اضطراب شما از چه نوعی است؟
افرادی که دچار اضطراب هستند از نظر ظاهری و بالینی علایمی در چهره و حالات بدنی خود بروز میدهند و از این منظر شناسایی و تشخیص اضطراب کار دشواری نیست. بهعنوان مثال فرد ناراحت و بیمناک به نظر میرسد و قادر به تمرکز کافی نبوده و احساس میکند که فراموشکار شده است.
کد خبر :
۷۳۸۷۰
بازدید :
۱۴۹۳۹
اکثر افراد هنگام روبروشدن با موقعیتهایی که تهدیدکننده است، احساس ترس و حتی اضطراب میکنند. گاهی برخی از افراد واکنشهای بیش از حد معمول به موقعیت تهدیدکننده نشان میدهند و قادر به کنترل آن نیستند و علائمی، چون مشکل به خوابرفتن، تندشدن ضربان قلب، احساس ضعف، لرزش بدن و تعرق، درد در ناحیه سینه، دشواری تنفس، و احساس از دست دادن کنترل را نشان میدهند.
دکتر محمدتقی براهنی روانشناس نامی در جلد دوم کتاب «زمینه روانشناسی» اشاره کرده که «بروز نشانهها و علائم یادشده در هر فردی، میتواند او را در طبقهبندی اختلالات اضطرابی قرار دهد. ترس و اضطراب ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و اضطراب میتواند عامل ترس باشد گرچه عوامل متعدد دیگری میتوانند عامل ایجاد ترس و اضطراب باشد.
اگرچه ترس و اضطراب حالات هیجانی نابهنجاری نیز تلقی میشوند، اما گاهی اوقات افراد نرمال و بهنجار نیز دچار این حالات هیجانی نابهنجار نیز میشوند. بهعنوان مثال ترس از بلندی، مار، سگ و…»
تفاوت ترس و اضطراب
دکتر نصرالله پورافکاری، روانپزشک و استاد دانشگاه درترجمه کتابش با عنوان «روانشناسی نابهنجار» به تفصیل به ترس و اضطراب پرداخته است. در این کتاب چهار جزء مهم در پاسخ و واکنش به ترس مطرح شده است.
تفاوت ترس و اضطراب
دکتر نصرالله پورافکاری، روانپزشک و استاد دانشگاه درترجمه کتابش با عنوان «روانشناسی نابهنجار» به تفصیل به ترس و اضطراب پرداخته است. در این کتاب چهار جزء مهم در پاسخ و واکنش به ترس مطرح شده است.
«جزء شناختی» که در آن فرد هنگام مواجهه با موقعیت ترسناک، از اینکه ممکن است در معرض خطر احتمالی و یا آسیب جسمی قرار بگیرد، احساس دلشوره پیدا میکند. در این وضعیت نشانههایی، چون گشادشدن مردمک چشم و تغییر در تنفس (تندشدن تنفس و ضربان قلب) و مشکل گوارشی، چون عدم کنترل ادرار در وضعیت جسمی فرد ظهور مییابد.
«جزء هیجانی» که بروز احساسات و رفتارهایی، چون احساس پریشانی و نگرانی، احساس ضعف و لرزش دست و بدن، و در نهایت فرار از موقعیت ترسناک، برای محافظت از خود در برابر آسیب احتمالی جسمی و جانی را شامل میشود. البته واکنش فرد در اضطراب، شدیدتر از واکنش او در موقعیت ترس است به این معنی که در اضطراب فرد از احساس اضطراب خود رنج میبرد و حتی در مواقعی توان فرارکردن از موقعیت اضطرابزا را ندارد.
چون نمیداند که علت اصلی اضطراب او چیست. در واقع این همان تفاوت اصلی بین ترس و اضطراب است. در ترس فرد میداند که از چه چیزی میترسد. واکنشهای افراد در اجزای جسمی و هیجانی در اضطراب و ترس مشابه است، اما معمولاً واکنش افراد مضطرب شدیدتر از افرادی است که دچار ترس شدهاند.
پورافکاری همچنین معتقد است که عوامل فرهنگی، آموزشی و تحصیلی، مذهبی، اجتماعی و میزان پیوستگی بین عوامل فرهنگی و اجتماعی در ایجاد اضطراب موثرند.
دیوید برنر، روانپزشک در آمریکا در کتابش «از حال بد به حال خوب» که از سوی مهدی قراچهداغی برگردان فارسی شده است، ترس را واکنشی شیمیایی و فیزیکی در مواجهه با موقعیت خطرناک دانسته است. به باور او ترس مشکلی است که میتواند تاثیر منفی بر زندگی فرد گذاشته و مانع فعالیتهای روزمره و روزانه فرد شود.
دیوید برنر، روانپزشک در آمریکا در کتابش «از حال بد به حال خوب» که از سوی مهدی قراچهداغی برگردان فارسی شده است، ترس را واکنشی شیمیایی و فیزیکی در مواجهه با موقعیت خطرناک دانسته است. به باور او ترس مشکلی است که میتواند تاثیر منفی بر زندگی فرد گذاشته و مانع فعالیتهای روزمره و روزانه فرد شود.
دیوید برن، اضطراب را واکنش فرد دربرابر خطری میداند که اصلا وجود خارجی ندارد. او «اضطراب مرضی» را حالات هیجانی دردآوری میداند که با نشانههای جسمی یا فیزیکی همراه است و فرد در نتیجه آن احساس بیتابی و بیقراری میکند که خود از علت اصلی آن آگاه نیست.
افرادی که دچار اضطراب هستند از نظر ظاهری و بالینی علایمی در چهره و حالات بدنی خود بروز میدهند و از این منظر شناسایی و تشخیص اضطراب کار دشواری نیست. بهعنوان مثال فرد ناراحت و بیمناک به نظر میرسد و قادر به تمرکز کافی نبوده و احساس میکند که فراموشکار شده است.
همچنین در هنگام درمان عموما مشکلات خواب و کابوسهای شبانه را گزارش میکنند. دکتر جواد وهابزاده روانپزشک، نیز در کتابش «مباحث عمده در روانپزشکی» به نشانههایی دیگر از اضطراب اشاره کرده است که این علایم شامل علایم جسمانی، چون تپش قلب، فشار خون، فشار قفسه سینه، ناراحتی شکم، خستگی و تاری دید و در برخی از موارد شدید اضطراب لکنت زبان را نیز شامل میشود.
مرز بین ترس بهنجار و نابهنجار
دکتر نصرالله پورافکاری، روانپزشک و استاد دانشگاه در کتابش «روانشناسی نابهنجار» درباره ترس بهنجار و نابهنجار معتقد است: وقتی که فرد در برابر موقعیت خطر واقعی قرار بگیرد بهعنوان تجربه ترس بهنجار قلمداد میشود. بهعنوان مثال کارگری که در ارتفاع کار میکند با وزش باد شدید دچار ترس میشود که منبع ترس معقول و طبیعی است.
مرز بین ترس بهنجار و نابهنجار
دکتر نصرالله پورافکاری، روانپزشک و استاد دانشگاه در کتابش «روانشناسی نابهنجار» درباره ترس بهنجار و نابهنجار معتقد است: وقتی که فرد در برابر موقعیت خطر واقعی قرار بگیرد بهعنوان تجربه ترس بهنجار قلمداد میشود. بهعنوان مثال کارگری که در ارتفاع کار میکند با وزش باد شدید دچار ترس میشود که منبع ترس معقول و طبیعی است.
اما برعکس وقتی که فرد در موقعیتی قرار میگیرد که خطر واقعی و حتی احتمالی در کار نباشد و بترسد، آن ترس نابهنجار است. چنانکه برخی از مردم در برابر موقعیتهایی که حتی خطر احتمالی هم ندارد، میترسند. بهعنوان مثال نزدیکشدن به سگی که با زنجیر محکمی مهار شده است، خطری برای فرد ندارد.
زمانی که واکنش فرد در ترسهای نابهنجار با وجود منطقینبودن آن تشدید شود در طبقهبندی «اختلال فوبیا»ی خاص قرار میگیرد؛ به این معنی که فرد خود میداند که سگی که با زنجیر مهار شده خطری برای او ندارد و او از این مسئله آگاه است، اما با این وجود واکنشهای شدید و غیرنرمال از خود نشان میدهد.
در اضطراب اما، فرد مدام در فکر پیشبینیکردن آینده است و حتی به طور خلاقانهای تخیلش را در این زمینه به کار میگیرد. دکتر پورافکاری معتقد است «فرد مضطرب مدام در پی پیشبینی خطری است که مشخص نیست اتفاق بیافتد یا خیر. این در حالی است که فرد در احساس ترس با موقعیت تهدیدکننده روبرو شده است».
در اضطراب اما، فرد مدام در فکر پیشبینیکردن آینده است و حتی به طور خلاقانهای تخیلش را در این زمینه به کار میگیرد. دکتر پورافکاری معتقد است «فرد مضطرب مدام در پی پیشبینی خطری است که مشخص نیست اتفاق بیافتد یا خیر. این در حالی است که فرد در احساس ترس با موقعیت تهدیدکننده روبرو شده است».
یکی دیگر از موارد تمایز ترس و اضطراب این است که فرد در حالات اضطرابی سعی میکند به طور انتخابی به چیزهایی که در محیط اطرافش هستند توجه کند. در واقع فرد از این طریق سعی میکند علت اضطراب خود را ثابت کرده و نشان دهد که اضطراب او غیرمنطقی نبوده است.
جوزف اُکانر نویسنده مشهور روسی که کتابش، «خودتان را از غلبه بر ترس آزاد کنید» کتابی که سال ۲۰۰۵ در زمره کتابهای پروفروش قرار گرفت، درباره ترس نوشته است: صدا و احساسهایی که فرد در موقعیت ترس حس میکند، ممکن است حاصل تخیلات فرد باشد و فرد به هنگام ترس واکنشها و پاسخهایی دهد که با تغییرات جسمی همراه است.
جوزف اُکانر نویسنده مشهور روسی که کتابش، «خودتان را از غلبه بر ترس آزاد کنید» کتابی که سال ۲۰۰۵ در زمره کتابهای پروفروش قرار گرفت، درباره ترس نوشته است: صدا و احساسهایی که فرد در موقعیت ترس حس میکند، ممکن است حاصل تخیلات فرد باشد و فرد به هنگام ترس واکنشها و پاسخهایی دهد که با تغییرات جسمی همراه است.
از جمله میتوان به رنگپریدگی، گردشدن چشم، خشکشدن دهان، دلهره و گریهکردن اشاره کرد. اُکانر معتقد است برخی از ترسها ذاتیاند؛ مانند ترس از افتادن از بلندی و برخی از ترسها نیز اکتسابی هستند مانند ترس از پزشک و بیمارستان و تصادف ماشین که منجر به پاسخهای عاطفی فرد به موقعیت تهدیدکننده میشود. در واقع ترسهای هیجانی از فردی به فردی دیگر میتواند متفاوت باشد.
اضطراب شما از چه نوعی است؟
دوان پیشولتز، روانشناس اجتماعی و نویسنده آثار روانشناسی از آمریکا در کتابش «نظریههای شخصیت» (ترجمه، یحیی سیدمحمدی) بر این باور است که اضطراب به فرد هشدار میدهد که خطری و یا موقعیت تهدید کنندهای در کمین اوست و باید از خودش محافظت کند.
زیگموند فروید نیز پایههای اضطراب را مشکلات روحی و روانی ارزیابی میکند. او معتقد است که انسان اولین اضطراب را از «ضربه تولد» احساس میکند. فروید بر این باور است که این ضربه تولد بهعنوان الگوی اضطرابی برای فرد در واکنش به ترسهایی خواهد بود که در آینده، فرد آنها را تجربه خواهد کرد. فروید اضطراب را به سه دسته تقسیم کرده است.
اضطراب واقعی: نوعی از اضطراب است که به فرد کمک میکند تا خود را از عوامل تهدیدکننده و خطرناک محافظت کند. مانند آتش، طوفانها، زلزله، و بلایای طبیعی و زمانی که عامل خطر از بین رفت اضطراب نیز فروکش میکند.
اضطراب روانرنجور: این نوع اضطراب ریشه در دوران کودکی فرد دارد و حاصل تعارضات فرد بین ارضای نیازهای غریزی و واقعیت است. بهعنوان مثال کودکانی که در دوران کودکیشان به خاطر ابراز تکانههای جنسی و یا پرخاشگری از سوی والدینشان تنبیه میشوند.
اضطراب اخلاقی: این نوع حاصل احساس عذاب وجدان و یا ترس از عذاب وجدان و گناه است. فرد زمانیکه تمایل به ابراز تکانههای غریزی دارد که با اخلاقیات منافات دارد، احساس شرم و گناه میکند و دچار عذاب وجدان زیادی میشود.
بر اساس نکات مطرح شده میتوان گفت که اضطراب و ترس ناشی از ناتوانی فرد در مقابله با فشارهای روانی است. گاهی نیز اضطراب ناشی از شکستهای اجتماعی فرد و گاهی نیز به دلیل عدم حمایتهای فرد از جمله همسر، خواهر و برادر، دوستان و اطرافیان فرد باشد. با توجه به تقیسم بندی انواع اضطراب در بالا در برخی از موارد که ترس و اضطراب شدید است، درمان و کاهش علایم ترس و اضطراب نیاز به ریشهیابیهای عمیقتری دارد.
منبع: ایندیپندنت
۰