زنی با پر شترمرغ روی سرش؛ «ماعت» در مصر باستان چه جایگاهی داشت؟

ایدۀ «ماعت» در جامعهی مصر باستان مفهومی اساسی بود؛ اما این ایده دقیقا چه بود و چگونه یک ایده به صورت یک الهه تجسم یافته بود؟
فرادید| «ماعت» مفهومی بنیادین در جامعهی مصر باستان بود. این مفهوم بهطور کلی به عنوان «درستی چیزها» درک میشد و ترکیبی از نظم، هماهنگی و عدالت بود. مانند بسیاری از مفاهیم مهم در دنیای مصر، ماعت نیرویی الهی در نظر گرفته میشد که در وجود انسانها و جهان تأثیر داشت و به شکل الههای به نام ماعت تجسم پیدا کرده بود.
به گزارش فرادید، «ماعت» از نظر مصریهای در ابتدای زمان آفرینش پدید آمده بود و حضورش همهجا در نظم و سیستمهایی که تمام جنبههای زندگی را هدایت میکردند، احساس میشد. اما ماعت چگونه در اساطیر، باورها و روزمرگیهای مصریان تجسم یافت؟
مفهوم ماعت
مجسمهی ماعت، دورهی میانهی سوم مصر، حدود ۱۰۶۹-۳۳۲ پیش از میلاد
مفهوم ماعت در کیهانشناسی مصر باستان بااهمیت بود. ماعت به معنای «درستی» یا «درست بودن» و ترکیبی از مفاهیم حقیقت، تعادل، نظم، هماهنگی، قانون، اخلاق و عدالت بود. این نظم و درستی در کیهان به روشنی در حرکات قابلپیشبینی ستارگان، سیلابهای نیل، دورههای برداشت محصولات و طلوع و غروب خورشید روزانه مشاهده میشد. ماعت همان نظم طبیعی را در بر میگرفت.
مردم مصر باور داشتند زندگی باید خود را بر پایه تعادل کیهانی تنظیم کنند. این امر به آنها یک قطبنمای اخلاقی قوی میداد. باور رایج این بود که مردمان خوب در زندگی پس از مرگ به شکوفایی میرسند، در حالی که افراد شرور در دنیای زیرین تنبیه خواهند شد. کسانی که زندگیشان را بر پایه ماعت گذرانده بودند، به «مزارع نیها» میرفتند و کنار خدایان در بهشت ابدی زندگی میکردند. اما کسانی که زندگیشان بر پایه ماعت نبود، قلبشان توسط هیولای آموت بلعیده میشد و برای همیشه نابود میشدند.
مبارزه میان نظم و هرجومرج یکی از اصلیترین منابع مناقشه در جهان مصر باستان بود. بر مبنای یکی از افسانههای آفرینش مصری، جهان از آبهای بیپایان هرجومرج پدید آمد که بهوسیلهی خدای اولیه نو (Nu) یا نون (Nun) تجسم یافته بود. آتوم-رع از این آبها به آسمان صعود کرد و شو و تفنوت (هوا و رطوبت) را به دنیا آورد که در نهایت گِب (زمین) و نوت (آسمان) را بوجود آوردند. از اتحاد گب و نوت خدایان معروفی چون اوزیریس، ایزیس، ست و نفتیس متولد شدند. از این راه، ماعت نیز آفریده شد.
اما هرجومرج همچنان در حاشیهی وجود باقی بود. هر شب آپوفیس یا خدای مار که نماد هرجومرج و بینظمی بود، به خدای رع حمله میکرد. هر شب، رع به کمک دیگر خدایان باید آپوفیس را شکست میداد تا از استمرار ماعت اطمینان حاصل کند.
چرخه فراعنه و خط جانشینی همچنین نمایانگر ایده ماعت بود، زیرا خط بیپایان آنها نماد ثبات و درستی دولت بود. فراعنه واسطههای برگزیده بین انسانها و خدایان بودند و از سوی خدایان برای حکمرانی قدرت میگرفتند. وجود خود فرعون نمایانگر ماعت بود و آنها مسئول حفاظت از ماعت در دنیای فانی بودند.
ماعت و مسئولیت فراعنه
مجسمه مردی که مجسمه نیمتنهی ماعت را در دست دارد، مصر بطلمیوسی، حدود ۶۶۴-۳۰ پیش از میلاد
فراعنه در مقام واسطههای بین قلمروهای آسمانی و انسانی نقش مهمی در برقراری و حفظ نظم ایفا میکردند. مقام فرعون دربرگیرندهی رهبری سیاسی و مذهبی مصر بود. آنها از ماعت در برابر مشکلات دفاع میکردند، چه در مقابل تهدیدهای سیاسی و نظامی از قدرتهای خارجی و چه در برابر موجودات ماورایی مانند آپوفیس. فرعون اِسنِفِرو، نخستین پادشاه دودمان چهارم (حدود ۲۶۱۳ تا ۲۴۹۴ پیش از میلاد) عنوان «دارنده ماعت» یا «پروردگار ماعت» را به بخشی از عناوین خود افزود و این عناوین بعدها توسط بسیاری از فراعنه بعدی نیز پذیرفته شد.
اهمیت حفظ ماعت بهویژه زمانی آشکار میشد که یک فرعون میمرد، زیرا این موقعیت فرصتی روشن برای ظهور هرجومرج از راه درگیریهای قدرت فراهم میکرد. حاکم بعدی باید به سرعت و قاطعانه بر تخت مینشست تا از استمرار ماعت اطمینان حاصل کند
نقاشی از تابلویی بر دیوار شمالی معبد خاکسپاری رامسس سوم، مِدینِت حبو، حدود ۱۱۵۰ پیش از میلاد
معابد مصری نمایانگر درگیری میان ماعت و هرجومرج بودند. آنها با حضور فیزیکی خود به حفظ ماعت کمک میکردند، زیرا بهعنوان ساختارهای دائمی برای جای دادن خدایان عمل میکردند و به شکل مؤثر وجود خود را در منطقه اعلام میکردند و به این ترتیب نیروهای بینظمی را دفع میکردند.
وقتی فرعون به جنگ در زمین میرفت، این اتفاق تقلیدی از جنگ خدایان علیه هرجومرج در نظر گرفته میشد. گفته میشد فرعون در حال بازسازی کار اساسی خداوند رع است که علیه آپوفیس به جنگ میرفت تا ماعت را حفظ کند. مهاجمان، همچنین شورشیان داخلی، در نهایت تجسم بینظمی بودند و باید به سرعت با آنها برخورد میشد.
این مفهوم در هنر معابد و کتیبههای یادبود به تصویر کشیده شده است. بسیاری از معابد دارای تعداد زیادی لوح سنگی هستند که فرعون و ارتش او را در حال جنگ نشان میدهند و این جنگ مداوم علیه هرجومرج را به نمایش میگذارند. در معبد خاکسپاری رامسس سوم در مدینت حبو، رامسس به وضوح بسیار بزرگتر از هر دو ارتش خود و دشمن به تصویر کشیده شده است. این امر ارتباط او با خدایان و مسئولیتهای الهی او را نشان میدهد.
مناسکی که در معابد برگزار میشدند نیز نقش مهمی در حفظ ماعت داشتند. مراسم سالانهای به نام «راندن هرجومرج» توسط کاهنان اجرا میشد. آنها پیکرهای بزرگ از مار آپوفیس میساختند و آن را میسوزاندند تا بینظمی یک سال دیگر را دور نگه دارند. همچنین آیینهای کوچکتری برگزار میشد که طی آن مجسمههای کوچک مومی آپوفیس ساخته و سپس با روشهای مختلفی از بین برده میشدند، از لگدمال کردن گرفته تا ادرار کردن روی آنها. در این مراسم، آپوفیس نماد دشمنان انسانی، معمولاً دشمنان خارجی بود و این آیین در قالب نفرین انجام میشد.
بهطور مشابه، در آیین پرستش رع، هر ساعت سرودها یا افسونهایی برای گرامیداشت سفر خدای خورشید در آسمان خوانده میشد. او در هر ساعت با نیروهای مختلف هرجومرج مبارزه میکرد و بهویژه در ساعت دهم شب، آپوفیس را شکست میداد.
الهه ماعت
نقش برجسته ماعت، معبد اِدفو، حدود ۲۳۷-۵۷ پیش از میلاد
قدرت ماعت به شکل یک الهه با همان نام تجسم یافت. او معمولاً بهصورت زنی جوان با تاجی از پر شترمرغ به تصویر کشیده میشد، گاهی با بالهایی بر پشت و در برخی موارد تنها با یک پر شترمرغ نمادین. با اینکه مفهوم ماعت پیش از این وجود داشت، او نخستین بار در میانه پادشاهی کهن با این شکل ظاهر شد.
اطلاعات کمی درباره این الهه در دست است. بسیاری از تاریخشناسان معتقدند مفهوم ماعت چنان گسترده و همهجانبه بود که نیازی به توضیح جنبههای الهیاتی او برای مصریان باستان وجود نداشت. در حقیقت او در هیچ مکان خاصی حضور نداشت و در عین حال همهجاحاضر بود. تا دوران پادشاهی نوین، هیچ معبد اختصاصی برای ماعت ساخته نشد. با این حال، تقریباً تمام معابد دارای بخشی ویژهای به نام «تالار دو حقیقت» یا «تالار ماعت» بودند که به این الهه اختصاص داشت.
تنها معبد شناختهشدهای که به طور خاص به ماعت اختصاص داشت، توسط فرعون حتشپسوت در کارنَک ساخته شد که نام سلطنتی او «ماعتکارع» بود، به معنای «عدالت، روح رع است.» محققان معتقدند فرعون زن برای تثبیت و توجیه موقعیت خود به عنوان یک زن صاحب قدرت، تلاش زیادی کرد تا خود را با ماعت مرتبط نشان دهد.
مقبره نفرتاری با تصویر ماعت بالای ورودی و روی دیوارهای چپ و راست، اقصر، مصر، حدود ۱۲۵۵ پیش از میلاد
خاستگاه اسطورهای الهه ماعت، او را دختری توصیف میکند که همراه رع از آبهای نو (Nu) پدیدار شد. اغلب توث (Thoth) به عنوان همسر او ذکر شده و آنها معمولاً در کتاب مردگان کنار یکدیگر به تصویر کشیده شدهاند.
ماعت به عنوان یک الهه، تصویری شناختهشده در هنر مصر باستان است. مجسمههای کوچک برنزی از او در سراسر مصر کشف شدهاند و بسیاری از این پیکرهها فردی را نشان میدهند که معمولاً یک کاهن یا حتی یک فرعون است و تندیس کوچکی از ماعت در دست دارد، احتمالاً به عنوان پیشکش. ماعت اغلب با بالهای گشوده روی دیوارهای معابد و بالای ورودیهای مجتمعهای تدفینی به تصویر کشیده شده است. او همچنین در بالای ورودی اتاق دفن نفرتاری، همسر بزرگ رامسس دوم دیده میشود.
وزنگیری قلب
مراسم وزن کردن قلب، پاپیروس آنی، حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد
امروزه ماعت بیشتر بهعنوان ترکیبی از الهه و مفهوم در مراسم «وزنگیری قلب» شناخته میشود. وقتی فردی از دنیا میرفت و آیینهای تدفین انجام میشد، آنوبیس برای هدایت روح فرد به دنیای زیرین ظاهر میشد. آنجا، ارواح منتظر میماندند تا قلبشان در «تالار دو حقیقت» یا «تالار ماعت» توسط تعدادی از ایزدان وزن شود.
مراسم با خواندن ۴۲ گناه توسط متوفی آغاز میشود که اغلب به نامهای «آرمانهای ماعت» یا «اعترافات منفی» شناخته میشوند. فرد در طول زندگیاش ارتکاب به گناهانش را انکار میکند و به این وسیله اعلام میکند مطابق با اصول ماعت زندگی کرده است. نمونههایی از این اعترافات عبارتند از: «من علیه پادشاه جادوگری نکردهام»، «من مرتکب زنا نشدهام» و «من شنود نکردهام». بیشتر ۴۲ آرمان ماعت در چارچوب معقول درک میشدند، برای نمونه «من هیچکس را بیدلیل نگریاندهام».
پس از این خواندن، «اَب» (Ab) یا تجلی فراطبیعی قلب روی «ترازوی عدالت» در قیاس با پر سفید ماعت وزن میشد. این پر نمایانگر تمامی مفاهیم مرتبط با ماعت بود، از جمله نظم، حقیقت و آنچه درست است. اگر فرد بر مبنای اصول ماعت زندگی کرده باشد، وزن قلب باید مشابه وزن پر باشد و او به زندگی ابدی در «آرو» یا «مزارع نی» منتقل میشود.
گناهان روی قلب اثر میگذاشتند و آن را سنگینتر میکردند. بنابراین، اگر فردی زندگی شایستهای نداشت، قلبش سنگینتر از پر میشد. در این صورت، به زمین انداخته میشد و توسط آموت، موجودی فراطبیعی با سر تمساح، بخشهای جلویی شیر و بخشهای عقبی اسب آبی خورده میشود. او دیگر وجود نخواهد داشت و این بدترین سرنوشت از دید مصریان باستان محسوب میشد.
الهه ماعت در «تالار دو حقیقت» حضور داشت، همانطور که اُسیریس، توث، آنوبیس و شمار زیادی از موجودات فراطبیعی دیگر نیز آنجا حضور داشتند و این جمعیت ۴۲ قاضی را تشکیل میدادند که هرکدام به یک گناه خاص مرتبط بودند.
آنچه در این مطلب گفته شد، شناختهشدهترین نمایش از ماعت در مصر باستان است، اما ماعت بسیار بیشتر از یک وزنه اخلاقی بود. ماعت بخشی از ساختار کیهان بود و زندگی آنطور که مصریان باستان آن را میشناختند، بستگی به همکاری خدایان و انسانها برای دفاع از ماعت داشت.
مترجم: زهرا ذوالقدر