تحقیر تاریخی «امپراتور روم» در زیر پای «شاپور ساسانی»

شاپور اول ساسانی یکی از بزرگترین فرمانروایان تاریخ ایران بود که با هوش نظامی و اقتدار خود امپراتوری ساسانی را به نقطه اوج خود رساند. او نه تنها توانست سه امپراتور روم را یکی پس از دیگری شکست دهد، بلکه اقتدار ایران را از دریای مدیترانه تا مرزهای هند گسترش داد. پیروزیهای او چنان تأثیرگذار بود که در حافظه تاریخ روم و ایران برای همیشه باقی ماند.
فرادید| در قرن سوم میلادی، در سراسر ایران باستان مجسمههای عظیمی ساخته شد تا پیروزی بزرگ شاپور اول شاهنشاه ساسانی بر امپراتوری روم را جاودانه کنند. در یکی از این نقشبرجستهها، شاپور را سوار بر اسب میبینیم که از روی پیکر بیجان یکی از امپراتوران رومی عبور میکند؛ در حالی که یکی دیگر از امپراتوران در برابر او زانو زده و دست به نشانه التماس بالا برده است. در همین اثر، شاپور سومین امپراتور روم را نیز در حالی که دست او را از مچ گرفته، بهعنوان اسیر خود نشان میدهد.
به گزارش فرادید؛ شاپور حتی در کتیبهای عظیم در نقش رستم که به سه زبان پهلوی، پارتی و یونانی نوشته شده بود، این وقایع را ثبت کرد تا حتی بازرگانان و دیپلماتهای رومی نیز پیام قدرت او را درک کنند.
نقش برجسته پیروزی شاپور بر امپراتوران روم در نقش رستم
در آن کتیبه، شاپور خود را «شاه مزداپرست» و «شاهنشاه ایران و انیران» میخواند و اعلام میکند که یکی از امپراتوران روم را کشته، دومی را مجبور به صلحی تحقیرآمیز کرده و سومی را اسیر گرفته است.
شاپور کیست و این مسیر پرافتخار را چگونه آغاز کرد؟
ماجرا از اردشیر، بنیانگذار سلسله ساسانی آغاز میشود. او در دهه ۲۳۰ میلادی جنگ با روم را از سر گرفت و بخشهایی از بینالنهرین تحت کنترل روم از جمله شهرهای نصیبین و حران (در ترکیه امروزی) را تصرف کرد. او همچنین شهر هتره در شمال عراق کنونی را محاصره کرد؛ شهری قدرتمند که حتی امپراتوران رومی نیز از فتح آن بازمانده بودند.
در سال ۲۴۰ میلادی، اردشیر پسرش شاپور را بهعنوان همردیف خود در پادشاهی انتخاب کرد و فرماندهی محاصره هتره را به او سپرد. منابع باستانی او را مردی درشتاندام و جنگاور توصیف کردهاند. در همین نبرد است که نخستین نشانههای نبوغ نظامی شاپور دیده میشود.
باستانشناسان نشانههایی از ساختارهای عظیم محاصرهای اطراف هتره یافتهاند که شامل خندقی ۲۵ کیلومتری، اردوگاههایی با وسعت صدها هکتار و سنگربندیهای پیچیده است. شاپور در نهایت هتره را ویران کرد و قبایل اطراف را نابود ساخت.
مجسمه عظیم شاپور یکم در غار شاپور در شهرستان کازرون
پس از مرگ اردشیر در سال ۲۴۱، شورشهایی در مناطق شمالی و شرقی ایران علیه شاپور آغاز شد. اقوام مختلفی علیه حکومت پادشاه جوان ساسانی قیام کردند. اما شاپور در نبردی سنگین این ائتلاف را شکست داد و این مناطق را دوباره به ایران بازگرداند.
اما روم هم بیکار ننشست. امپراتور گوردیان سوم شهرهای از دست رفته را پس گرفت و در نبردی در سال ۲۴۳ شاپور را شکست داد. سپس گوردیان امیدوارانه به سوی تیسفون حرکت کرد، اما در نبردی در نزدیکی شهر میشیکه شکست خورد و احتمالاً بر اثر جراحت ناشی از سقوط از اسب جان داد.
شاپور شهر میشیکه را به افتخار پیروزی خود «پیروز شاپور» نامگذاری کرد و امپراتور جدید روم، فیلیپ عرب، برای نجات ارتشش، مجبور به پرداخت ۵۰۰ هزار سکه طلا و قبول صلحی خفتبار شد. بخشی از بینالنهرین در این قرارداد صلح به ساسانیان واگذار شد.
فتح شرق تا مرزهای هند
پس از این پیروزی، شاپور به شرق چشم دوخت. او سرزمینهایی در افغانستان امروزی، از جمله بکتریا، کابل و آراخوزیا را فتح کرد. پسرش نرسی را بهعنوان شاه «هندوستان، سَکاستان و توران تا کرانه دریا» منصوب کرد. او حتی بیان کرد که سرزمین کوشانیان را تا سغد، کشمیر و پیشاور در اختیار گرفته است.
مُهر باستانی با نقش پیروزی شاپور بر والریان
در نزدیکی دره کابل، نقشبرجستهای از شاپور یافت شده که او را در حال شکار کرگدن هندی نشان میدهد؛ نمادی مسلم و واضح از پیروزیاش در شرق.
در حدود سال ۲۵۰، شاپور به ارمنستان لشکر کشید و سپس با تبعیت پادشاهان گرجستان (ایبریا) و آلبانی قفقاز (در جمهوری آذربایجان امروزی)، سلطهاش را تا قفقاز گسترش داد.
حمله بزرگ به سرزمینهای روم
در سال ۲۵۲، شاپور از بحران سیاسی در روم بهره برد و به جای تمرکز بر دژهای بینالنهرین، مستقیماً از طریق فرات وارد سوریه شد. او در نبرد بربالیسوس، ارتش بزرگی از رومیها را که شمارشان تا ۶۰ هزار نفر ذکر شده نابود کرد.
شاپور سپس با استفاده از حمله غافلگیرانه به شهر انطاکیه، پایتخت شرقی روم، آن را تسخیر کرد. ۳۷ شهر، از جمله هیراپولیس، آپامئا و لاریسا را نیز تصرف کرد و بسیاری از مردم انطاکیه را به شهری تازهتأسیس در ایران به نام «وندیوشاپور» (گندیشاپور) کوچ داد.
شاپور همچنین دژهای سیرسیوم، دورا اوروپوس و آپادانا در سوریه را تسخیر کرد. برای تصرف مجدد دورا، او بار دیگر دست به ساخت سنگربندیهایی عظیم زد.
لحظه تاریخی: اسارت یک امپراتور رومی
در سال ۲۵۹، شاپور بار دیگر به شمال بینالنهرین حمله کرد و تا شهر حران پیشروی کرد. امپراتور روم والریان که برای مقابله آمده بود، پس از گرفتار شدن در دام شاپور و ابتلای سپاهش به طاعون، در نبردی در سال ۲۶۰ شکست خورد و همراه با مقامات بلندپایه رومی اسیر شد. این نخستین بار در تاریخ بود که یک امپراتور روم زنده به دست دشمن افتاد.
نقاشی حدودا 600 ساله در یک کتاب اروپایی از تحقیر امپراتور روم در زیر پای امپراتور ایران
شاپور در پی این پیروزی عظیم بسیاری از رومیان اسیر را به ایران کوچ داد تا در ساخت زیرساختها، از جمله سد بزرگ شوشتر به کار گرفته شوند. والریان نیز در اسارت درگذشت.
اسارت والریان لرزه بر پیکر امپراتوری روم انداخت. فرزندش گالیِنوس با شورشهای متعدد در سراسر امپراتوری مواجه شد. بسیاری از سرداران از وفاداری به او سر باز زدند و امپراتوری تا سال ۲۷۴ دچار چندپارچگی شد.