( تصاویر) کشف تکنیکهای معماری سنتی؛ میراثی در گل، سنگ و نی
تمدنهای نخستین در دوران باستان برای ساختوساز به سنگ و خاک متکی بودند و با گذشت زمان به خاکسترهای آتشفشانی، آهک و چوب روی آوردند که هرکدام ویژگی خود را در برآوردن الزامات محیطی دارد.
تأمل در شیوههای معماری سنتی بینشهای ارزشمندی را از هویت فرهنگی و اجتماعی جوامع ارائه میدهد و راهکارهای ظریفی را برای ساخت سازههای بادوام و منعطف در برابر شرایط محیطی آن جامعه در اختیار متخصصان این حوزه قرار میدهد.
تکنیکهای ساختوساز سنتی که طی قرنها مشاهده و آزمون و خطا پالایش شده است، شناخت عمیقی از مصالح محلی و روشهای مختلف معماری در محیطهای مختلف را در اختیار کارشناسان معماری قرار میدهد.
تمدنهای نخستین در دوران باستان برای ساختوساز به سنگ و خاک متکی بودند و با گذشت زمان به خاکسترهای آتشفشانی، آهک و چوب روی آوردند که هرکدام ویژگی خود را در برآوردن الزامات محیطی دارد.
افراد با استفاده از ابزارهای ساده و در عین حال موثر، در ساختار مواد دستکاری میکردند تا به یک ترکیب پایدار و کاربردی دست پیدا کنند که به نیازهای اقلیمی و منظره، همچنین نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه پاسخ دهد و در عین حال ارزش زیباییشناختی و نمادین برای محیط داشته باشد. این تکنیکها با وجود گذشت زمان و مواجهه با چالشهای تاریخی همچون مهاجرتهای گسترده و گرم شدن زمین، همچنان کارایی قابلقبولی دارد.
سازههای سنتی نهتنها نشاندهنده مهارتهای متفاوتی از زندگی و معماری هستند، بلکه بهعنوان نمادهایی از هویتهای فرهنگی و اجتماعی مردم عمل میکنند. مطالعه در این میراث، راهکارهای سازندهای را برای روبهرویی با چالشهای کنونی و آینده ساختمانسازی و محیطهای پایدار در اختیار صنعت ساختوساز قرار میدهد. در ادامه بعضی از تکنیکهای ساخت و مصالح سنتی بررسی میشود که هرکدام میتواند الهامبخش مفاهیم معماری پایدار و سازگار با محیط زیست باشد.
سوخالا: الگوهای فراکتال قبیله کاسنا
تکنیکهای ساختوساز سنتی در تایبل (Tiébélé) واقع در جنوب شرقی بورکینافاسو به قرن پانزدهم بازمیگردد و نشاندهنده ترکیب فرهنگ عامه محلی با سازگاری اقلیمی است. خانههای این روستا که به سوخالا (سوکالا) معروف هستند از مصالح محلی همچون خاک، چوب، کاه و فضولات گاو ساخته میشوند و دیوارهای ضخیم ۳۰ سانتیمتری آنها، عایق حرارتی و حفاظتی خانه را فراهم میکند.
روند ساختوساز در این منطقه یک تلاش مشترک است؛ مردان خانهها را میسازند و زنان پیش از فصل باران عناصر تزئینی را به آن اضافه میکنند. این تزئینات نهتنها دیوارهای گلی را از فرسایش محافظت میکند، بلکه آنها را به بومهای تزئینشده با نمادها و الگوهای فراکتالی (ساختار هندسی با حجم نامحدودی از جزئیات دقیق) تبدیل میکند.
روکا آراوکن: یک ساختار اجتماعی در جنوب شیلی
روکا آراوکن (ruca araucana) که در جنوب شیلی دیده میشود، سازهای است که با استفاده از تکنیکهای سنتی منتقلشده از نسلهای گذشته توسط قبیله ماپوچه ساخته و با ظاهر استوانهای و سقفهای مخروطیشکل مشخص میشود. همه اعضای جامعه در ساخت یک روکا مشارکت میکنند و از این طریق پیوندهای اجتماعی را در جامعه خود تقویت و دانش ساختوساز اجدادی را حفظ میکنند.
تکنیکهای به کار رفته در ساخت روکا همچون سازه چوبی و پوشش نی، شناخت عمیق اجداد این قبیله از محیط طبیعی و شرایط آبوهوایی محلی را نشان میدهد. ساخت روکا به شیوه سنتی علاوهبر حفظ میراث فرهنگی ماپوچه، دوام و کارایی سازه را تضمین میکند.
مضیف: نی خانههای منطقه هور عراق
مضیفها، نیخانههای سنتی هستند که در باتلاقهای جنوب عراق و با استفاده از نیهای موجود در مردابهای محل زندگی آنها ساخته میشوند؛ نمونهای از میراث فرهنگی غنی و مهارتهای سنتی که از طریق تمرین، فعالیتهای فرهنگی و تاریخ شفاهی منتقل شده است. برای ساخت این خانهها از مواد طبیعی همچون نی، کاه و گل استفاده میشود و اعضای جامعه در همه مراحل از جمعآوری و بافت نیها گرفته تا ساخت و نگهداری خانهها مشارکت میکنند.
روش ساخت ستونها و طاقها، امکان مونتاژ سریع سازههای بزرگ را که برخی از آنها بیش از ۳۰ متر طول دارند، تنها در عرض چند روز فراهم میکند. خانههای مضیف با وجود ظاهر ظریفشان، بهطور شگفتآوری پایدار هستند و کارایی خود را در طول سالها حفظ میکنند.
کلبه دورزه: الیاف بامبوی بافتهشده از دره ریفت
اهالی دورزه در کوههای جنوب اتیوپی، قرنها به کشت بامبو پرداختهاند و بامبوبافی را بهعنوان یکی از عناصر کلیدی میراث فرهنگی خود حفظ کردهاند. تکنیک بامبوبافی نهتنها برای ساختن حصار و سبد بلکه در ساخت کلبههای سنتی نیز کاربرد دارد.
فرایند ساخت کلبه با تقسیم و صاف کردن بامبو و بافت آنها بین تیرکهای عمودی انجام میشود. این کلبهها که ارتفاع آنها به بیش از هفت متر میرسد، با گذشت زمان دچار فرسایش و حمله موریانهها میشود و نیاز به نگهداری دورهای در قسمتهای بالا و ورودی دارد.
ژیر: خیمه خودنگهدارنده عشایر مغول
یورت مغولی که به نام ژیر (Ger) نیز شناخته میشود، یک سازه سنتی قابل حمل است که از قرون وسطی بهعنوان خانهای برای شکارچیان و دامداران در دشتهای آسیای مرکزی کاربرد داشته است و همچنان در مغولستان برپا میشود.
طراحی دایرهای و سقف مخروطی این خیمهها با ساختار خودنگهدارنده آن، نیاز به ستون مرکزی را از بین برده است که نشاندهنده شناخت عمیق عشایر از تکنیکهای ساختوساز مناسب برای سبک زندگی عشایری است.
این سازه متشکل از تختههای چوبی به هم پیوسته است که با پشم یا چرم پوشانده شده است که جمع شدن و انتقال آن را آسان میکند و این امکان را به مغولها میدهد تا با تغییر شرایط آبوهوایی و مهاجرتهای فصلی بهراحتی خانه خود را جابهجا کنند. تهیه مواد اولیه، ساخت و تزئین یورت نشانهای از هویت فرهنگی و پیوند عمیق مردم با زمین و طبیعت است.
تولک: سازههای کلاهی دشتهای کامرون
خانههای قبیله Musgum واقع در مرز شمالی کامرون که به نام تولک (Tolek) شناخته میشود، دارای گنبدهای خاکی فشرده با ظاهری شبیه به کلاه است که برای نیازهای خاص خانواده طراحی شده است. تمرکز این سازهها بر استفاده از مواد محلی، زهکشی در دیوارها و اجتناب از تزئینات غیرضروری با هدف پایدار بودن است.
خانیل ناژ: خانه مایاها با منشأ معنوی
خانه سنتی مایاها که در زبان محلی به نام خانیل ناژ (Xa'anil Naj) شناخته میشود، برای مقاومت در برابر رطوبت بالا، گرما و بارانهای شدید از مواد محلی همچون نخل و چوب استفاده میکند. تکنیک ساخت این خانهها تهویه طبیعی و مقاومت در برابر باد را افزایش میدهد و از نفوذ گرما به داخل خانه جلوگیری میکند. این سنت ساختمانی مظهر ارتباط عمیق مایاها با طبیعت و کیهانشناسی است که طراحی خانه را به خلقت الهی بشریت و رابطه آن با محیط زیست مرتبط میکند.
خانههای کندویی حران: خرد باستانی محصور در گل
خانههای شهر حران در جنوب ترکیه ظاهری شبیه به کندو دارد و از مصالح محلی همچون خشت، آجر و سنگ و با ارتفاع بلند چهار تا پنج متر ساخته میشود. با وجود اینکه ساخت این خانهها به مدت برپا کردن خیمههای سنتی زمان میبرد، اما عملکرد بهتری نسبت به آنها دارد. طراحی گنبدی آنها فضای داخلی را در برابر نور خورشید محافظت میکند، تلفات گرما را در زمستان به حداقل میرساند و در تابستان بهعنوان عایق عمل میکند.
امروزه این خانهها از نقاط دیدنی منطقه به حساب میآید و استفاده از آنها بهعنوان محل سکونت به دلیل تغییر فرهنگ عشایری بهتدریج کاهش یافته است و در حال حاضر بیشتر بهعنوان انبار استفاده میشود.
منبع: ایمنا