وقتی که عذرخواهی میکنیم، واقعا چه چیزی تغییر میکند؟
کد خبر :
۲۵۵۷۹
بازدید :
۲۵۸۰
فرادید | اشکالی ندارد که گاهی اشتباه کنیم. به هر حال همین اشتباهات است که باعث به راه افتادن بحث و عقیده مستقل میشود.
به گزارش فرادید به نقل از گاردین، در سال 2016 خطرناکترین کلمه «ببخشید» بوده است. وقتی جان بَکوِل (Joan Bakewell) هفته پیش ادعا کرد که بی اشتهایی نشانه «آزادیهای بیش از اندازه در جامعه ماست» و منظورش این بود که «مردم سوریه در کمپها دچار بی اشتهایی نیستند. من فکرمی کنم ممکن است بی اشتهایی ناشی از خودشیفتگی باشد». این اظهار نظر او با مخالفت شدیدی مواجه شد. از او خواسته شد تا از روزنامه ساندی تایمز هم که این مصاحبه را منتشر کرده بود، بخواهد بابت آن حرفها عذرخواهی کند (بکول انتظار نداشت که اظهاراتش عینا منعکس شود). بکول مطمئنا در اشتباه بود. بررسیها نشان میدهند که اختلالات تغذیه در کشورهای غیر غربی در حال افزایش است؛ گذشته از این، کلیشه "مشکلات جهان اولیها" به طور احمقانهای مهربانانه است. اما مسئلهای نیست که او اشتباه کرده است.
مسئلهای نیست که من، شما و یا اغلب مردم در اشتباه باشیم. افراد مشهور در مورد هر چیز احمقانهای که میخواهند فکر میکنند، در واقع هر چه آزادانهتر بهتر. این موضوع برای خیلیها خبر خوبی است. وقتی کارل لاگرفلد نظر خودش در مورد مشکلش با زنهای چاق را تکرار کرد ما یعنی همه آدمهای معقول عصبانی شدیم. بعضیها اعتقاد داشتند که او باید عذرخواهی کند. یک گروه ذینفوذ تلاش کرد که او را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. اما هیچ کدام از این عکسالعملها ذهن شخصی مثل کارل را که معتقد است هیچوقت اشتباه نکرده است، شخصی که شبیه به آدمهای ناقصالخلقهی عکسهای دایان آربس است و شبیه جنایتکارهای تلویزیونی حرف میزند را تغییر نمیدهد. پس معنی این کار چیست؟ معنی عذرخواهی وقتی که شخص هنوز فکر میکند که حق با او است چیست؟ این عذرخواهی خطاب به چه کسی است؟
توهین کسی که هیچ شناختی از زندگی شما ندارد تا چه اندازه میتواند مؤثر باشد؟
آیا این عذرخواهی از زنی است که نظر کارل را در یک سال دو بار خوانده و از حماقت او ناراحت شده است. حالا قسم خورده که به خاطر آن توهین امسال یکی از کیفهای 4000 پوندیاش را نخرد؟ آیا این عذرخواهی مهمِ هفته از کسانی است که بخش نظرات مقاله بکول که به طور وسیعی منتشر شده را خواندهاند و احساس کردهاند که : «خُب به نظرم این همانی است که من دوست داشتم قبل از انتشار وسیعش در مورد آن مطمئن شوم.» و بعد آن را فراموش کردهاند؟ آیا این عذرخواهی از کسانی است که تجربه سوء تغذیه دارند، و احساس میکنند که بقیه در موردشان اشتباه میکنند؟ اما توهین کسی که هیچ شناختی از زندگی شما ندارد تا چه اندازه میتواند مؤثر باشد؟ اگر فرد مورد نظر یک نماینده مجلس، یک معلم، یا شخصی بود که عقاید او به نحو موثری میتوانست بر زندگی دیگران تاثیر داشته باشد، عذرخواهی به عنوان آغاز یک حرکت بزرگتر میتوانست مطلوب باشد. با این حال مردم به جای درخواست غرامت، آیا از این به بعد از این موضوع چشمپوشی نمیکنند و به جان بکول اجازه نمیدهند که کمی از عقاید خود کوتاه بیاید؟ آدم خوبی بودن خوب است اما بعضی وقتها مخالفت کردن تاثیر بیشتری دارد.
چه کسی میتواند بگوید که آنها تاکنون به همان اندازه واقعی که در میانه یک بحث داغ با یک نظر مخالف مواجه میشوند مخالفت را احساس کردهاند. مخالفت باعث پیشرفت ما میشود. عذرخواهیای که در شرایط اجبار انجام شود پر از اما و اگر است و پشیمانی همراه با اما و اگر چه ارزشی دارد؟ وقتی که یک شخص معروف در توئیتر یا روزنامه چیزی میگوید که شما با آن مخالف هستید، در پاسخ باید از این فرصت برای بررسی حقیقت استفاده کنید، بحث کنید و تصوراتتان از آن فرد را اصلاح کنید. برای من این موضوع یک مسئله است که چرا تعداد زیادی از مردم از دست بکول ناراحت هستند، آنها اعتقاد دارند که او «یکی از ما» بود و میبایست ارزشها و عقاید یکسانی با ما میداشت. افسوس.
این موضوع وحشتناکی برای نوشتن است در مورد دنیایی که در آن با وجود هزاران عذرخواهی، همه تظاهر به هم فکری میکند. ظاهر مصنوعی این دنیا وجود مخالفت در لایههای عمیقتر آن را پنهان میکند. وقتی از افراد متاهل دلیل ازدواجشان را میپرسند، همه موافقند که پاسخ درست به این سوال این است: «من به خودم زندگی خدمتکارانه را هدیه کردهام.» همه از طریق توئیتر اعلام کردند که بوریس جانسونِ سیاست مدار، آدم دوست داشتنیای است اما شعار انتخاباتی «کشور ما را اداره کن» دوست داشتنی نیست. همه از لباس پوشیدن شما تعریف میکنند ولی خدا به دادتان برسد اگر یکی از آنها را نپوشید. برای داشتن یک نظر مستقل اول باید بحث کرد. اما هیچ کس از تایید دیگران احساس بدی ندارد و همه با تایید ظاهری افراد موافق هستند. کشف اهمیت مخالفت کردن با دیگران به آهستگی رخ میدهد. اما تا آن موقع گردن افراد از تایید ظاهری دیگران شکسته است.
ما به اشتباه داریم یاد میگیریم که یکی از سختترین چیزهای این طرز تفکر که هر کس هر چه را که دوست دارد میتواند بگوید، این است که هر کس هر چه را که دوست دارد میتواند بگوید.
منبع: گاردین
ترجمه: وبسایت فرادید
۰