تلگرام؛ فرصت تاریخی یا هیولا!؟
شاید آیندگان، تاریخ رسانههای ارتباطی ایران را به قبل از برآمدن «تلگرام» و بعد از آن تقسیم کنند. این میهمان ناخوانده، نیامده، محبوب دل میلیونها ایرانی شد. تلگرام را میتوان فرصت دید و البته میتوان از آن هیولای تهدیدآمیز ساخت؛ بستگی به نوع نگاه و مدیریت ما دارد.
کد خبر :
۵۵۳۴۶
بازدید :
۱۱۳۹
قادر باستانی، پژوهشگر | شاید آیندگان، تاریخ رسانههای ارتباطی ایران را به قبل از برآمدن «تلگرام» و بعد از آن تقسیم کنند. این میهمان ناخوانده، نیامده، محبوب دل میلیونها ایرانی شد، تراز اثربخشی یک رسانه بر ارتباطات فردی، گروهی و جمعی در کشور را بالا برد و در یک بزنگاه تاریخی، تحولات عمیق و بزرگی در مشارکت رسانهای مردم این سرزمین ایجاد کرد که تلاطم اثرات آن در فرهنگ و سیاست و اقتصاد، پابرجا خواهد بود.
تلگرام بماند یا برود، تأثیر خود را گذاشته است. رویشهای ناگزیر حاصل از این پیامرسان، جنگلی انبوه به بار نشانده که دیگر قابل انکار و نادیدهگرفتن نیست.
تولد تلگرام
در پاییز ۱۳۹۴ مردمی که با پیامرسان وایبر آشنا شده و تازه با چموخم ایجاد گروه و نشر اطلاعات و دیگر قابلیتهای آن خو کرده بودند، شایعه ناامنبودن وایبر، آنان را وادار به کوچ دستهجمعی به پیامرسان تلگرام کرد.
تولد تلگرام
در پاییز ۱۳۹۴ مردمی که با پیامرسان وایبر آشنا شده و تازه با چموخم ایجاد گروه و نشر اطلاعات و دیگر قابلیتهای آن خو کرده بودند، شایعه ناامنبودن وایبر، آنان را وادار به کوچ دستهجمعی به پیامرسان تلگرام کرد.
مردم در تلگرام بهآسانی گروه تشکیل میدادند و با دوستان و فامیل و آشنا و همکار ساکن در اقصا نقاط دنیا ارتباط برقرار میکردند. طولی نکشید، قابلیت ایجاد کانال یکسویه و انتشار اطلاعات در تلگرام، اهالی خبر را متوجه خود کرد و در کوتاهزمانی مخاطبان میلیونی، میهمان کانالهای خبری شدند.
از آن زمان تاکنون، نبض حادثه و خبر ایران، در سینه تلگرام تپیده و رسانه ملی و روزنامهها و نشریات، دنبالهرو جریانات خبری در این پیامرسان شدهاند. سرعت اطلاعرسانی، لحظهای شده است و مردم، مسئولان، اشخاص معروف و همه سرامدان جامعه، فضای بسیار مطبوعی برای نشر دیدگاههای خود یافتهاند. مسئولان، دیگر منتظر مصاحبه رسانهها نمیمانند؛ کافی است جملهای را توییت کنند تا در چشمبههمزدنی، بازتاب آن را در صدها کانال ریزودرشت تلگرام شاهد باشند.
رسانه ایرانی
دنیای رسانه در کشورمان، به عمر خود چنین فضایی را تجربه نکرده بود. رسانه مدرن در ایران با انتشار روزنامه کاغذ اخبار توسط میرزاصالح شیرازی در فروردین ۱۲۱۶ - یعنی ۱۸۱ سال پیش- آغاز شد. در این نزدیک به دو قرن، رسانهها فرازونشیب بسیاری را شاهد بودند. دکتر محسنیانراد، پژوهشگر برجسته ارتباطات، این دوران بلند را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته که در ۴۹ درصد از این زمان طولانی، رسانهها در انحصار دولت، ابزار مدح و ثنای مقامات و ماشین تبلیغاتی دولت بودهاند.
۱۱،۹ درصد از این مدت، اگرچه انحصار دولت پایان یافته و ملت نیز صاحب رسانه شده بودند، اما مجازات روزنامهنگاران و توقیفهای متعدد، سبب شده بود که آنها در شرایط خوبی بهسر نبرند. همچنین در ۱۱،۵ درصد از این زمان، اگرچه فشار مستقیم دیده نمیشود، اما توقیفهای سلیقهای و تبعیضها، منتهی به شکلگیری رسانههای متعدد، خودسانسور و کمعمر شده است.
همینطور در ۱۸ درصد طول این دوران، مطبوعاتی مشابه دوره خودسانسور، اما به صورتی خنثی و غربزده انتشار یافته است و فقط کمتر از ۱۰ درصد از این زمان طولانی، مطبوعات از آزادی برخوردار بودهاند که آن هم به دلیل نهادینهنشدن شرایط کار سالم در فضای آزاد، عملکرد رسانهها، غالبا فرصتطلبانه و فحاشی بوده است. در این حال بستر پیامرسان تلگرام، عدالت رسانهای برای آحاد مردم را پدید آورد.
هرکس بدون نیاز به مجوز، در کمال آزادی، بدون نیاز به تجهیزات و امکانات خاصی، توانست کانال خود را در کسری از زمان راه بیندازد و پیامش را به مخاطب منتقل کند. گرچه این امکان سالهاست در فضای مجازی پدید آمده و فضای وب، مهیای نشر نظرات شده است، اما هیچگاه چنین حجم بزرگی از مخاطب در یک پیامرسان اینترنتی یکجا جمع نشده بود و وجود ۴۰ میلیون مخاطب با رسانه جیبی و همیشه در دسترس، تاریخ رسانهای کشور را وارد عصر جدیدی کرده است. بیشک اگر مک لوهان زنده بود، به سه کهکشان قبلی خود، کهکشان دوروف را هم میافزود.
زیست تلگرامی
جامعهشناسان معتقدند جامعه انسانی در کشور ما رسانهای شده و این امر شکل و محتوای زندگی روزمره و هندسه روابط اجتماعی را دستخوش تغییر کرده است که از آن با عنوان «تلگرامیشدن زندگی ایرانیان» یاد میشود.
اپلیکیشنهای مختلفی در این چند سال وارد فضای گفتمانی جامعه ایران شده، اما هیچکدام به اندازه تلگرام نتوانسته آن را تحتتأثیر قرار دهد.
حجم بسیار وسیع اطلاعات تبادلشده در این پیامرسان، سبک زندگی، زیست فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و شیوه تفکر مردم را متحول کرده است. اکنون فضای گفتمانی تلگرامی در تمام زمینهها حاکم شده و تغییر آن توان و انرژی فوقالعادهای میطلبد که چنین توانی دور از دسترس است. تغییر روند کنونی از طریق انسداد تلگرام مقدور نیست.
اینجا بحث صرفا فنی و تکنولوژیکی نیست، بلکه بحث گفتمانی است. از نظر جامعهشناختی، مردم از طریق تلگرام با تشکیل مجموعهها، گروهها، سوپرگروهها و ارتباطات افقی و عمودی صاحب قدرتی شدهاند که دیگر ستاندنی نیست.
تجارب گذشته در برخورد با فناوریهای نوین که اثر گفتمانی داشته، نشان داده است که برخورد قهری نه تنها تأثیر موردنظر را نداشته، بلکه فاصله مردم با دولت را بیشتر کرده است.
در چنین شرایطی، بهتر است برای یک بار هم که شده با نگاه مثبت و علمی به موضوع پرداخته شود. وضعیت کنونی میتواند به همبستگی ملی کمک کند. آگاهی مردم میتواند بهترین کمک را برای جلب مشارکت عمومی در نیل به اهداف توسعه فراهم کند. فضای رسانهای موجود در مبارزه با فساد اداری که مانند موریانه پایهها را میخورد، میتواند بسیار کارساز باشد.
رویش جوانهها
ما با جامعهای گشوده نسبت به گذشته مواجه هستیم. فناوری به سمت کنترلناپذیری پیش میرود و دیگر نمیتوان جامعه را در دریافت اطلاعات محدود کرد و منع فیزیکی نهتنها راهگشا نیست، بلکه باعث توانمندی مخاطبان عام میشود.
باید رویش جوانهها در جنگل پیام را جدی گرفت و نقشه راه را براساس مشارکت آنان ترسیم کرد. فناوری جدید، انسان را در برابر خود مجبور به تسلیم میکند. فناوری ارتباطی، ذات انکارناشدنی دارد و دائم در حال گسترش است.
عقل سلیم حکم میکند با نگاهی مثبت به فضای گفتمانی ایجادشده، آن را به سمت مصالح و منافع واقعی جامعه پیش ببریم و از این مشارکت عمومی، بهمثابه موتور محرکی برای رفع موانع توسعه کشور استفاده کنیم.
تلگرام را میتوان فرصت دید و البته میتوان از آن هیولای تهدیدآمیز ساخت؛ بستگی به نوع نگاه و مدیریت ما دارد.
پیشبرد سیاست تشویقی برای بهرهگیری از پیامرسانهای داخلی خوب است، اما توسل به برخورد قهری، نتیجه معکوس دارد.ای کاش اشتباهات گذشته را دیگر تکرار نکنیم که لابد فرصت دوباره برای تحبیب قلوب با نسل جدید، دور از دسترس خواهد بود.
۰