می‌خواست تابعیت مازندران را بگیرد!

می‌خواست تابعیت مازندران را بگیرد!

اگر شامگاه ۲۵ اسفند ۱۳۷۷ سیروس طاهباز بدرود حیات نمی‌گفت، دوم دی‌ شمع تولد ۸۴ سالگی خود را فوت می‌کرد. او زاده سال ۱۳۱۸ در بندرانزلی بود. در تهران و آبادان، درس خواند و رشته‌ پزشکی را در دانشگاه تهران تا سال ششم ادامه داد؛ اما چنان شیفته ادبیات شد که پزشکی را رها کرد.

کد خبر : ۱۶۸۱۳۴
بازدید : ۴۵

سیروس طاهباز را مشتاق نیما یوشیج می‌خوانند؛ مردی که ۳۵ سال دست‌نوشته‌های ناخوانا و فرسوده پدر شعر نو فارسی را گردآوری و تدوین کرد.

اگر شامگاه ۲۵ اسفند ۱۳۷۷ سیروس طاهباز بدرود حیات نمی‌گفت، دوم دی‌ شمع تولد ۸۴ سالگی خود را فوت می‌کرد. او زاده سال ۱۳۱۸ در بندرانزلی بود. در تهران و آبادان، درس خواند و رشته‌ پزشکی را در دانشگاه تهران تا سال ششم ادامه داد؛ اما چنان شیفته ادبیات شد که پزشکی را رها کرد.

از آبان‌ماه سال ۱۳۴۰ تا اسفندماه سال ۱۳۴۵ سیروس طاهباز سردبیر و ناشر مجله «آرش» بود. انتشار این مجله به آشنایی او با خانواده نیما یوشیج انجامید. سپس به انتشار «دفترهای زمانه» پرداخت.  

او کار گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین بیش از ۲۰هزار برگ از دست‌نوشته‌های ناخوانا و فرسوده‌ نیما یوشیج ـ بنیان‌گذار شعر امروز ایران ـ را که تنها اندکی از آن در زمان حیات او منتشر شده بود، از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد و در طی ۳۵ سال، با انتشار ۲۳ دفتر جداگانه، نهایتا توانست مجموعه‌ کامل شعرهای نیما (فارسی و طبری)، مجموعه‌ کامل نامه‌ها، درباره‌ شعر و شاعری و برگزیده‌ آثار نیما (نثر به همراه دفتر یادداشت‌های روزانه) را منتشر و بدین سان، نام خود را به عنوان گردآورنده‌ کلیه‌ آثار نیما یوشیج ماندگار کند؛ به همین دلیل مرتضی کاخی، نویسنده و ویراستار طاهباز را مشتاق نیما می‌خواند به گونه‌ای که طاهباز به شوخی می‌گفت: «می‌خواهم تابعیت مازندران را بگیرم». البته برخی از جمله کاخی و سیروس نیرو معتقدند عیب کار طاهباز در جمع‌آوری آثار نیما این است که غلط‌گیری درستی نشده‌اند.

طاهباز در کارنامه‌ ادبی خود، علاوه بر ترجمه‌ آثاری از جان اشتاین بک، ارنست همینگوی، آرتور میلر و ساموئل بکت، در حوزه‌ ادبیات کودکان، صاحب ده‌ها نوشته و ترجمه است که از میان آن‌ها می‌توان به شاعر و آفتاب، بچه‌ها و کبوترها، باغ همیشه بهار، پیروزی بر شب و یادگار دوست اشاره کرد.

در سال ۱۳۴۸ سیروس طاهباز به پیشنهاد م. آزاد به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیوست و در کنار فیروز شیروانلو، فریده فرجام و بعدها داریوش آشوری و نادر ابراهیمی به کار ویرایش، نگارش و ترجمه برای کودکان و بررسی‌های تاریخی ادبیات کودکان پرداخت و میان سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بر عهده داشت.

او  علاوه بر اینکه خود جایزه‌ «سیب طلایی» دوسالانه‌ «براتیسلاوا» را برای کتاب «باز هم زندگی کنیم» به دست آورد، کتاب‌های متعددی از آن کانون، صاحب معتبرترین جوایز بین‌المللی شدند.

طاهباز خالق بیش از ۷۰ کتاب تألیف، تدوین یا ترجمه در حوزه‌های مختلف ادبی است: ازجمله «تک‌نگاری یوش»، «پردرد کوهستان»، «کماندار بزرگ کوهساران»، «مصیبت نویسنده بودن»، «تپه‌ آویشن»، «در نای صلح و کتاب ماهی سیاه دانا»، «از پا نیفتاده و ده داستان دیگر از همینگوی»، «دنیا خانه‌ من است»، «منتخبی از شعر و نثر نیما»، «زنی تنها؛ درباره‌ زندگی و هنر فروغ».

سیروس طاهباز شبانگاه ۲۵ اسفند ۱۳۷۷ در ۵۹ سالگی از دنیا رفت و کنار نیما در خانه‌ او که از اماکن حفاظت‌شده‌ میراث فرهنگی در یوش است، در خانه ابدی خود آرمید.

منبع: ایسنا

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید