آیا یونانیان باستان به زیبایی مجسمه‌هایشان بودند؟

آیا یونانیان باستان به زیبایی مجسمه‌هایشان بودند؟

با آنکه بسیاری از یونانیان باستان قوی و ورزیده بودند، مجسمه‌های آن دوران فراتر از بازنمایی طبیعی رفته و شکلی «ایده‌آل» از زیبایی را به نمایش می‌گذاشتند.

کد خبر : ۲۷۳۸۸۶
بازدید : ۲۸

فرادید| مجسمه‌های یونان باستان در دنیای هنر به زیبایی خارق‌العاده‌شان معروفند. به کمک این مجسمه‌ها، می‌توانیم نه‌تنها آرمان‌های زیبایی‌شناختی یونانیان باستان، بلکه نگرش عمیق دینی آن‌ها نسبت به تقدس جسم انسان را هم دریابیم.

به گزارش فرادید، اما آیا این مجسمه‌ها بازتاب زیبایی واقعی مردم یونان باستان هستند یا نوعی ایده‌آل‌سازی به شمار می‌روند؟ 

برهنگی در هنر یونان باستان

2

مجسمه‌های یونانی ویژگی‌های بدنی کاملی داشتند؛ اندامی که به شکل هماهنگ و متقارن شکل گرفته‌اند و تحسین و شگفتی برمی‌انگیزند. بسیاری از این مجسمه‌ها فعالیت‌های ورزشی و تلاش ورزشکاران را به تصویر می‌کشند. 

در یونان باستان، بدن برهنه نه منبع شرم، بلکه مایه افتخار بود. بدن بازتاب فضایل ذهنی، توانایی و تعهد انسان به اهدافش محسوب می‌شد. یونانیان شرم را با برهنگی مرتبط نمی‌دانستند، بلکه آن را به بدنی تربیت‌نشده یا نامتقارن نسبت می‌دادند؛ زیرا چنین بدنی نشانه نبودِ آموزش و فرهنگ به شمار می‌رفت. 

یونانیان بدن زیبا و ورزیده را نماد فضیلت و دلاوری می‌دانستند. چنین بدنی نشان‌دهنده تلاش ورزشکاران در ورزشگاه نیز بود؛ واژه «Gymnasium» از واژه یونانی «gymnos» به معنای «برهنه» مشتق شده است. ورزشگاه مکانی بود که ورزشکاران در آن برهنه تمرین می‌کردند. ورزشکاران در المپیک و سایر بازی‌های باستانی هم برهنه شرکت می‌کردند. 

زیبایی ایده‌آل‌شده در مجسمه‌های یونان باستان

4

مجسمه‌های یونان باستان همیشه بازنمایی دقیقی از افراد خاص نبودند، بلکه مفهومی ایده‌آل از زیبایی و کمال جسمانی را ارائه می‌دادند. همچنین باید توجه داشت که یونانیان باستان معمولاً خدایان را در قالب مجسمه‌ها تصویر می‌کردند؛ بنابراین این هنر جنبه مقدس هم داشت. 

بسیاری از این مجسمه‌ها خدایان، قهرمانان یا ورزشکاران را به تصویر می‌کشیدند، نه مردم عادی. یونانیان همواره خدایانی چون زئوس یا آپولون را با بدن‌هایی عضلانی، جوان و کامل نشان می‌دادند که نماد کمال الهی آنها بود. این تصاویر، زیبایی ایده‌آل را یک ویژگی الهی یا قهرمانانه جلوه می‌دادند، نه امری مختص انسان‌های معمولی. 

با اینکه بسیاری از یونانیان بدن‌هایی قوی و ورزیده داشتند، مجسمه‌های آن دوران فراتر از واقع‌گرایی رفته و شکلی آرمانی از زیبایی را نمایش می‌دادند، شکلی که گاه از آنچه در واقعیت، رایج یا دست‌یافتنی بود، فراتر می‌رفت. پیکرتراشانِ آثار مشهوری مانند (پرتاب‌کننده دیسک) یا (نیزه‌دار) بازنمایی‌هایی از یک ورزشکار آرمانی بودند. این آثار نه برای نمایش افراد خاص، بلکه مفهومی کلی از زیبایی ایده‌آل بودند. 

با این حال، بسیاری از یونانیان، به‌ویژه ثروتمندان و کسانی که در فعالیت‌های ورزشی یا نظامی مشارکت داشتند، بدن‌هایی ورزیده و خوش‌تراش داشتند که به فرم‌های ایده‌آل مجسمه‌ها نزدیک بود. 

بازنمایی انواع فرم بدن در ادبیات یونان

6

شاعران و کمدی‌نویسان باستان هم انواع گوناگونی از بدن‌ها را توصیف کرده‌اند. آریستوفان، کمدی‌نویس مشهور یونانی، اغلب در نمایشنامه‌هایش به افراد چاق اشاره می‌کند و آن‌ها را به شکلی طنزآمیز یا هنجارشکنانه نشان می‌دهد. آثار او مملو از شخصیت‌های اغراق‌آمیزی است که برای نقد هنجارهای اجتماعی، سیاست و طبیعت انسان به کار می‌روند. 

آریستوفان افراد چاق را همواره به شکل شخصیتی پرخور یا لذت‌طلب به تصویر می‌کشد؛ گاهی هم چاقی را نشانه زیاده‌روی در لذات جسمانی معرفی می‌کند. 

نمونه شناخته‌شده این موضوع در نمایش سواران (Hippeis) دیده می‌شود؛ جایی که شخصیتی به نام دموسْتِنِس به‌عنوان فردی بزرگ‌جثه و چاق معرفی می‌شود. این شخصیت نقشی انتقادی داشته و نمادی از برخی جنبه‌های جامعه و رهبری آتنی است. در این دوره، چاقی اغلب نشانه افراط، پرخوری یا فساد اخلاقی تلقی می‌شد. 

به‌نحو مشابه، لوسیان در اثر طنزآمیز خود، منپیپوس، افراد ثروتمند را هنگام ورود به هادِس چاق با شکم برآمده تصویر می‌کند که نشانه ولع و تباهی اخلاقی است. 

نقش تمرین بدنی در جامعه یونان

0

در آتن باستان، «قوانین سولون» والدین را موظف می‌کرد به کودکان خود شنا و نوشتن بیاموزند. افزون بر این آموزش پایه، والدین فقیر موظف بودند به فرزندان خود کشاورزی، تجارت یا حرفه‌های دستی بیاموزند؛ در حالی که والدین ثروتمند مکلف بودند آموزش سوارکاری، موسیقی، ورزش، شکار و فلسفه را برای فرزندانشان فراهم کنند. 

از آنجا که تمرین بدنی برای فرزندان ثروتمندان آتنی الزامی بود، احتمالاً بدن‌های ورزیده شبیه فرم‌های ایده‌آل مجسمه‌ها در طبقات بالا رایج‌تر بود. 

خودِ ورزشگاه فقط مکانی برای تمرین جسمانی نبود؛ بلکه محل تعامل اجتماعی، گفت‌وگوهای فلسفی و مشارکت مدنی هم محسوب می‌شد. این موضوع را می‌توان  در آثاری چون لوسیس اثر افلاطون مشاهده کرد. تمرین‌های ژیمناستیکی بخش جدایی‌ناپذیریی از زندگی آتنی بود. جوانان بخش زیادی از زمان‌شان را در این فضاها می‌گذراندند و هم‌زمان بدن و ذهن خود را پرورش می‌دادند. 

Untitled

تلاش اسپارتی‌ها برای کمال جسمانی و ایده‌آل زیبایی یونانی

گزنفون اشاره می‌کند که جامعه اسپارت، تحت قوانین لیکورگوس، شهروندان را موظف به تمرینات سخت بدنی می‌کرد. این امر موجب می‌شد اسپارتی‌ها زیباترین مردان به شمار آیند. او می‌نویسد: 

«لیکورگوس نیز اثرات یکسانِ جیره غذایی را بر مردِ سخت‌کوش و تنبل مشاهده کرده بود؛ اینکه اولی رنگ و رویی شاداب، اندامی استوار و نیرویی فراوان دارد، در حالی که دومی پف‌کرده، زشت و ضعیف به نظر می‌رسد. او به اهمیت این موضوع پی برد و با این تأمل که حتی انسانی که از روی وظیفه سخت کار می‌کند وضعیت جسمی خوبی دارد، از مسئول هر ورزشگاه می‌خواست که تکالیف چنان باشد که با جیره‌ی غذایشان هم‌سنگ باشد. و به‌گمانم در این مورد نیز کامیاب شد. از این‌رو یافتن مردانی سالم‌تر یا چالاک‌تر از اسپارتی‌ها آسان نیست.» 

یونانیان درک خود از زیبایی را به‌شدت بر مبنای پژوهش‌های فلسفی و ریاضی درباره کمال بنا کرده بودند. آن‌ها آناتومی انسان را با دقت مطالعه می‌کردند و می‌کوشیدند متناسب‌ترین و ایده‌آل‌ترین شکل ممکن را بازنمایی کنند.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید