ساعت‌مچی اپل چگونه فاتح قلب‌ها شد؟

ساعت‌مچی اپل چگونه فاتح قلب‌ها شد؟

به طور خیلی طبیعی پیش آمد. بسیاری فکر می‌کنند که طرح بسیار بزرگی برای امور سلامت داشته‌ایم. البته درست است که در آغاز برخی دیدگاه‌ها را در ذهن داشتیم ولی نمی‌دانستیم این دیدگاه‌ها چه سمت‌وسویی پیدا می‌کند.

کد خبر : ۷۳۱۵۷
بازدید : ۱۳۹۶۴
ساعت‌مچی اپل، فاتح قلب‌ها
اوایل امسال تیم کوک مدیرعامل اپل از اهمیت داشتن سلامت مردم برای این شرکت گفته بود. کوک در بیانیه‌ای که نقل محافل شد گفته بود: «به باور من اگر به آینده و گذشته نظر داشته باشیم و بپرسیم بزرگ‌ترین کمک اپل به بشریت چه بوده است پاسخ چیزی نیست جز کمک‌هایی که به حوزه‌ی سلامت کرده‌ایم».

کوک این سخنان را چند ماه پیش به زبان آورد، اما اپل سالیان سال است که چنین رویکردی دارد.

تحقیقات قلبی اپل که به تازگی با هم‌کاری دانشگاه استانفورد انجام داده است بزرگ‌ترین تحقیقات از این نوع است و طی آن تارلرزه‌ی دهلیزی را بررسی کردند تا بتوانند بر اساس آن بی‌نظمی ضرب‌آهنگ قلب را به کاربر اعلام کنند. هم اکنون این امکان در اکثر انواع ساعت مچی اپل وجود دارد.

اپل هم‌چنین از انجام سه تحقیق جدید در حوزه‌ی سلامت خبر داده است که در برنامک جدید تحقیقاتی در اواخر امسال درج خواهد شد تا کاربران هم بتوانند در این تحقیقات مشارکت کنند. تحقیق اپل در مورد سلامت زنان نخستین پژوهش است که بر چرخه‌های قاعدگی و بیماری‌های زایمان متمرکز است.
پژوهش بعدی هم تحقیق اپل در باره‌ی قلب و تحرک است که در آن چگونگی ارتباط ضربان قلب و نشانک‌های تحرک مثل آهنگ پیاده‌روی با از دست دادن تعادل، سلامت قلب و ... را بررسی می‌کنند. پژوهش آخر هم تحقیق اپل در مورد شنوایی است که در آن عامل‌های اثرگذار بر سلامت شنوایی را بررسی می‌کنند.

با مدیران اپل در جای بسیار مناسبی هم دیدار کردم یعنی در مرکز سلامتی این شرکت که در بوستان اپل واقع در دفتر مرکزی این شرکت در شهر کوپرتینو قرار دارد و دقیقاً پرسیدم که تمرکز آن‌ها بر سلامت و تناسب اندام به خصوص در ساعت مچی اپل از کجا سرچشمه می‌گیرد.

جف ویلیامز توضیح داد: «به طور خیلی طبیعی پیش آمد. بسیاری فکر می‌کنند که طرح بسیار بزرگی برای امور سلامت داشته‌ایم. البته درست است که در آغاز برخی دیدگاه‌ها را در ذهن داشتیم ولی نمی‌دانستیم این دیدگاه‌ها چه سمت‌وسویی پیدا می‌کند.
راستش را بخواهید سرنخ‌هایی به دست ما آمد و هر چه بیش‌تر این سرنخ‌ها را دنبال کردیم بیش‌تر متوجه شدیم که چه فرصت بزرگی فراروی ما است تا با استفاده از اطلاعات درون ساعت مچی کاربران به آن‌ها خدمات بهداشتی بدهیم».

در درون نخستین ساعت مچی اپل پایشگر ضربان قلب تعبیه کرده بودند، اما نه به خاطر آن که اپل بخواهد بر سلامت قلب انگشت بگذارد بلکه به خاطر آن که می‌توانستند با استفاده از این پایشگر به گام‌شماری بسیار دقیق‌تری در قیاس با رقبای‌شان در حوزه‌ی پایشگری تناسب اندام دست یابند. رقبا برای این کار به عنوان مثال از میزان ارتفاع کاربر استفاده می‌کردند. اما در مراحل بعد اوضاع تغییر کرد.

«نخستین نامه‌ای که در مورد نجات جان کاربری به لطف استفاده از این پایشگر ضربان قلب دریافت کردیم شگفت‌زده‌مان کرد، چون فکر می‌کردیم هر کسی می‌تواند نگاهی به صفحه‌ی ساعت مچی بیاندازد و بفهمد ضربان قلب‌اش چقدر است و نیازی به هشدار ندارد. بعد اطلاعات بیش‌تری رسید و متوجه شدیم چه فرصت بزرگی پیش روی ما است و حتی احساس تعهد کردیم که کار بیش‌تری در این زمینه انجام بدهیم.
به این ترتیب بود که تصمیم گرفتیم هر کاری از دست ما برمی‌آید انجام دهیم و از جمله برنامک‌های خدمات پزشکی ارایه دهیم. سلامت از ابعاد بسیار مهم است، اما فقط یکی از وجوه ساعت مچی اپل است.
این ساعت کار‌های خیلی بیش‌تری انجام می‌دهد از نشان دادن وقت گرفته تا ارسال پیام یا انجام تماس و غیره. خیلی‌ها خریدار پایش‌گر ضربان قلب بودند تا مشکلات‌شان را به آن‌ها هشدار بدهد».

ساعت مچی اپل البته قابلیت‌های خیلی زیادی دارد و به همین دلیل هم پرفروش شده است. ویلیامز می‌گوید: بنابراین مردم به سراغ این ساعت مچی آمده‌اند و برای ما هم فرصتی پیش آمده است تا اطلاعات سلامتی‌شان را به صورت زیرپوستی به دست آوریم و بتوانیم خیلی مؤثر باشیم.

دسای هم اضافه کرد: «این نکته خیلی مهم است، چون به نظر من بخشی از چالش سلامت این است که مردم خوش‌شان نمی‌آید فکروذکرشان به طور تمام وقت امور مربوط به سلامت باشد بلکه دوست دارند امور بهداشتی با روند کلی زندگی‌شان در هم‌تنیده باشد».

اما با توجه به آن که اپل شرکت گوشی‌سازی است نه شرکت مراقبت‌های بهداشتی این سئوال پیش می‌آید که آیا جامعه‌ی پزشکی واکنشی منفی نشان داد؟ دسای می‌گوید: «خیر. به نظر من جامعه‌ی پزشکی خیلی خوش‌حال شد که دست هم‌کاری به سوی‌شان دراز کردیم. از نظر صنعت خدمات پزشکی و به خصوص جامعه‌ی تحقیقات پزشکی فرصت جالبی پیش آمده بود تا به صورت عملی اطلاعات بیش‌تری راجع به افراد به دست آورند.
مردم وقتی که زودتر به وضعیت سلامت خود پی ببرند بهتر می‌توانند به اقدامات پیش‌کنشی و پیش‌گیری دست بزنند. به همین دلیل است که با آغوش باز استقبال می‌کنند. قدر آن را می‌دانند که فقط فناوری روی سرشان هوار نمی‌کنیم و در واقع سعی داریم با کمک خودشان کار علمی انجام بدهیم».

ویلیامز ادامه می‌دهد: «در واقع سابقه‌ی این داستان به خیلی قبل می‌رسد به وقتی که کارپایه‌ی ریسرچ‌کیت را به راه انداختیم. این کارپایه اساساً برخی چارچوبه‌های برنامک‌سازی را برای کاربران فراهم می‌کند تا بتوانند با تمامی کسانی که گوشی یا ساعت مچی در اختیار دارند کار‌های تحقیقاتی انجام دهند.
این روش به قدری اصطکاک‌های فرایند تحقیق را کم کرد که خیلی زود مورد استقبال قرار گرفت. امروز حرف اپل این است که می‌خواهند همان طور که توانستند با قابلیت تشخیص تارلرزه‌ی دهلیزی به بهبود‌هایی دست یابند با قابلیت‌های ساعت مچی نیز به بهبود‌هایی دست یابند».

پارسال نیز قابلیت اختیاری پایش‌گری ضربان قلب را به ساعت‌مچی اپل اضافه کردند به طور که به محض شناسایی پدیده‌ای شبیه تارلرزه‌ی دهلیزی به کاربر هشدار بدهد. این اقدام نتایج چشم‌گیری در پی داشت.

استفان یانگز ۷۴ ساله یکی از کاربران ساعت مچی اپل و محقق یک پایگاه اینترنتی تاریخ هوانوردی به نام «یادآورد خدمه‌ی هوایی» تجربه‌ی جالبی در این زمینه دارد. یانگز که در نورویچ زندگی می‌کند روزی از ساعت‌مچی اپل خود هشداری دریافت کرد. پس از دریافت این هشدار بود که با استفاده از قابلیت ای‌سی‌جی که در ساعت‌مچی‌های خانواده‌ی چهار و پنچ وجود دارد نمودار الکتروقلب‌نگاره‌ی خود را مشاهده کرد.

«در گذشته به صورت حرفه‌ای ورزش می‌کرده‌ام و سعی کرده‌ام وضعیت جسمی مطلوب خود را حفظ کنم برای همین آن روز حسابی جا خوردم که ساعت‌مچی به من هشدار داد که دارای نشانگان‌های تارلرزه‌ی دهلیزی هستم. با ساعت مچی نمودار الکتروقلب‌نگاره‌ام را گرفتم که این نمودار هم هشدار را تأیید کرد.
یک‌راست به بخش فوریت‌ها رفتم. شک داشتند، اما من نمودار الکتروقلب‌نگاره را با آیفون خودم به آن‌ها نشان دادم. یک دستگاه الکتروقلب‌نگاره‌ی ۱۲ الکترودی را به من وصل کردند و پزشک از من خواست تا نمودار الکتروقلب‌نگاره‌ی درون گوشی‌ام را دوباره به وی نشان بدهم.
گفت: با نمودار دستگاه‌شان مو نمی‌زند. گفت: حسن بزرگ زود مراجعه کردن به پزشک این است که احتمال موفقیت درمان بیش‌تر می‌شود. در حالی که معمولاً وقتی بر اثر سکته از پا درمی‌آییم به سراغ گرفتن نمودار الکتروقلب‌نگاره می‌رویم».

یانگز فوری تحت درمان قرار گرفت و دیگر دچار تارلرزه‌ی دهلیزی نیست. خودش می‌گوید: «برای تیم کوک نامه نوشتم تا ماجرا را تعریف کنم. گفتم برای خریدن ساعت مچی ۴۰۰ پوند خرج کرده‌ام ولی بابت کاری که برای من انجام داد اگر هزار برابر این پول را می‌دادم کم بود».

ویلیامز تجربه‌ی دسای را قبول دارد و به نظر وی همین کار‌های ارزش‌مند هستند که سبب می‌شوند جامعه‌ی پزشکی قدر اطلاعات دریافتی از اپل را بدانند. «هیچ مقاومتی ندیده‌ایم و در واقع برعکس هم بوده است. همه استقبال کرده‌اند از شرکت‌های داروسازی گرفته تا فراهم‌آوران خدمات و دانش‌گاه‌ها.
به فرصت‌هایی که برای‌شان ایجاد می‌شود علاقه دارند. یکی از نکات خیلی مهم نیز رویکرد ما به حریم خصوصی و داده‌ها بوده است. هیچ چیز حساس‌تر از داده‌های پزشکی آدم‌ها نیست. به نظرم رویکردی که در قبال حریم خصوصی داشتیم واقعاً کمک کرد».

در چنین تحقیقاتی مقیاس داده‌ها عامل مهمی است. در تحقیقات قبل از راه‌اندازی ریسرچ‌کیت می‌بایست هزاران نامه برای بیماران می‌فرستادند و فقط شمار اندکی از مردم پاسخ می‌دادند.

ویلیامز می‌گوید: «در تحقیقات اخیر ما در مورد قلب بیش از ۴۰۰ هزار نفر از مردم مشارکت کردند. رویکرد ما این است تا وقتی که کاربر ساعت‌مچی اپل تمایل نداشته باشد به سراغ داده‌های او نمی‌رویم. خیلی‌ها همین که بدانند در استفاده از اطلاعات حساسیت‌ها را رعایت می‌کنیم با کمال میل در تحقیقات سلامت مشارکت می‌کنند. گاهی مقدار زیادی داده لازم است تا پیشرفتی صورت گیرد».

پس برای پیشرفت بیش‌تر باید روزآوری‌های سخت‌افزاری بیش‌تری انجام داد؟ لینچ می‌گوید این فقط بخشی از داستان است. «هنوز با سخت‌افزار‌های موجود هم خیلی چیز‌ها می‌توان آموخت.
تحقیقات قلب مثال خوبی است. با پایش‌گر کنونی ساعت مچی اپل می‌توانیم وضعیت تارلرزه‌ی دهلیزی را قرائت کنیم و نیازی به تغییر دادن سخت‌افزار نیست ولی باید در الگوریتم‌های نرم‌افزاری، یادگیری داده‌ای رایانه‌ها و تحقیقات بالینی مبنای آن‌ها نوآوری کرد و پرسش‌های درست مطرح کرد. هم اکنون کار‌های خیلی زیادی می‌توان انجام داد.
بستگی به آن دارد که بر چه حوزه‌ای انگشت بگذاریم و پرسش‌های واقعاً خوب مطرح کنیم تا پاسخ‌های پرمغزی هم نصیب‌مان شود. این سفر ادامه دارد. برای مثال تازه‌ترین تحقیقات حول سلامت شنوایی، بهداشت زنان و تحقیقات بیش‌تر در مورد قلب است. به نظر ما با همین فناوری موجود می‌توان دانش بسیار زیادی از این حوزه‌ها به دست آورد به شرطی که روش متمرکزی داشته باشیم.
با همین تجهیزات هم هنوز در آغاز راه هستیم و می‌توانیم به ابداعات تازه‌ای برسیم. هنوز خیلی چیز‌ها باید یاد بگیریم. هنوز حوزه‌های زیادی وجود دارد که به سراغ‌شان نرفته‌ایم. به لحاظ راهبردی مهم‌ترین نکته برای ما این است که در کجا می‌توانیم کمک چشم‌گیری بکنیم؟».

چو انداخته‌اند که روزی حس‌گر گلوکز هم درون ساعت‌مچی اپل تعبیه خواهند کرد. اما ویلیامز مطمئن نیست. «حس‌گری غیرمخرب وضعیت بدن انسان خیلی چالش‌آمیز است. در مورد همین گلوکز که گفتید ده‌ها سال است که مردم از حس‌گری غیرمخرب گلوکز حرف می‌زنند.
هر سال در این جا و آن جا می‌خوانم که شخصی پایش‌گر حس‌گری غیر مخرب گلوکز را ساخته است. من فقط می‌توانم بگویم که حتی اگر به مایعات میان‌بافتی هم دسترسی داشته باشیم تشخیص میزان گلوکز خیلی دشوار است و تشخیص فوتونی از آن هم دشوارتر است. البته از افزایش حس‌گر‌ها استقبال می‌کنیم، اما همان طور که کوین گفت: با همین سخت‌افزار موجود نیز هنوز خیلی کار‌ها می‌توان انجام داد».

از ویلیامز می‌پرسم آیا حوزه‌هایی وجود دارد که از نظر آن‌ها خارج از حوزه‌ی کاری اپل باشد یا اپل خواهان کار در تمام حوزه‌های سلامت است؟

«به همه‌ی حوزه‌ها نظر نداریم به حوزه‌هایی نظر داریم که در آن‌ها اثرگذار باشیم. همه چیز از خود فرد شروع می‌شود و ادامه پیدا می‌کند. آدمی که از لحاظ سلامت مشکل داشته باشد این موضوع از همه چیز‌ها برای او مهم‌تر می‌شود. بنابراین هر چیزی ممکن است پیش بیاید، اما موضوع بیش‌تر به فرصت‌ها بستگی پیدا می‌کند. هم‌چنان سرنخ‌ها را دنبال خواهیم کرد تا ببینیم این سفر ما را به کجا می‌برد».

ویلیامز راجع به امور سلامت با شور شوق صحبت می‌کند. چرا این موضوع این همه برای‌اش مهم است؟

«هر روز که شرکت می‌آیم از اثرات خوبی که با محصولات‌مان برای مردم داشته‌ایم کیف می‌کنم. اما با دو سه نامه‌ی نخستی که دریافت کردم و نوشته بودند «زندگی مرا نجات دادید» واقعاً حس متفاوتی به من دست داده بود. آن روز اوج خوشی من بود. اگر پنج سال قبل کسی به من می‌گفت: با گروهی کار خواهم کرد و با هم‌دیگر به افزایش سلامت مردم کمک خواهیم کرد می‌گفتم دیوانه شده است.
این حوزه خیلی هیجان‌انگیز و سرشار از فرصت است. همه می‌گویند بزرگ‌ترین چالش در این حوزه تغییر دادن واقعی رفتار‌ها و آگاهی‌بخشی است و از پشت سر گذاشتن واپسین فرسنگ و تماس برقرار کردن با بیماران حرف می‌زنند.
وقتی صد‌ها میلیون گوشی در جیب مردم جاخوش کرده باشد و ده‌ها میلیون افزاره بر مچ‌شان بسته باشند و افزون بر این اعتماد مشتریان را جلب کرده باشیم فرصتی رخ می‌نماید که نمی‌توانیم از آن چشم بپوشیم».
منبع: ایندیپندنت
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید