وجدان جهان بیدار است؟
ما با وجدانمان چه کردهایم؟ در بند کردهایم یا گذاشتهایم نفس بکشد و اعلام وجود کند؟ وجدان، با هر تعریفی، تا وقتی که نمود یا تجلی خارجی نداشته باشد، آزادبودن یا نبودنش معنا نمییابد. این آزادی وجدان کجا خودش را نشان میدهد؟ به برخی از نمونههای موجود آزادی وجدان در جهان اشاره میکنیم.
کد خبر :
۵۷۱۶۹
بازدید :
۹۶۹
فائزه طباطبایی | اولینبار که با عبارت آزادی وجدان برخورد کردم، در ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوقبشر ۱ بود. فکر کردم انسان با وجدان آزاد آفریده شده، مگر میشود وجدان کسی را در بند کرد؟
وجدان، به نیروی درونی هر فرد که خوب و بد کردار را به وسیله آن ادراک میکند، گفته میشود. این تعریف به تعریف ماتریالیستها بسیار نزدیک است، درحالیکه خداباوران معمولا وجدان را صدای خدا در درون انسان دانستهاند (مسیح، گاندی و لوتر). درواقع میتوان گفت: وجدان، توانایی شنیدن صدای حقیقت، انسانیت و منطق است.
به اصول اخلاقی وابسته نیست و متعلق به یک جامعه دینی یا حتی مرتبط به باور به خدا نیست. وجدان سالم میتواند تغییر کند تا فهم بهتری از جهان اطراف داشته باشد. در یک موضوع واحد، ممکن است دو نفر به نتایج متفاوتی برسند، درحالیکه هر دو از وجدانشان استفاده میکنند.
حالا این وجدان، با هر تعریفی، تا وقتی که نمود یا تجلی خارجی نداشته باشد، آزادبودن یا نبودنش معنا نمییابد. این آزادی وجدان کجا خودش را نشان میدهد؟ به برخی از نمونههای موجود آزادی وجدان در جهان اشاره میکنیم.
الف) هر فردی حق دارد بنابر قاعده خودداری بهخاطر وجدان درباره خدمت زیر پرچم از خدمت نظامی، مسلحانه، حمل سلاح، اعمال خشونت و حضور در مراکز نظامی عملیاتی به دلایل فلسفی، مذهبی یا عقاید سیاسی سر باز بزند. در این موارد، معمولا فرد یادشده بهجای خدمت نظامی، خدمت ملی خود را در یک نهاد غیرمسلح یا یک نهاد مدنی متصدی یک امر متضمن منافع عمومی (خدمت عمومی) انجام خواهد داد (قانون قبلی فرانسه).
درواقع، برجستهترین حق که علیه خشونت نهادینه شده و به جنگ، سمتوسو گرفته مربوط به مخالفت آگاهانه با خدمت نظام است. عموما این حق بهعنوان مظهر و تجلی آزادی عقیده و وجدان مطرح میشود.
نمونه دیگر، مورد مربوط به جوان اسرائیلی ۲ است که از رفتن به سربازی تمرد کرد. او با اشغال سرزمین فلسطینیها مخالف و معتقد بود که رفتن به خدمت سربازی هرچند منجر به جنگ با فلسطینیها نشود، به معنای تأیید ادامه اشغال است. به همین دلیل از رفتن به سربازی خودداری کرد و به همین دلیل ۱۰ بار بازداشت شد و ۱۷۷ روز در زندان ماند تا نهایتا دادگاه با استناد به اصل آزادی وجدان عذر او را برای نرفتن به خدمت نظام پذیرفت.
ب) آزادی وجدان میتواند باعث بهوجودآمدن یک مذهب جدید شود، چنانچه مارتین لوتر توانست مذهب پروتستان را پایهگذاری کند. او مدتها از آنچه تعلیمات کاتولیک بود رنج میبرد، صبر کرد و بعد از اینکه جایگاه مناسب اجتماعی و قابلقبولی پیدا کرد، نسخه اصلاحشدهای از مسیحیت را ارائه کرد.
وجدان مربوط به افراد است، اما گاهی با مفهوم وجدان جمعی یا وجدان بشری مواجه میشویم.
گاهی بیداری یک وجدان منجر به بیداری وجدان جمعی میشود، در تقابل با آنچه قبلا متعارف و عادلانه به نظر میرسد، قد علم میکند و تغییر عمدهای در وضعیت حقوقی جامعه به وجود میآورد.
۱) گاندی در جنبش نافرمانی مدنی، مصداق ندای وجدان بیداری بود که علیه استعمار انگلیس بهپا خاست. او تنها صدا نبود، اما تا وقتی که او بهطور علنی به این استثمار اعتراض نکرد، بقیه جرئت و جسارت مخالفت پیدا نکردند. بعد از اعلام مخالفت او بود که پشتسر او حرکت کردند و نظام حقوقی کشور را عوض کردند.
۲) حرکت نلسون ماندلا در پاسخ به ندای وجدانش برای براندازی نظام آپارتاید به بیداری وجدان جمعی تبدیل شد که نظام نژادپرستی را از آن کشور برافکند.
وجدان جمعی به آینده هم با ملاحظات سلامت نگاه میکند. برایش مهم است که بر اثر تغییرات آبوهوایی چه بر سر «زمین» میآید و نمیگوید من که الان هستم و زندگی میکنم، مشکل نسل آینده به من ربطی ندارد، بلکه در نوع زندگیکردن، تولید و مصرفکردنش «نسل آینده» را در نظر میگیرد.
ج) خودداری از سقط جنین (در کشورهایی که سقط جنین آزاد است) اگر پزشکی بنا بر اعتقادات شخصی خود از سقطکردن جنین خودداری کند، مطابق با اصل آزادی وجدان نمیتوان او را مجبور به انجام این کار کرد.
د) نمونه دیگر از استناد به آزادی وجدان: در ایالت کبک قانونی وضع شده بود که در زندان به زندانیانی که پیرو مذاهبی بودند که در آنها خوردن گوشت ممنوع و گناه محسوب میشد، غذاهای گیاهی داده شود، اما در آنجا یک زندانی اروپایی هم بود که با وجود اینکه مذهبش او را از خوردن گوشت منع نمیکرد، اما او تمایل به خوردن گوشت حیوانات نداشت و از زندانبانها بارها خواسته بود که به او هم غذای گیاهی بدهند، اما آنها قبول نکرده بودند. آن زندانی از این موضوع به دادگاه شکایت کرد و بنا بر اصل آزادی وجدان رأی به نفع زندانی داده شد.
ه) Whistle blower کسی که خطاکاری یا خطاکاران را لو میدهد، افشاکنندگان:
این افراد کسانی هستند که به وجود یک فساد مالی یا اداری یا اخلاقی در یک سازمان پی میبرند و نمیتوانند در برابر ندای وجدانشان بیتفاوت بمانند و به مراجع قضائی مراجعه و جریان فساد را افشا میکنند. این افراد غالبا کارشان را از دست میدهند و ادارات و سازمانهای دیگر هم تمایلی به استخدام چنین کارمندی ندارند. در قوانین بعضی از کشورها مانند استرالیا، کانادا، جامائیکا، هند، ایرلند، هلند، سوئد، انگلیس، آمریکا، نیوزیلند، آفریقایجنوبی، غنا، کره جنوبی و اوگاندا از این افراد حمایت شده است.
دادگاه حقوق بشر اروپایی نیز در سال ۲۰۰۸ تحت عنوان آزادی بیان از این افراد حمایت کرده است.
ما با وجدانمان چه کردهایم؟ در بند کردهایم یا گذاشتهایم نفس بکشد و اعلام وجود کند؟
۱- ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر میدارد: «هرکس حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهرهمند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا عقیده و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و بهجایآوردن آیینها چه به تنهایی و چه بهصورت جمعی نیز میگردد».
۲- (Ureil Ferera جوان آرژانتینیالاصلی بود که در ششسالگی والدینش به اسرائیل مهاجرت کرده بودند).
۰