد.
یکی از چالشهایی که پیش روی اسپینآف جدید «دزدان دریایی کارائیب» با بازی مارگو رابی قرار دارد، این است که چگونه سنت نکتههای پنهان و اشارات جذاب به جاذبهی سواری کشتی دزدان دریایی پارک را ادامه دهد، در حالی که چیزهایی که فیلم میتواند به آنها اشاره کند، رو به اتمام هستند.
صرف نظر از اینکه این فرنچایز دیزنی با اسپین آف جدیدش به موفقیت بیشتری خواهد رسید یا «دزدان دریایی کارائیب 6»، مردم انتظار ایستراگهای بیشتری به دنیای دیزنی را دارند، حتی اگر بسیاری از آنها تا مدتی پس از انتشار فیلم، کشف نشوند.
توجه: Easter Eggs به نکات مخفی و ارجاعات پنهان در فیلمها گفته میشود که برای پیدا کردن آنها باید دقت کرد. این نکات میتوانند اشارهای به فیلمها یا شخصیتهای دیگر، شوخیهای داخلی عوامل فیلم، یا جزئیات ریزی باشند که به داستان یا شخصیتها عمق بیشتری میبخشند.
10. سگ با کلیدها
در نزدیکی پایان جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» در دیزنیلند آناهایم، بازدید کنندگان چند دزد دریایی زندانی در یک سلول کوچک را مشاهده میکنند. آنها با استفاده از یک تکه استخوان سعی دارند سگی ژولیده را که کلیدهای سلول را در دست دارد، فریب داده و به سمت خود بکشانند.
فیلم «نفرین مروارید سیاه» (Curse of the Black Pearl)، این صحنه را با سگی مشابه که در زندان پورت رویال نگهبانی میدهد به طور کامل بازسازی میکند. این سگ اولین بار پس از دستگیری جک اسپارو (جانی دپ) و حبس در سلولش نشان داده میشود، در حالی که گروه دیگری از جنایتکاران سعی دارند سگ نگهبان را به سمت خود کشانده و کلیدها را از او بگیرند.
در این لحظه جک با کنایه میگوید: «شما میتونید این کار رو تا ابد ادامه بدید، اون سگ عمرا تکون نمیخوره». در واقع سگ در جاذبه سواری پارک نیز بیحرکت باقی میماند. با این حال، پس از اینکه دیگران با خوششانسی و تخریب دیوار زندان توسط آتش توپ آزاد میشوند، جک نیز سعی میکند به تقلید از آنها سگ را فرا بخواند – قطعا او هم موفق خواهد شد! -. سگ با کلیدها به یک عنصر کمدی تکراری در طول فیلمها تبدیل میشود که حضورش همیشه منطقی نیست، اما رفتارش به اندازهای خندهدار و بیتکلف است که لذتبخش باشد.
9. اقامتگاه مردابی تیا دالما
همانطور که در فیلم «صندوقچه مرد مرده» (Dead Man’s Chest) دیده میشود، کلبهی تیا دالما (نائومی هریس) در مردابی قرار دارد که به شکل قابل توجهی شبیه به ابتدای مسیر جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» در پارکهای دیزنی است و به وضوح قصد اشاره به آن را دارد. در ابتدای این جاذبه، مسافران از میان یک محیط آرام و پر از کرمهای شبتاب عبور میکنند که کلبهای مشابه فیلم در آن قرار دارد؛ با این حال، به جای تیا دالما، پیرمردی در حال نواختن بانجو روی ایوان نشسته است.
با توجه به اینکه موقعیت مکانی «دزدان دریایی کارائیب» در «میدان نیواورلئان» (New Orleans Square)، یکی از بهترین «سرزمینهای» دیزنیلند، قرار دارد، میتوان نتیجه گرفت که «باتلاق» (Bayou- به مناطق باتلاقی و پرآب در جنوب ایالات متحده، به ویژه در لوئیزیانا، گفته میشود) به تصویر کشیده شده در فیلمها، جایی در ایالت لوئیزیاناست.
منظرهی مرداب تا حدی برای مهمانانی که در صف انتظار سوار شدن به قایقها ایستادهاند قابل مشاهده است. این مرداب همچنین اطراف قسمت نشیمن رستوران «بلو بایو» (Blue Bayou) را احاطه کرده که در داخل ساختمان «دزدان دریایی کارائیب» واقع شده، اما از ورودی دیگری قابل دسترسی است.
اگرچه طراحی داخلی خانه تیا دالما مختص فیلم است، اما آنجا هم حاوی اشارات و ارجاعات متعددی است – مانند گردنبندی که با گردنبند دیوی جونز (بیل نای) مطابقت دارد یا نماهایی از چکمهها و کلاه کاپیتان باربوسا (جفری راش) که به بازگشت او اشاره میکنند -.
8. جملهی طوطی که میگوید: «مردگان حکایت نمیکنند»
پس از عبور از مرداب، مسافران در تاریکی مطلق فرو میروند تا اینکه با یک جمجمهی سخنگو در بالای گذرگاهی طاقدار روبرو میشوند که به اولین سراشیبی سواری منتهی میشود. این جمجمه به آنها یادآوری میکند که «مردگان حکایت نمیکنند»، مضمونی کلیدی در جاذبهی سواری و فیلمها که در آن دزدان دریایی نامیرا و زنده شده برفتاری بیرحمانه دارند.
جملهی «مردگان حکایت نمیکنند» معروفترین عبارت در این جاذبه است که تنها با شعر آهنگ معروف «زندگی یک دزد دریایی برای من» برابری میکند، آهنگی که توسط شخصیتهای مختلف در طول فیلمها خوانده میشود.
در پنجمین قسمت از «دزدان دریایی کارائیب» با عنوان فرعی «مردگان حکایت نمیکنند» (Dead Men Tell No Tales)، با صراحت بیشتری به این عبارت اشاره شده است، به خصوص با حضور کاپیتان سالازار (خاویر باردم) که این جمله را با تاکید خاصی بیان میکند.
با این حال، این نقل قول در فیلم «نفرین مروارید سیاه» نیز به شکلی ظریفتر حضور دارد. هنگامی که شخصیتهای اصلی به خلیج اطراف ایسلا د موئرتا میرسند، طوطی کاتن (دیوید بیلی) با لحنی شوم میگوید «مردگان حکایت نمیکنند». این جمله به عنوان یک یادآوری ترسناک، از چیزهایی که شخصیتهای اصلی را تهدید میکنند اثرگذاری بسیار بیشتری دارد.
7. خواندن ترانهی «صندوقچهی مرد مرده» توسط گیبس
پس از نمایش دستگیری ویل ترنر (اورلاندو بلوم) و الیزابت سوان (کیرا نایتلی) در سکانس آغازین، بینندگان بار دیگر به عرشهی کشتی مروارید سیاه بازمیگردند. در این صحنه، دستیار اول کاپیتان آقای گیبس (کوین مکنالی)، در حالی که روی عرشه قدم میزند ترانهای دربارهی مرگ و نوشیدن رام میخواند.
متن این ترانه که با عبارت «پانزده مرد روی سینه یک مرد مرده…» آغاز میشود، در اصل برگرفته از رمان کلاسیک «جزیرهی گنج» (Treasure Island) اثر رابرت لویی استیونسون است. این ابیات به عنوان نام فرعی دومین فیلم این مجموعه انتخاب شد و به صندوقچهای اشاره دارد که قلب دیوی جونز در آن قرار داده شده است.
این ایستراگ به یکی از نخستین داستانهای ماجراجویی دزدان دریایی در این بخش از فیلم بسیار هوشمندانه و مناسب است. علاوه بر این، فرنچایز «دزدان دریایی کارائیب» در طول فیلمهای خود، با ارجاعات ادبی دیگری نیز بازی میکند.
به عنوان مثال، عنوان فیلم «سوار بر امواج ناشناخته» (On Stranger Tides) از رمانی به همین نام اثر تیم پاورز که در سال 1987 منتشر شد وام گرفته شده است که در آن نیز دزدان دریایی در میانه یک ماجراجویی فراطبیعی قرار میگیرند. چشمهی جوانی نقشی اساسی در این کتاب ایفا میکند و الهامبخش بخشی از طرح داستان «سوار بر امواج ناشناخته» شده است.
6. ابری به شکل دست بالای پورت رویال
برخی از بزرگترین حفرههای داستانی در مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» به جزئیات عملکرد نفرین آزتک مربوط میشود. با این حال، نمیتوان انکار کرد که تاثیر بصری کشتی مروارید سیاه در هنگام ورود به پورت رویال بسیار وهمآلود و تاریک است و به بهترین شکل فضای دلهرهآور جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» را به تصویر میکشد.
این صحنه زمانی که بینندگان به پیشگویی نمادین آن در فیلم «نفرین مروارید سیاه» پی میبرند حتی تاثیرگذارتر میشود: هنگامی که جک، الیزابت را پس از غش کردن از بالای دیوار قلعه و افتادن به درون دریا از آب بیرون میکشد، ابری عظیم به شکل یک دست در پشت سر آنها قابل مشاهده است. گویی یک نیروی مرموز و قدرتمند بر پورت رویال سایه افکنده.
معنای این پدیده واضح است؛ صحنهی ابر به شکل دست، به طور غیرمستقیم به مخاطب هشدار میدهد که مروارید سیاه به پورت رویال حمله خواهد کرد و باربوسا و خدمهاش اکنون در راه جزیره هستند، زیرا مدال الیزابت با آب تماس پیدا کرده و آنها را فراخوانده است.
این صحنه باعث ایجاد حس تعلیق و انتظار در مخاطب میشود و او را برای وقایع هیجانانگیز آینده آماده میکند. همچنین این سکانس یادآور دستی است که بعداا باربوسا به سمت الیزابت دراز میکند و در زیر نور ماه به یک اسکلت پوسیده تبدیل میشود. لحظاتی مانند این، تاثیر «دزدان دریایی کارائیب» به عنوان یک داستان ارواح کلاسیک را به سطح بالاتری ارتقا میدهند.
5. الیزابت نام «تورتوگا» را با فونت مخصوص دیزنی مینویسد
الیزابت در فیلم «صندوقچهِِی مرد مرده» برای پیوستن به ویل و جک با چالشهای متعددی مواجه میشود. او پس از فرار از زندان، مخفیانه سوار یک کشتی تجاری میشود که این کار او منجر به گمانهزنیهایی در میان خدمه دربارهی حضور روح یک بیوه، پس از پیدا کردن لباس عروسی رها شدهاش میگردد.
سپس، او با سواستفاده از خرافات خدمهی کشتی آنها را فریب میدهد تا به سمت تورتوگا حرکت کنند. علاوه بر این، او به شکلی غیرمنتظره موفق میشود نام «تورتوگا» را با استفاده از روغن و با فونت کلاسیک دیزنی بنویسد که همین کارش دزدان دریایی را مصمم به رفتن میکند.
این فونت عنصری کلیدی در هویت بصری برند دیزنی محسوب میشود و در تمامی محصولات و خدمات این شرکت، از لوگوی ابتدای فیلمها گرفته تا آیکونهای کانال دیزنی و گرافیک آغازین دیزنی پلاس به کار میرود. اگرچه دور از ذهن به نظر میرسد، اما نام تورتوگا که با شعلههای آتش نوشته شده است، همان سبک نوشتاری را با حلقهها و منحنیهای بزرگ در حروف به نمایش میگذارد.
داستان روح ساختگی الیزابت و علامت آتشین او، نمایانگر رویکردی خلاقانه برای بازی با موتیفهای اصلی این مجموعه است و در نهایت، او را به تورتوگا میرساند، جایی که بالاخره با جک ملاقات میکند. این یک ایستراگ جذاب است که به بیننده یادآوری میکند که این فیلمها در نهایت محصول شرکت دیزنی هستند و با وجود تمام صحنههای اکشن و ماجراجویی، همچنان روحیهای شاد و سرگرم کننده دارند.
4. فریاد باربوسا که: «الان دیگه برای تغییر مسیر خیلی دیره»
نبرد گرداب بین کشتی مروارید سیاه و هلندی سرگردان در فیلم «در پایان جهان» (At World’s End)، با آن جلوههای بصری نفسگیر و خیره کنندهاش یکی از بهترین نبردهای پایانی در میان تمامی فیلمهای دیزنی است. یکی از نقاط برجستهی این سکانس، عملکرد باربوساست که با لذت و هیجان کشتی را در اوج خطر هدایت میکند و با خدمهی جونز به مبارزه میپردازد.
در یک لحظه، هنگامی که مروارید سیاه کاملا در گرداب گرفتار شده و به سمت هلندی سرگردان شلیک میکند، باربوسا با خندهای جنونآمیز فریاد میزند: «حالا دیگه خیلی دیره که مسیر رو عوض کنیم رفقا!»
این جمله همچنین یکی دیگر از دیالوگهای معروف جاذبهی سواری «دزدان دریایی کارائیب» است که توسط جمجمهی سخنگو قبل از سقوط مسافران به بخش اصلی جاذبه بیان میشود. البته در آن موقعیت هم هیچ راهی برای خروج از جاذبه وجود ندارد و بازدید کنندگان مجبور به تجربهی ادامهی مسیر هستند. در فیلم اما، جملهی باربوسا نمایانگر این است که چگونه شخصیتهای اصلی با اراده و شجاعت مثال زدنیشان تصمیم به مبارزهی نهایی گرفتهاند و زندگی یک دزد دریایی، ذاتا پر از مخاطراتی است که راه برگشتی از آنها وجود ندارد.
علاوه بر اینها این جمله نمادی از شجاعت، عزم و ارادهی خود باربوسا در مواجهه با مشکلات و خطرات است. او به جای تسلیم شدن یا تلاش برای تغییر مسیر، تصمیم میگیرد که با تمام قوا پیش برود و با سرنوشت خود روبرو شود.
3. پاره کردن بادبان توسط ویل برای کاهش سرعت سقوط
اولین سکانس اکشن مهم «صندوقچهی مرد مرده» که کراکن در آن حضور دارد، زمانی است که دیوی جونز به آن دستور حمله به کشتی تجاری را میدهد؛ جایی که ویل پس از ترک الیزابت در تورتوگا به آن پناه برده است. کشتی و خدمهاش در مواجهه با کراکن کاملا غافلگیر میشوند و او بخشهای بزرگی از دکل و بادبانها را نابود میکند.
ویل قبل از شروع حمله، برای دیدن بهتر هلندی سرگردان از دکل بالا رفته است، بنابراین با شکستن دکل در معرض یک سقوط آزاد قرار میگیرد. در پی این اتفاق او با استفاده از چاقویی که همراه دارد، بادبانی را پاره میکند تا سرعت سقوط خود را کاهش دهد.
این حرکت زیرکانه در واقع بازسازی یک بدلکاری معروف از فیلم «دزد دریایی سیاه» محصول 1926 با بازی داگلاس فیربنکس است، جایی که او برای نجات خودش از سقوط دقیقا همین کار را انجام میدهد. جک نیز در فیلم «در پایان جهان» (At World’s End)، برخی از ترفندهای فیربنکس را از همان صحنه تقلید میکند.
به عنوان مثال، زمانی که از توپها و بادبانها برای پرتاب خود به روی عرشه کشتی اندور و هلندی سرگردان استفاده میکند. این یکی دیگر از ارجاعات فرنچایز به آثار ماندگار دزدان دریایی است که به «دزدان دریایی کارائیب» حس ارتباط سینمایی و زیباییشناسی یک ماجراجویی کلاسیک پرشور را میبخشد.
2. تصاویر مخفی میکی موس
میکیهای پنهان، سنتی دیرینه در شرکت والت دیزنی است که با آن به شخصیت آغازگر مسیر پرپیچ و خم دیزنی در آثار مختلف این استودیو ادای احترام میشود. تصاویر میکی موس در طول مجموعهی «دزدان دریایی کارائیب» نیز چندین بار ظاهر میشوند.
اولین نمونهی آن در فیلم «نفرین مروارید سیاه» است که بنا بر گفتهی وبسایت «بیزینس اینسایدر» (Business Insider) لحظهای در آن وجود دارد که ماه به شکل سر و گوشهای میکی موس دیده میشود. سایر رسانهها نیز به مواردی اشاره دارند که در همان صحنه ابرها یا دود این شکل را به خود میگیرند.
در همین حال، در طول سکانس «کمد دیوی جونز» (استعاره ای از پرتگاه اقیانوسی، آخرین محل استراحت ملوانان و مسافران غرق شده) در فیلم «در پایان جهان»، یکی از جک اسپاروهای اضافی، خالکوبیهایی روی پشت خود دارد که به نظر میرسد «میکیهای پنهان» هستند. طرح روی شانه راست او شکلی مشابه میکی دارد، اما ممکن است صرفا یک لاکپشت دریایی باشد که به یکی دیگر از شوخیهای تکراری در این مجموعه اشاره میکند.
این در حالیست که به نظر میرسد طرح روی شانهی چپ او واقعا میکی موس باشد. در نهایت، نقشههای راهنمای «کمد» و «چشمهی جوانی» نیز یک میکی را در گوشه پایین سمت راست، درست در جایی که نقشه بعد از اینکه جک بخشی از آن را دزدید از بین می رود نشان میدهند. فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب»، با وجود اینکه یک داستان مستقل و متفاوت دارند، همچنان به میکی موس، به عنوان نماد شرکت دیزنی ادای احترام میکنند و با استفاده ازایستراگهای مختلف به این شخصیت، ارتباط خود را با دنیای جادویی دیزنی حفظ میکنند.
1. دزد دریایی اسکلتی که در حال نوشیدن است
یکی از برجستهترین ایستراگها به جاذبهی سواری، در سکانسی از فیلم «نفرین مروارید سیاه» رخ میدهد که الیزابت نفرین نامیرایی را کشف میکند. درست پس از اینکه باربوسا به الیزابت میگوید: «بهتره به داستانهای ارواح ایمان بیاری»، او یک بطری شراب باز میکند و از آن مینوشد؛ در این صحنه عبور شراب از میان قفسه سینهی اسکلتی او و ریختنش روی زمین به وضوح قابل مشاهده است. الیزابت با وحشت به این صحنه نگاه میکند، اما کسانی که با جاذبه «دزدان دریایی کارائیب» دیزنیلند آشنا هستند احتمالا با صدای بلند به این ایستراگ میخندند.
در فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب»، این تصویر یک ارجاع مستقیم به یکی از صحنههای معروف در جاذبهی سواری مربوط به این فرنچایز در پارکهای دیزنی است. در این سواری، چندین اسکلت دزد دریایی در حال خوشگذرانی و نوشیدن دیده میشوند که نمادی از زندگی پس از مرگ دزدان دریایی و روح سرکش و آزاد آنهاست.
در پارکهای دیزنی دزد دریایی اسکلتی که شراب مینوشد اندکی پس از اولین سقوط در مسیر حرکت قایقها، به نمایش گذاشته میشود. در بخشهای ابتدایی این جاذبه، دزدان دریایی اسکلتی انیماترونیک بر صحنه تسلط دارند و پس از آن، ماجراجوییهای دزدان دریایی زنده آغاز میشود. این ایستراگ هوشمندانه و سایر ایستراگهای مشابه، فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» را از جنبههای مختلف، برای مخاطبان جذاب و تماشایی میسازند.
منبع: مایکت