سفر در زمان؛ ارامنه چگونه به اصفهان کوچ کردند؟ نقش شاه عباس در شکل گیری محله جلفا چه بود؟

کلیسای ارامنه در حومه اصفهان یک شهر ارمنی نشین است که جلفا نام دارد. اینجا یکی از نشانههای بازمانده از تدابیر بزرگ شاه عباس کبیر است. این پادشاه پنج هزار خانوار ارمنی پیرو آیین مسیح را از شهر جلفا در شمال ایران و در مرز قفقاز و روسیه برکناره ارس، به اصفهان کوچاند و در حومه اینجا برای آنها شهرکی ارمنی نشین ساخت. او با این غیر مسلمانها همچون برده رفتار نکرد و اجازه داد که به کار و حرفه خودشان بپردازند و آداب و فرهنگ خود را نگاه دارند پس اینجا شهری بسیار با رونق شد، و همۀ اروپاییها که در آن روزگار راهشان به حوالی اصفهان میافتاد به این شهر هم میآمدند.
سفرنامه کازما، سفرنامه خاطرات آکی ئوکازما، نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است. ایران خاطرات از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ادامه دارد. کتاب فوق با ترمه دکتر هاشم رجبزاده، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.
تریاک منع کشت منبع درآمد عمده برای ایران است، چون ایران به موافقتنامه تریاک نپیوسته است این ماده را آزاد و آشکارا از ایران صادر میکنند، اما آنهایی که این تریاک را وارد (کشور دیگر)، حمل و خرید و فروش میکنند، معمولاً از اتباع ممالک عضو این قرار دادند؛ پس نمیتوانند بیش از حد معین داد و ستد تریاک بکنند. از آنجا که این وضع زبانهای گوناگون دارد جامعه ملل نگران و در تلاش است که اگر بتواند کاشت و برداشت و تجارت تریاک را یکسره براندازد.
جلفا شهر ارامنه
کلیسای ارامنه در حومه اصفهان یک شهر ارمنی نشین است که جلفا نام دارد. اینجا یکی از نشانههای بازمانده از تدابیر بزرگ شاه عباس کبیر است. این پادشاه پنج هزار خانوار ارمنی پیرو آیین مسیح را از شهر جلفا در شمال ایران و در مرز قفقاز و روسیه برکناره ارس، به اصفهان کوچاند و در حومه اینجا برای آنها شهرکی ارمنی نشین ساخت. او با این غیر مسلمانها همچون برده رفتار نکرد و اجازه داد که به کار و حرفه خودشان بپردازند و آداب و فرهنگ خود را نگاه دارند پس اینجا شهری بسیار با رونق شد، و همۀ اروپاییها که در آن روزگار راهشان به حوالی اصفهان میافتاد به این شهر هم میآمدند.
امروزه جلفا برکنار زنده رود است خانهها با ترتیب و پاکیزه ساخته شده و یک کلیسای ارمنی در مرکز این شهر است هنگامی که من به اینجا رفتم، از روی اتفاق چهارصد - پانصد کس گرد آمده بودند و آیین نماز و دعا داشتند. اکنون جز این کلیسا دوازده - سیزده کلیسا در شهر هست. در این سالها هیأت کلیسایی امریکایی مسیحیت را میان ارامنه تبلیغ کرد و در آموختن انگلیسی به آنها کوشید پس بسیاری از جوانهای ارمنی که در جلفا بار آمدهاند انگلیسی میدانند اصول آیین ارمنی همان است که عیسی مردم را به آن هدایت کرد، و مانند معتقدات کلدانی و آشوری پیش از آنکه مسیحیت به مذاهب کهن و نو منشعب شود در وجود آمد. پس از آن بود که شاخههای ارتدکس و کاتولیک در مسیحیت پیدا شد.
پس آیین ارامنه به مسیحیت نخستین نزدیکتر و اعتقادی قدیمتر در این دین است. نخستین وزیر مختار ایران که به ژاپن آمد آوانس خان مساعد السلطنه بود. در سال ۱۹۳۰ که او به کشورش بر میگشت میان راه در هاربین درگذشت. مراسم ترحیمش در تهران در یک کلیسای ارمنی برگزار شد من به این مجلس رفتم. این مراسم که در هوای باز انجام میگرفت ساده، اما شکوهمند بود، و به دیدن آن متأثر شدم ارامنه همچون یهودیان اکنون کشوری برای خود ندارند.
در قفقاز در جمهوریهای، شوروی ناحیهای به نام ارمنستان هست؛ اما این فقط اسم و ظاهر است. در ترکیه عثمانی (قدیم) گاهی ارامنه کشتار شدهاند، اما در ایران با آنها نسبةً گرمی و خوشرفتاری شده است. به خصوص شاه عباس بزرگ با غیر مسلمانها به مهر و مدارا رفتار میکرد تیمورتاش وزیر مقتدر دربار زن دومش اهل روسیه و ارمنی بود و از طریق او با مساعد السلطنه خویشاوندی داشت و نفوذ خود را برای او به کار انداخت.
چنین بود که نخستین وزیر مختار ایران که به ژاپن آمد ارمنی بود یک دیپلمات جوان روس در نهان از این انتصاب خشمگین بود مساعد السلطنه در انگلیس درس خوانده و ادیب ناموری بود و کلیات شکسپیر را به زبان ارمنی ترجمه کرد. وی زبانهای انگلیسی فرانسه و آلمانی میدانست، چون در آن سالها دیپلمات آشنا به زبان انگلیسی کم بود او را به سمت نخستین وزیر مختار در توکیو انتخاب کردند. ۲ بیچاره ارمنیان کشوری از خود ندارند نژاد، ارمنی مانند قفقازیان، مردمی وجیهاند، و به خصوص چشمان بسیار زیبا دارند چشم زن ایرانی همچون چشمه شفاف است و چشم زن ارمنی مانند الماس سیاه، اما زن ارمنی در مقایسه با زنان شرقی، گیراییش چندان نمیپاید و در ۲۴ یا ۲۵ سالگی چاق میشود و زیباییاش کم کم از دست میرود.
با اینهمه در روزگار باستان در اندرون اشراف ایرانی زنان ارمنی زیاد بودند یک دلدار خسروپرویز که نامش در داستانهای ایران بسیار آمده است شیرین بود که بعد همسر این پادشاه شد این محبوبه خسرو، ارمنی بود. چنانکه پیشتر یاد شد در اوایل سده ۳۱۸ شاه عباس بزرگ قدرت سلسله صفوی را استوار کرد هنگامی که روزگار این سلسله سرمی میآمد، ایران دوبار دستخوش هجوم و غارت افغانها شد و در این میان ارامنه سخت آسیب دیدند.
در جنگ سال ۱۷۲۲م ارمنیان از عربستان یاری خواستند، اما به علت اختلاف دینی حمایتی نشد و شهر ارمنی نشین ویران گشت. از سقوط صفویان افغانها دوبار شرایط بسیار سخت بر ارامنه تحمیل پس کردند. یک بار قرار دادند که اینان ۱۴۰/۰۰۰ تومان و ۵۰ دوشیزه زیباروی به محمود افغان بدهند تا در امان باشند ارمنیان، پذیرفتند و از خطر قتل عام شدن نجات یافتند ارمنیان مردمی بسیار باهوشاند و حساستر و کارآمدتر از ایرانیان (مسلمان) مینمایند، اما طرف اعتماد واقع نمیشوند.
در کنفرانس صلح، پس از جنگ جهانی اول در پاریس برای شناسایی کشور ارمن تلاشی شد. مساعد السلطنه هم که بعد وزیر مختار ایران در ژاپن شد به عنوان یکی از نمایندگان تام الاختیار ارامنه و نامزد وزارت امور خارجه دولت مستقل ارمنستان به این کنفرانس آمده بود به این، سابقه شماری از وزیر مختارهای جوان نمیپسندیدند که او نماینده سیاسی ایران در ژاپن بشود وی به احتمال آخرین ارمنی بود که وزیر مختار ایران در خارج شد.
شاه عباس بزرگ بلند آوازهترین نام در ایران معاصر از آن شاه عباس کبیر است. در سده شانزده میلادی -دهم هجری- در اروپا و هم در آسیا پادشاهان عظیم الشأن، بودند و هر یک از آنان کاری دوران ساز کرد. در غرب شارل پنجم و الیزابت (اوّل)، و در شرق سلطان سلیمان بزرگ ۲ و اکبر پادشاه از سلسله مغولی هند بودند. در همین عصر در ایران شاه عباس بزرگ پدیدار شد. قرن شانزده در ژاپن همزمان بود با اواخر دوره تاریخی مؤروماچی و عصر ازوچی مؤمؤیاما تا عصر کیچو، که در آن تمدن ادو پدید آمد.
در اواخر قرن شانزده تا آغاز قرن بعدی در ایران عظیمترین شاه این عصر سلطنت داشت این دوره درست مصادف است با سالهایی که کاموپاکوی میمون همان هیده یوشی تویوتومی این لقب را یافت تا کان ـ ئهی در حکومت به میتسو شوگون (= سپهسالار حاکم) سوم آغاز عصر بی خاندان توکوگاوا که از سر غرور گفت: من مادرزاد شوگون بودهام سر آنتونی شرلی انگلیسی در آن سالها نوشت که شاه عباس بزرگ با سیمای خوش منظر همتا و قامت موزون مردانهاش در گذشته و حال بیمانند بود؛ و علاوه بر اینها جاذبه و دلیر نمایی ابروانش رخ گندمگون آفتاب دیده و گیرا، خرد آمیخته با دلیری و حلم و مهر سخاوت در منش و رفتار، عدالتخواهی بی نظیر، و بسیاری فضایل و سجایای دیگرش او را ممتاز میساخت.
منبع: انتخاب