(تصاویر) زندگی خصوصی، عکس های شخصی و بیوگرافی مهران رجبی

(تصاویر) زندگی خصوصی، عکس های شخصی و بیوگرافی مهران رجبی

مهران رجبی معلم سابق و بازیگر طنزپرداز و خوش خنده در عرصه سینما و تلویزیون است. وی در تاریخ ۱۰/۱۲/ ۱۳۴۰ در یکی از روستا‌های شهر کرج به نام واریان به دنیا آمد.

کد خبر : ۲۱۱۲۲۷
بازدید : ۳۶۳۸

مهران رجبی یکی از بازیگران مهربان، دوست داشتنی و خوش خنده کشور محسوب می‌شود. در این مقاله قصد داریم تا به طور مفصل درباره زندگینامه وی و فعالیت‌های کاری اش سخن بگوییم، برای آشنایی کامل با این بازیگر محبوب تا انتها ما را همراهی کنید.

70

بیوگرافی کامل مهران رجبی

مهران رجبی معلم سابق و بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون است که در تاریخ ۱۰/۱۲/ ۱۳۴۰ در یکی از روستا‌های شهر کرج به نام واریان به دنیا آمد. او که قبل از بازیگری علاوه بر معلمی، به دامداری و زنبورداری نیز مشغول بود است. مهران رجبی پس از قبولی در کنکور تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی رشته گرافیک در دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد خود را در همان رشته در دانشگاه تربیت مدرس گذراند.

خواستگاری و ازدواج

مهران رجبی در سال ۱۳۶۹ پس از آشنایی با همسر خود خانم افسانه کیا که کارمند آموزش و پرورش بود با وی ازدواج کرد. او طی رفت و آمد‌های زیاد به آموزش و پرورش به همسرش علاقه‌مند شد و از او خواستگاری کرد. این مراسم در خانه رئیس آموزش و پرورش برگزار شد. او همچنین مهریه همسر خود را ۱۴ عدد سکه بهار آزادی عنوان کرده است. مهران رجبی دو دختر به نام‌های زهرا و سارا و یک پسر به نام علیرضا دارد.

آشنایی با میرکریمی و شروع بازیگری 

مهران رجبی از طریق رضا میر کریمی که در دانشگاه همکلاسی وی بود به دنیای بازیگری قدم گذاشت. وی اولین نقش خود را با فیلم تلویزیونی بچه‌های مدرسه همت، ساخته رضا میرکریمی در سال ۱۳۷۶ شروع کرد. همچنین رجبی اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۱۳۷۸ با نام کودک و سرباز ساخته همان کارگردان بازی کرد.

کارنامه هنری

مهران رجبی تا به حال در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی و تلوزیونی و ۳۰ سریال به ایفای نقش پرداخته است. در ادامه به برخی از فعالیت‌های بازیگری وی می‌پردازیم:

سینما

  • ۱۳۷۸ کودک و سرباز به کارگردانی سید رضا میر کریمی
  • ۱۳۷۹ زیر نور ماه به کارگردانی سید رضا میر کریمی
  • ۱۳۸۲ مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی
  • ۱۳۸۳ شاخه گلی برای عروس به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی
  • ۱۳۸۵ کلاهی برای باران به کارگردانی مسعود نوابی
  • ۱۳۸۵ سه زن به کارگردانی منیژه حکمت
  • ۱۳۸۵ روز بر می‌آید به کارگردانی بیژن میر باقری
  • ۱۳۸۷ ده رقمی به کارگردانی همایون اسعدیان
  • ۱۳۸۷ چارچنگولی به کارگردانی سعید سهیلی
  • ۱۳۸۷ اخراجی‌ها به کارگردانی مسعود ده نمکی
  • ۱۳۸۸ بعداظهر سگی به کارگردانی مصطفی کیایی
  • ۱۳۸۹ خانه پدری به کارگردانی کیانوش عیاری

تلویزیون

  • ۱۳۷۶ بچه‌های مدرسه همت به کارگردانی سید رضا میر کریمی
  • ۱۳۸۱ دوران سرکشی به کارگردانی کمال تبریزی
  • ۱۳۸۶ مزرعه افتابگردان به کارگردانی سیروس مقدم
  • ۱۳۸۶ زیر زمین به کارگردانی علیرضا افخمی
  • ۱۳۸۶ قرارگاه مسکونی به کارگردانی جواد رضویان
  • ۱۳۸۶ صاحبدلان به کارگردانی محمد حسین لطیفی
  • ۱۳۸۶ راه بی پایان به کارگردانی همایون اسعدیان
  • ۱۳۸۶ روزگار قریب به کارگردانی کیانوش عیاری
  • ۱۳۸۸ چهار دیواری به کارگردانی سیروس مقدم
  • ۱۳۸۸ خوش نشین‌ها به کارگردانی سعید آقا خانی
  • ۱۳۸۹ شوق پرواز به کارگردانی یدالله صمدی
  • ۱۳۹۳ دردسر‌های عظیم به کارگردانی برزو نیک نژاد

گفته‌های مهران رجبی در مصاحبه‌ها

بعضی‌ها می‌گویند من بازی نمی‌کنم خودم هستم.

به نظر من ایرادی به این حرف نیست. مطمئنا وقتی خودت هستی و همان را هم بازی می‌کنی یک حسن به حساب می‌آید.

سبک خاصی ندارم.

من سبک کاری ندارم. در حالی که بعضی من را دارای سبک می‌دانند و برخی‌ها هم می‌گویند یک بازی را تکرار می‌کنم. از نظر من تکرار خوب بودن بد نیست، تکرار بدی مشکل است.

دلم برای معلمی تنگ شده است.

آموزش و پرورش کرج به من لطف کرد و من را بازخرید کرد، اما من از آن‌ها گله دارم، افرادی مثل من می‌توانند کمک حال باشند.

درآمد بازیگری لب مرز است.

اگر کارگردانی از بازیگری خوشش بیاید حالش خوب است، در غیر اینصورت دست بازیگران به جایی بند نیست بنابراین درآمد آن لب مرز است و شغل خوبی به حساب نمی‌آید.

افتخار نمی‌کنم به اینجا رسیدم.

خیلی افتخار نمیکنم به اینجا رسیدم، چون جهان‌بینی مخصوص به خود را دارم و هدفم در زندگی بالاتر از اینهاست. انتهای آرزویم چیز دیگری است که انشالله به آن آرزو نایل می‌شوم.

طبیعت را دوست دارم.

دوست دارم خانه‌ای در یکی از روستا‌های جاده چالوس کرج بسازم تا در اوقاتی که از کار فارغ می‌شوم از شلوغی شهر فرار کنم و برای کسب آرامش به آنجا بروم. طبیعت را خیلی دوست دارم و دلم می‌خواهد از زیبایی‌های آن لذت ببرم.

آرزوی پرواز دارم.

من همیشه آرزوی پرواز کردن داشتم الان هم یک پاراگلایدر خریدم و تحت آموزش هستم. امیدوارم به زودی بتوانم پرواز کنم و از این طریق به یکی از آرزو‌های دوران کودکی ام برسم.

در زمان تولد فرزندم پول کافی نداشتم.

زمانی که فرزندم در بیمارستان هدایت تهران متولد شد وضعیت مالی خوبی نداشتم، اما به لطف خدا در یکی از همان روزها، در یک قرعه کشی دوربین عکاسی برنده شدم و توانستم با فروش آن همسر و فرزندم را از بیمارستان ترخیص کنم.

عکس هایی از مهران رجبی

71

 

72

 

73

 

74

منبع: ستاره

۵
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید