بوستان سعدی؛ درسی از شیخ اجل: «محبت با ضعیفان»

بوستان سعدی؛ درسی از شیخ اجل: «محبت با ضعیفان»

رسیدن ماه اردیبهشت می‌تواند بهانه مناسبی برای سعدی‌خوانی باشد، چرا که علاوه بر مصادف‌شدن با روز بزرگداشت او، روایت است که گلستان و بوستان نیز در این ماه سروده شده‌اند.

کد خبر : ۲۳۸۲۸۰
بازدید : ۸۲

فرادید| سعدی بوستان و گلستان را در اردیبهشت‌ماه سال 655 و 656 هجری سرود و دو تا از حکمت‌آموزترین و در عین حال شیرین‌ترین آثار ادبیات فارسی را به وجود آورد. شاید همین شیرینی و پندآموزی این دو اثر سعدی است که باعث شده است که استاد اصغر دادبه معتقد باشند که مدخل آشنایی با ادبیات فارسی باید بوستان و گلستان سعدی باشد.

به گزارش فرادید، تنوع داستان‌ در آثار سعدی بسیار زیاد است. او هر بار داستان جدیدی برای گفتن دارد و الحق که هر بار به زیباترین شکل ممکن این کار را انجام می‌دهد. لطف سخن او باعث می‌شود که مخاطب علاوه بر یادگیری لذت هم ببرد. بوستان نخستین اثر سعدی است و سعدی این منظومه عظیم را در سفر نوشت و یکی از ماندگارترین آثار ادبیات فارسی را به آحاد مرد جهان هدیه کرد.

باب اول: در عدل و تدبیر و رای

ضعیف‌نوازی در فرهنگ و ادبیات ایرانیان نقش بسیار مهمی دارد. در واقع چنان که بزرگان ما، ما را به سختی و پایمردی در برابر دشمنان تشویق می‌کنند، در مقابل به مهربانی با ضعفا نیز رهنمون شده‌اند. با این مضمون، تحفه دیگری از بوستان سعدی برای شما آماده کرده‌ایم تا برای لحظاتی در معیت سعدی بزرگ باشید:

نه بر حکم شرع آب خوردن خطاست

وگر خون به فتوی بریزی رواست

که را شرع فتوی دهد بر هلاک

الا تا نداری ز کشتنش باک

وگر دانی اندر تبارش کسان

بر ایشان ببخشای و راحت رسان

گنه بود مرد ستمکاره را

چه تاوان زن و طفل بیچاره را؟

تنت زورمند است و لشکر گران

ولیکن در اقلیم دشمن مران

که وی بر حصاری گریزد بلند

رسد کشوری بی گنه را گزند

نظر کن در احوال زندانیان

که ممکن بود بی‌گنه در میان

چو بازارگان در دیارت بمرد

به مالش خساست بود دستبرد

کز آن پس که بر وی بگریند زار

به هم باز گویند خویش و تبار

که مسکین در اقلیم غربت بمرد

متاعی کز او ماند ظالم ببرد

بیندیش از آن طفلک بی پدر

وز آه دل دردمندش حذر

بسا نام نیکوی پنجاه سال

که یک نام زشتش کند پایمال

پسندیده کاران جاوید نام

تطاول نکردند بر مال عام

بر آفاق اگر سر به سر پادشاست

چو مال از توانگر ستاند گداست

بمرد از تهیدستی آزاد مرد

ز پهلوی مسکین شکم پر نکرد

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید