تصاویر؛ بهترین انیمیشن‌های دهه ۲۰۰۰ میلادی

تصاویر؛ بهترین انیمیشن‌های دهه ۲۰۰۰ میلادی

دهه‌ی ۲۰۰۰ میلادی دوران الهام‌بخشی برای سینمای انیمیشن بود؛ دوره‌ای که برخی از بهترین آثار تاریخ این مدیوم منتشر شدند. نکته‌ی جالب درباره‌ی این دهه آن است که در حالی که استودیو والت دیزنی در دهه‌ی ۹۰ میلادی بی‌رقیب و در اوج قرار داشت، در دهه‌ی ۲۰۰۰ دچار افت نسبی شد و همین امر فرصت را برای استودیوهای دیگر فراهم کرد تا به شهرت و جایگاه ویژه‌ای برسند.

کد خبر : ۲۶۶۰۸۸
بازدید : ۱۳

در این میان، استودیو دریم‌ورکس با قدرت ظاهر شد، پیکسار به اوج تازه‌ای از خلاقیت دست یافت و استودیوی باسابقه‌ی جیبلی» نیز بیش از پیش در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفت. به این ترتیب، دهه‌ی ۲۰۰۰ به یکی از درخشان‌ترین دوران‌ها برای فیلم‌های انیمیشن تبدیل شد.

افزون بر این، معرفی جایزه‌ی «بهترین فیلم بلند انیمیشن» در مراسم اسکار نیز به رشد و اعتبار بیشتر این ژانر کمک کرد. در هر سال از دهه‌ی ۲۰۰۰، چندین فیلم انیمیشن برجسته اکران شدند که می‌توان هر یک را بهترین اثر آن سال دانست. انتخاب تنها یک فیلم از میان آن‌ها کار آسانی نیست، اما بدون تردید گزینه‌های درخشانی برای هر سال وجود دارند.

۲۰۰۰: The Emperor’s New Groove

86_11zon

سال ۲۰۰۰ شاید از نظر نوآوری، دوران درخشانی برای سینمای انیمیشن نبود، اما چند اثر شاخص در آن سال توانستند خود را متمایز کنند. «فرار مرغی» (Chicken Run) تحسین گسترده‌ی منتقدان را برانگیخت، «جاده‌ای به الدورادو» (The Road to El Dorado) با گذر زمان جایگاه ویژه‌تری پیدا کرد، و «بازگشت جوکر» (Batman Beyond: Return of the Joker) به‌عنوان یکی از جواهرات پنهان دنیای انیمیشن شناخته می‌شود.

اما اثری که صدر فهرست انیمیشن‌های سال ۲۰۰۰ را به خود اختصاص داد، «زندگی جدید امپراتور» (The Emperor’s New Groove) بود؛ محصولی از استودیوی «والت دیزنی». هرچند دهه‌ی ۲۰۰۰ از نظر تجاری دوران درخشانی برای دیزنی نبود، این فیلم با استقبال گرم مخاطبان و منتقدان روبه‌رو شد. اثر نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار برای «بهترین ترانه‌ی اصلی» گردید و با وجود فروش پایین در گیشه، به مرور زمان به یک کالت کلاسیک تبدیل شد.

«زندگی جدید امپراتور» داستان امپراتوری خودخواه را روایت می‌کند که بر اثر جادویی عجیب به یک لاما (نوعی شتر بی‌کوهان آمریکای جنوبی) تبدیل می‌شود و برای بازگرداندن جسم انسانی‌اش ناچار است با یک روستایی مهربان همکاری کند. این ماجرا به سفری احساسی درباره‌ی دوستی و دگرگونی درونی تبدیل می‌شود و در کنار پیام انسانی‌اش، فیلم واقعاً مفرح و خنده‌دار است.

۲۰۰۱: Spirited Away

87

سال ۲۰۰۱ یکی از درخشان‌ترین سال‌ها در تاریخ سینمای انیمیشن بود. آثاری چون «آتلانتیس: امپراتوری گمشده» (Atlantis: The Lost Empire) که به ناحق کم‌ارزش تلقی شد، «شرک» (Shrek) که به‌عنوان نخستین برنده‌ی جایزه‌ی اسکار برای «بهترین فیلم بلند انیمیشن» تاریخ‌ساز شد، و «هیولاها شرکت» (Monsters Inc.) از استودیوی افسانه‌ای «پیکسار» که هنوز هم در میان بهترین آثار این استودیو قرار دارد، همگی در همان سال اکران شدند.

در چنین سال پررقابتی، برگزیده شدن به‌عنوان بهترین انیمیشن، تنها از اثری واقعا استثنایی برمی‌آید و آن اثر چیزی نیست جز «شهر ارواح» (Spirited Away) ساخته‌ی استاد بزرگ انیمیشن، هایائو میازاکی از استودیوی جیبلی.

«شهر ارواح» داستان دختر جوانی به نام «چی‌هیو» را روایت می‌کند که وارد جهانی اسرارآمیز از ارواح می‌شود و باید راهی برای نجات والدینش، که به خوک تبدیل شده‌اند، پیدا کند. میازاکی با مهارت بی‌نظیرش عناصر خیال، احساس و معنا را در این داستان به‌هم می‌تند و نتیجه، فیلمی است سرشار از عمق و زیبایی. این انیمیشن با تحسین جهانی منتقدان روبه‌رو شد و امروزه نه‌تنها به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین آثار تاریخ انیمیشن، بلکه به‌عنوان یک شاهکار ماندگار سینما شناخته می‌شود که محبوبیتش با گذر زمان بیش از پیش افزایش یافته است.

۲۰۰۲: Lilo & Stitch

88

از نظر تعداد آثار باکیفیت، سال ۲۰۰۲ بیشتر به سال ۲۰۰۰ شباهت داشت تا ۲۰۰۱؛ چراکه تعداد انیمیشن‌های درخشان آن به اندازه‌ی سال قبل نبود، اما همچنان چند اثر قابل‌توجه در میان آن‌ها دیده می‌شد. از جمله می‌توان به «بازگشت گربه» (The Cat Returns)، شکست گیشه‌ای اما خلاقانه‌ی دیزنی یعنی «سیاره‌ی گنج» (Treasure Planet)، و همچنین «عصر یخبندان» (Ice Age) اشاره کرد که آغازگر یک فرنچایز موفق و محبوب شد.

با این حال، بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۲ بدون تردید «لیلو و استیچ» (Lilo & Stitch) بود؛ یکی از معدود موفقیت‌های بزرگ استودیوی «والت دیزنی» در آن دهه. این فیلم بیش از ۲۵۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت، چند دنباله‌ی ویدئویی و یک سریال تلویزیونی از آن ساخته شد، و حتی اقتباس لایو اکشن آن برای سال ۲۰۲۵ برنامه‌ریزی شده است.

«لیلو و استیچ» داستانی لطیف و تأثیرگذار درباره‌ی خانواده‌ای یافت‌شده است؛ روایتی از دختر یتیم هاوایی به نام «لیلو» که با موجودی فضایی و شیطنت‌آمیز به نام «استیچ» که به زمین سقوط کرده، پیوندی عمیق برقرار می‌کند. این رابطه‌ی احساسی و انسانی، فیلم را به اثری قابل‌درک و صمیمی برای همه‌ی سنین تبدیل کرده است. افزون بر آن، «لیلو و استیچ» از آخرین شاهکارهای انیمیشن سنتی دوبعدی پیش از تسلط کامل فناوری CGI بر صنعت انیمیشن به‌شمار می‌رود.

۲۰۰۳: Finding Nemo

89

مشابه سال ۲۰۰۲، در سال ۲۰۰۳ نیز تعداد انیمیشن‌های به‌یادماندنی چندان زیاد نبود. در واقع، تنها سه اثر برجسته شانس واقعی رقابت برای عنوان بهترین انیمیشن سال را داشتند: «برادر خرس» (Brother Bear) از دیزنی که در میان آثار این استودیو کمتر مورد توجه قرار گرفته، و «پدرخوانده‌های توکیو» (Tokyo Godfathers)، فیلمی زیبا و تأثیرگذار با حال‌و‌هوای کریسمس از ژاپن.

اما بدون شک، هیچ‌یک نتوانستند از نظر محبوبیت و تأثیرگذاری با شاهکار پیکسار، «در جستجوی نمو» (Finding Nemo) رقابت کنند؛ اثری که آزمون زمان را با موفقیت پشت سر گذاشته و هنوز هم یکی از برترین انیمیشن‌های تاریخ سینما محسوب می‌شود. این فیلم هنگام اکران خود موفقیتی عظیم کسب کرد و نزدیک به یک میلیارد دلار فروش جهانی داشت، و بار دیگر بر افتخارات پیکسار افزود.

«در جستجوی نمو» امتیاز خیره‌کننده‌ی ۹۹٪ در راتن تومیتوز را از آن خود کرده و جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم بلند انیمیشن را نیز به خانه برد. افزون بر این، برای مدتی رکورددار پرفروش‌ترین DVD تاریخ بود. موفقیت بی‌نظیر این فیلم در نهایت منجر به ساخت دنباله‌ای به نام «در جستجوی دوری» (Finding Dory) در سال ۲۰۱۶ شد که آن نیز با استقبال گسترده‌ی تماشاگران و منتقدان روبه‌رو گردید.

۲۰۰۴: Shrek 2

90.

انتخاب بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۴ یکی از دشوارترین کارهاست، زیرا سطح کیفی آثار منتشرشده در آن سال به‌طرز چشمگیری بالا بود. از یک سو، پیکسار با «شگفت‌انگیزان» (The Incredibles) یکی از ماندگارترین آثار خود را ارائه داد، و از سوی دیگر، «قلعه‌ی متحرک هاول» (Howl’s Moving Castle) ساخته‌ی استاد هایائو میازاکی، موفقیتی دیگر برای استودیوی جیبلی رقم زد. هر یک از این دو فیلم به‌تنهایی می‌توانست در هر سال دیگری عنوان بهترین انیمیشن را به خود اختصاص دهد.

با این حال، اثری که در نهایت بر صدر ایستاد، «شرک ۲» (Shrek 2) بود؛ دنباله‌ای که نه‌تنها در میان آثار انیمیشن، بلکه در تمام ژانرها یکی از بهترین دنباله‌های تاریخ سینما محسوب می‌شود. قسمت نخست «شرک» جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم انیمیشن را به‌دست آورده بود، اما «شرک ۲» موفق شد همه‌ی نقاط قوت آن را حفظ کرده و در عین حال، با افزودن لایه‌های تازه و شوخ‌طبعی هوشمندانه‌تر، حتی از نسخه‌ی اصلی نیز فراتر رود.

از سکانس‌های به‌یادماندنی موسیقایی مانند اجرای قطعه‌ی معروف «Holding Out for a Hero» گرفته تا ایده‌ی جالب تبدیل شدن شرک به انسان در بخشی از داستان، این فیلم پر از لحظاتی است که در ذهن بیننده ماندگار می‌شود. «شرک ۲» نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد، عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۰۴ را به خود اختصاص داد و تا امروز در نظر بسیاری از تماشاگران و منتقدان، بهترین قسمت مجموعه‌ی شرک باقی مانده است.

۲۰۰۵: Corpse Bride

91

در میان انیمیشن‌های سال ۲۰۰۵، چند اثر قابل‌توجه وجود داشت اما هیچ‌کدام نتوانستند درخشش ویژه‌ای از خود نشان دهند. «جوجه کوچولو» (Chicken Little) از دیزنی یکی از آثار کم‌طرفدار این استودیو بود، «ربات‌ها» (Robots) اثری سرگرم‌کننده و موفق در گیشه محسوب می‌شد، و «والِس و گرومیت: نفرین خرگوش‌نما» (Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit) با وجود جذابیت و شوخ‌طبعی خاصش، آن‌طور که باید دیده نشد. همین مسئله انتخاب بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۵ را ساده‌تر می‌کند، زیرا بی‌تردید این عنوان به «عروس مرده» (Corpse Bride) تعلق دارد.

این فیلم استاپ‌موشن خیال‌انگیز از ذهن خلاق تیم برتون زاده شده و تقریباً تمام امضاهای بصری و روایی آثار او را در خود دارد. داستان در قرن نوزدهم می‌گذرد و درباره‌ی «ویکتور» است، مردی خجالتی که در پی اتفاقی عجیب، به دنیای مردگان کشیده می‌شود و در آن‌جا ناخواسته با «عروس مرده» ازدواج می‌کند، در حالی که نامزد واقعی‌اش در دنیای زندگان چشم‌به‌راه اوست.

گرچه «عروس مرده» از نظر تجاری به موفقیت‌های عظیم برخی رقبایش دست نیافت، اما از نظر منتقدان اثری درخشان بود؛ در Rotten Tomatoes امتیاز تحسین‌برانگیز ۸۴٪ را کسب کرد و نامزد جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم انیمیشن شد. با گذر زمان، این فیلم بیش از پیش جایگاه خود را به‌عنوان یک اثر کلاسیک و ماندگار در ژانر گوتیک تثبیت کرده است.

۲۰۰۶: Paprika

92

سال ۲۰۰۶ یکی از جالب‌ترین سال‌ها از نظر تنوع و کیفیت آثار انیمیشن بود. در این سال، جورج میلر با فیلم «پای خوشحال» (Happy Feet) وارد دنیای انیمیشن شد، «خانه‌ی هیولا» (Monster House) با وجود کیفیت بالا کمتر از حقش دیده شد، «ماشین‌ها» (Cars) آغازگر یکی از بزرگ‌ترین فرنچایزهای پیکسار شد، و «یک پویانمایی تاریک» (A Scanner Darkly) به‌عنوان اثری متفاوت و خاص با سبک بصری منحصربه‌فرد شناخته شد.

با این حال، برای یافتن بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۶ باید به سراغ ژاپن رفت؛ جایی که شاهکار «پاپریکا» (Paprika) متولد شد فیلمی که شاید در میان مخاطبان عمومی چندان شناخته‌شده نباشد، اما از دید منتقدان اثری نابغه‌وار و خیره‌کننده با طراحی بصری تماشایی به شمار می‌رود و هنگام اکران با تحسین گسترده روبه‌رو شد.

«پاپریکا» بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی یاسوتاکا تسوتسویی (منتشرشده در سال ۱۹۹۳) ساخته شده است و داستان روان‌درمانگری جوان را روایت می‌کند که در تلاش است تا جلوی یک «تروریست رؤیا» را بگیرد، فردی که دستگاهی سرقت کرده که به انسان اجازه می‌دهد وارد رؤیاهای دیگران شود.

این اثر با ترکیب بی‌نظیر فلسفه، خیال و روان‌شناسی، تجربه‌ای رؤیایی و گاه نگران‌کننده می‌سازد. بسیاری از منتقدان بعدها فیلم «تلقین» (Inception) کریستوفر نولان را با «پاپریکا» مقایسه کردند و از آن به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین انیمیشن‌های فلسفی قرن بیست‌و‌یکم یاد کردند.

۲۰۰۷: Ratatouille

93

در سال ۲۰۰۷، دنیای انیمیشن شاهد مجموعه‌ای از آثار پرفراز و نشیب بود. فیلم‌هایی مانند «بیوولف» (Beowulf) و «شرک سوم» (Shrek the Third) نتوانستند انتظارات تماشاگران را برآورده کنند، در حالی که «موج‌سواری» (Surf’s Up) و «دیدار با رابینسون‌ها» (Meet the Robinsons) برخلاف پیش‌بینی‌ها به موفقیت‌های غافلگیرکننده‌ای دست یافتند. همچنین «فیلم سیمپسون‌ها» (The Simpsons Movie) که مدت‌ها مورد انتظار بود، توانست در حد و اندازه‌ی هیاهوی پیرامون خود ظاهر شود.

با این وجود، بدون هیچ تردیدی، «راتاتویی» (Ratatouille) بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۷ بود. این اثر از کارگردان برجسته برد برد ساخته شد؛ فیلم‌سازی که پیش‌تر با آثار درخشانی چون «غول آهنی» (The Iron Giant) و «شگفت‌انگیزان» (The Incredibles) توانایی خود را ثابت کرده بود. «راتاتویی» داستانی متفاوت و الهام‌بخش روایت می‌کند: موشی به نام رِمی که رؤیای سرآشپز شدن در سر دارد و در نهایت با همکاری یک انسان، به خلق غذاهایی هنرمندانه دست می‌زند.

فیلم نه‌تنها از نظر تجاری موفقیتی بزرگ بود، بلکه جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم بلند انیمیشن را نیز از آن خود کرد و به یکی از معدود انیمیشن‌هایی بدل شد که در رشته‌ی بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی نامزد اسکار شدند. افزون بر این، «راتاتویی» به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شده است؛ شخصیت دوست‌داشتنی رِمی اکنون به یکی از نمادهای محبوب بخش فرانسه در مجموعه‌ی EPCOT دیزنی ورلد بدل شده و میراث فیلم همچنان زنده است.

۲۰۰۸: WALL-E

94

در سال ۲۰۰۸، تعدادی از انیمیشن‌های مهم و به‌یادماندنی منتشر شدند. از جمله می‌توان به «پونیو» (Ponyo) اثر استاد هایائو میازاکی، «بولت» (Bolt) که از جواهرات پنهان دیزنی محسوب می‌شود، «هورتون صدای کی می‌شنود» (Horton Hears a Who) بر اساس اثر دکتر سئوس، دنباله‌ی «ماداگاسکار» (Madagascar) و آغاز فرنچایز جدید «پاندای کونگ‌فوکار» (Kung Fu Panda) اشاره کرد. حتی مجموعه‌ی «جنگ ستارگان» (Star Wars) نیز با «جنگ‌های کلون» (The Clone Wars) به دنیای انیمیشن وارد شد.

با این حال، تنها فیلمی که واقعا شایسته‌ی عنوان بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۸ بود، «وال-ئی» (WALL-E) بود. این اثر پیکسار جسورانه‌ترین تجربه‌ی این استودیو تا آن زمان محسوب می‌شود، زیرا تقریباً بدون هیچ دیالوگی روایت می‌شود، چیزی که برای فیلمی کودکانه بسیار غیرمعمول است.

با وجود این محدودیت، «وال-ئی» داستانی زیبا درباره‌ی عشق در گستره‌ی کهکشان را روایت می‌کند و به‌حق جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم بلند انیمیشن را از آن خود کرد. جلوه‌های بصری خیره‌کننده، موسیقی متن بی‌نقص و داستان عاشقانه‌ی تأثیرگذار میان وال-ئی و ایو (EVE) باعث شده است این فیلم به اثری احساسی و فراموش‌نشدنی برای تمامی نسل‌ها بدل شود.

۲۰۰۹: Fantastic Mr. Fox

95

مشابه سال ۲۰۰۸، سال ۲۰۰۹ نیز مجموعه‌ای متنوع و درخشان از انیمیشن‌ها را به مخاطبان ارائه داد. از اثر متفاوت «۹» گرفته تا شادی و سرگرمی «ابری با احتمال بارش کوفته‌قلقلی» (Cloudy with a Chance of Meatballs) و دنباله‌ای دیگر از «عصر یخبندان» (Ice Age)، انتخاب‌های زیادی برای تماشاگران وجود داشت. با این حال، برجسته‌ترین آثار آن سال شامل «شاهزاده خانم و قورباغه» (The Princess and the Frog)، «بالا» (Up) از پیکسار، و «کورالاین» (Coraline) از استودیوی لایکا بودند.

اگرچه هر یک از این سه فیلم می‌توانست عنوان بهترین انیمیشن سال ۲۰۰۹ و حتی یکی از بهترین انیمیشن‌های تاریخ را به خود اختصاص دهد، اما در این فهرست، «آقای شگفت‌انگیز روباه» (Fantastic Mr. Fox) انتخاب شده است. این انیمیشن استاپ‌موشن از دیزنی، پیکسار، جیبلی یا دریم‌ورکس نیست، موضوعی که در دنیای انیمیشن‌های محبوب بسیار نادر است.

«آقای شگفت‌انگیز روباه» محصول Revolution Studios و ساخته‌ی کارگردان خلاق وس اندرسون است. در این اقتباس از داستان‌های رولد دال، تقریبا تمام امضاهای بصری و روایی اندرسون دیده می‌شود: صداپیشگان برجسته، فیلمنامه‌ای خوش‌ساخت و موسیقی‌ای که نامزد جایزه‌ی اسکار شد. این ترکیب، «آقای شگفت‌انگیز روباه» را به اثری منحصربه‌فرد و به‌یادماندنی در سال ۲۰۰۹ تبدیل کرده است.

منبع:  گیمفا

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید