سفر در زمان؛ یادداشتهای علم، جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۲: مصاحبه شاه با نیویورک تایمز باعث سر و صدای اقلیت پاکستان شد
یادداشتهای اسدالله علم: شام در کاخ گلستان مهمانی بوتو بود. قبل از آن که شاهنشاه وارد کاخ گلستان بشوند، پای پله ها منتظر ورود موکب شاهانه بودیم. بوتو به من گفت امروز که سفرای خارجی پیش من آمدهاند سفیر شوروی به من میگفت: «نطقهای دیشب خیلی پروتکلی بود و موضوع مهمی نداشت. آیا مذاکرات رضایت بخش نیست؟» امشب میخواهم جوابش را بدهم و اتفاقاً سر شام جواب داد.... حزب عوامی پاکستان به شاهنشاه ایراد گرفته است.
کد خبر :
۲۷۴۰۲۴
بازدید :
۸۷
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۲: صبح ساعت ۱۰ بوتو شرفیاب میشد. چون من در مذاکرات نبودم، به سواری رفتم. بسیار خوب بود.....
شام در کاخ گلستان مهمانی بوتو بود. قبل از آن که شاهنشاه وارد کاخ گلستان بشوند، پای پله ها منتظر ورود موکب شاهانه بودیم. بوتو به من گفت امروز که سفرای خارجی پیش من آمدهاند سفیر شوروی به من میگفت: «نطقهای دیشب خیلی پروتکلی بود و موضوع مهمی نداشت. آیا مذاکرات رضایت بخش نیست؟» امشب میخواهم جوابش را بدهم و اتفاقاً سر شام جواب داد.... حزب عوامی پاکستان به شاهنشاه ایراد گرفته است. حالا لابد بیشتر لج خواهند کرد که فرمایشات شاهنشاه موضوع مداخله در امور پاکستان است. شاهنشاه مصاحبه [ای] با [سالزبرگر] Cyrus Sulzberger نیویورک تایمز فرموده بودند و این مصاحبه بوده است که باعث سر و صدای اقلیت پاکستان شده است.
بعد از شام سفیر شوروی در تالار تاجگذاری مرا به گوشه [ای] برد. اولاً از والاحضرت شاهدخت شمس گله کرد که چه طور دعوت صلیب سرخ شوروی را برای سفر به شوروی نپذیرفته اند؟ من گفتم: باید از طرف رئیس جمهور شما دعوت شوند. ایشان خواهر شاهنشاه ایران هستند. یک کارشان ریاست جمعیت شیر و خورشید است. گفت: البته من این کار را میکنم. بعد راجع به نطقها مدتی صحبت کرد که خیلی اهمیت داشت و پرسید که تمام منتشر خواهد شد؟ من گفتم البته وقتی رؤسای کشور ما یک نطق میکنند، منتشر میشود. کسی سانسور نمیکند. ولی نفهمیدم نظرش این بود که بشود بهتر است یا نشود بهتر است؟ راجع به ثبات و سیاست مستقل ملّی ایران صحبت کرد. من [تذکار] remark خودم را در اصفهان که معلم روسی و آمریکایی به افسران توپخانه ما در جنب هم تعلیم میدادند برای او گفتم و گفتم که چنین وضعی به نفع شما و آمریکاییها هر دو هست. تصدیق کرد. راجع به مقاله سالزبرگر گفت او قدری شیطنت کرده، زیرا گفته است شاهنشاه در بلوچستان مداخله خواهند کرد، نگفته است در بلوچستان ایران از سرایت نا امنی جلوگیری خواهند فرمود (البته اگر اتفاقی پیش بیاید). من گفتم: به هر حال یک حقیقتی است که ما نمیتوانیم [تجزیه] disintegration پاکستان را تحمّل بکنیم و این مطلب را شاهنشاه صریحاً به کاسیگین هم فرمودند. ما که چیزی و زمینی از کسی نمیخواهیم، ولی نمیتوانیم بگذاریم اطراف ما آتش بگیرد. در آخر گفت: به هر صورت شما وضع خودتان را با پاکستان مقایسه نکنید، شما کشور قوی و روی پای خود هستید و احتیاجی به کسی ندارید. وضع آنها این طور نیست.
وقتی من منزل آمدم، فوری به شاهنشاه تلفنی عرض کردم که سفیر شوروی جویا میشد آیا نطقهای امشب منتشر خواهند شد یا نه؟ و من هم گفتم البته منتشر میشود. احتیاطاً گزارش عرض کردم. فرمودند: خوب شد این جواب را دادی. عرض کردم: بقیه تفصیلات را فردا صبح عرض میکنم. حالا یک صبح به اعلیحضرت زحمت نمیدهم.
منبع: انتخاب
۰