نقد و بررسی فیلم پیرپسر

«پیرپسر» شخصیتهای زیادی ندارد. در مجموع، 3 شخصیت محوری در قصه حضور دارند و فیلم در مدت زمان غیرمعمول بیش از 3 ساعتهاش، میبایست به این 3 شخصیت بپردازد. اما مشکل این جاست که این 3 شخصیت (شخصیت غلام نسبت به دو شخصیت دیگر وضعیت به مراتب بهتری دارد)، علی رغم زمان مناسبی که فیلم در اختیار داشته، نتوانستهاند از یک تیپ ساده و تکراری فراتر روند و تبدیل به شخصیتهایی چند لایه شوند.
غلام و پسرانش در یکخانه بزرگ زندگی میکنند. پسرانِ غلام از زندگی با او راضی نیستند و قصد فروش خانه و مستقل شدن را دارند؛ اما غلام مخالفت میکند تا این که پای یک زن به خانه باز میشود و…
کارگردان:
اکتای براهنی، پسر رضا براهنی، شخصیت برجسته تاریخ فرهنگ ایران که یک دهه است در سینمای ایران به فعالیت میپردازد. از اکتای براهنی تا به امروز تنها یک فیلم با عنوان «پل خواب» به نویسندگی و کارگردانی خودش ساخته شده و «پیرپسر» دومین فیلم ازاینحیث به شمار میرود. براهنی همچنین فیلمنامههای «لتیان» و «عنکبوت» را به رشته نگارش درآورده است.
نقد فیلم «پیرپسر»:
«پیرپسر» بر طبق اعلان کارگردانش، اشاراتی به شاهنامه فردوسی و رمان «برادران کارامازوف» دارد که رمانِ مشهور داستایوفسکی حتی در ابتدای فیلم نیز نقش پررنگتری دارد و در سکانس کتابخانه، شخصیت علی آن را به مشتری معرفی میکند. اما سؤال این جاست که آیا این ترکیب میتواند از «پیرپسر» فیلم بهتری بسازد؟
«پیرپسر» شخصیتهای زیادی ندارد. در مجموع، 3 شخصیت محوری در قصه حضور دارند و فیلم در مدت زمان غیرمعمول بیش از 3 ساعتهاش، میبایست به این 3 شخصیت بپردازد. اما مشکل این جاست که این 3 شخصیت (شخصیت غلام نسبت به دو شخصیت دیگر وضعیت به مراتب بهتری دارد)، علی رغم زمان مناسبی که فیلم در اختیار داشته، نتوانستهاند از یک تیپ ساده و تکراری فراتر روند و تبدیل به شخصیتهایی چند لایه شوند.
شخصیت علی، قرار بوده شخصیتی ساده و عاشق باشد؛ اما آنچه که فیلم از این شخصیت ترسیم میکند، انسانی سردرگم و بیهدف است که صرفاً در موقعیتهای مختلف، واکنشهای غیرعادی از خود به نمایش میگذارد. فیلم حتی دلیل مناسبی برای عاشق شدن او ارائه نمیدهد و در نهایت، عشق او به رعنا هم قابلدرک نیست و بهسختی میتوان آن را باور کرد. شاید عمده دلیل این ضعف این است که فیلم تمهید مناسبی برای موقعیتسازی بهمنظور تحلیل و پرورش روحیات این شخصیت به کار نمیگیرد و صرفاً او را یک تیپ معرفی میکند.
این وضعیت در مورد شخصیت رعنا نیز صدق میکند. شخصیت زن اغواگر که البته، به دلیل محدودیتهای حضور او بر روی پرده نقرهای در سینمای ایران، پرداخت او نیز با ایرادات فراوانی مواجه است. اغلب در توصیف زنان اغواگر در سینما، تأکید بر قدرت و مصمم بودن آنان میگردد، مانند شخصیتهای کلاسیک تاریخ سینما در ژانر نوآر که زنان اغواگر در آن حداقل تا نیمه فیلم، تکلیف خود را میدانستند! اما در فیلم «پیرپسر»، شخصیت رعنا، علیرغم این که در فیلم تأکید میشود که او مردان را بازی میدهد و عاشق جلبتوجه است، اما متوجه قصد و نیتِ غلام نمیگردد که باعث شده فیلمنامه روند منطقی خود را طی نکند و سلسله اتفاقات بعدی نیز در راستای همین ضعف شخصیتپردازیها، چندان قابلباور نباشند.
بااینحال، میتوان از بازی حسن پورشیرازی بهعنوان یکی از نقاط قوت اصلی فیلم یاد کرد که تا حد زیادی حفرههای فیلمنامه را پوشش داده و اجازه نداده که ضعف شخصیتپردازی بر فیلم احاطه پیدا کند. پورشیرازی قطعاً بهترین بازی دوران بازیگری خود را در «پیرپسر» ارائه داده و یکی از حسرتهای تاریخ سینمای ایران این خواهد بود که چرا در دهههای گذشته کمتر از ظرفیت این بازیگر در عرصه سینما استفاده شده است.
در مجموع، «پیرپسر» با حفرههای متعدد فیلمنامه، متأسفانه نمیتواند تبدیل به اثری تکاندهنده (برخلاف آنچه که سازندگانش فکر میکردند) شود. فیلم جدید اکتای براهنی، در مدتزمان بیش از 3 ساعت، نمیتواند شخصیت پردازی درستی انجام دهد و سکانسهای زائد نظیر رفتن علی و رعنا به آن محفل عجیب و غریب نیز کار را خرابتر کرده است. در این بین، تماشای بازی حسن پورشیرازی، قطعاً جذابترین بخش فیلم خواهد بود. بازی که تا سالهای سال ماندگار و از آن یاد خواهد شد.
نمره: 4/10
منتقد: میثم کریمی
منبع: مووی مگ