چگونه به "نقطه طلایی" تعطیلات برسیم؟
تعطیلات فوق العاده اند، اما زمانی میرسد که میگوییم «هیچ جایی خانهی خود آدم نمیشود» و هوای بازگشت به سرمان میزند. آیا دلتنگی برای خانه به این علت است که ما به «نقطهی طلایی» رسیده ایم؟
کد خبر :
۶۸۹۶۹
بازدید :
۳۴۷۹
فرادید | تعطیلات بی نظیرند. برنامه ریزی برای تعطیلات ما را سرحال میآورد، به تعطیلات رفتن خطر حملهی قلبی و افسردگی را در افراد کاهش میدهد. وقتی بعد از تعطیلات به محل کار باز میگردیم، بیش از قبل خلاق و کوشا میشویم.
تعطیلات فوق العاده اند، اما زمانی میرسد که میگوییم «هیچ جایی خانهی خود آدم نمیشود» و هوای بازگشت به سرمان میزند. آیا دلتنگی برای خانه به این علت است که ما به «نقطهی طلایی یا نقطهی عطف» Bliss Point رسیده ایم؟
مدت زمان مناسب برای تعطیلات چند روز است؟ و آیا مفهوم اقتصادی «نقطهی طلایی» برای تعیین مدت زمان ایده آل تعطیلات کاربرد دارد؟
تعطیلات فوق العاده اند، اما زمانی میرسد که میگوییم «هیچ جایی خانهی خود آدم نمیشود» و هوای بازگشت به سرمان میزند. آیا دلتنگی برای خانه به این علت است که ما به «نقطهی طلایی یا نقطهی عطف» Bliss Point رسیده ایم؟
مدت زمان مناسب برای تعطیلات چند روز است؟ و آیا مفهوم اقتصادی «نقطهی طلایی» برای تعیین مدت زمان ایده آل تعطیلات کاربرد دارد؟
زیادی اش دل را میزند؟
مفهوم «نقطهی خوشی» دو معنای متفاوت، اما مرتبط به هم دارد.
در صنایع غذایی، این مفهوم به معنی رسیدن به ترکیبی ایده آل از نمک، شکر و چربی در محصولات است که مصرف کننده را شیفتهی آن محصول غذایی میکند، بطوری که گذشتن و پرهیز کردن از آن محصول برایش سخت میشود. به طور مثال شما نمی توانید از تمام کردن یک بسته چیپس یا پفک دست بکشید.
به گزارش فرادید به نقل از BBC World ، نقطهی طلایی یا نقطه ی عطف یک مفهوم اقتصادی هم هست که به معنی سطحی از مصرف است که رضایت ما را به همراه دارد: یک نقطهی اوج که عبور از آن رضایتمندی ما را کاهش میدهد. قاعدتا هر چه از این نقطه دورتر شویم، رضایت کم و کمتر می شود.
مصرف طعمهای متمایز مغز ما را پر میکند و تمایل ما را به مصرف بیشتر کاهش میدهد، چیزی که در اصطلاح تخصصی به آن «سیری حسی» گفته میشود؛ بنابراین مصرف یک نوع غذا در طولانی مدت اشتیاق اولیه ما به آن را کاهش میدهد. در مورد موسیقی هم همینطور است، ما گاهی آن قدر آهنگ مورد علاقهی خود را گوش میدهیم که واکنش مغزمان به آن آهنگ معکوس میشود. به اصطلاح آن قدر گوش میدهیم که حالمان از آن آهنگ بد میشود.
در مورد تعطیلات چگونه است؟ همهی ما آن نقطهای را که دوست داریم به خانه برگردیم حس کرده ایم. آیا امکان دارد که حتی دراز کشیدن در ساحلی آرام زیر نور آفتاب یا کشف مکانهای هیجان انگیز هم یک نقطهی خوشی داشته باشند که عبور از آن ما را دلزده کند؟
نقش دوپامین
مطمئن نیستیم، اما روان شناسان میگویند احتمالا دوپامین--پیام رسانی شیمیایی در مغز که در پاسخ به فعالیتهای پاداشمند انسانها تولید میشود--در این میان نقش بازی میکند.
فعالیتهای پاداشمند میتواند شامل فعالیتهایی باشد که برای انسان ارزش زیستی دارند مانند خوردن و برقراری رابطه و همینطور محرکهایی مانند پول یا عاشق شدن.
دوپامین وضعیتی را ایجاد میکند که فرد آن را حس خوب تعبیر میکند. بر طبق گفتههای پیتر ووست، استاد علوم اعصاب در دانشگاه Aarhus در دانمارک، گشت و گذار در یک مکان جدید سطح دوپامین را افزایش میدهد. ورود به یک مکان جدید برای ما چالش برانگیز است، زیرا باید با محیط، فرهنگ و روزمرگیهای جدید خود را تطبیق دهیم. هر فعالیت چالش برانگیزی سطح دوپامین را افزایش میدهد.
هر چه یک تجربه پیچیدهتر باشد، احتمال آن که رضایت ما به واسطهی افزایش سطح دوپامین افزایش پیدا کند، بیشتر میشود.
«اگر تجربه تک بعدی باشد، به سرعت از آن خسته میشوید. اما اگر متنوع و چالش برانگیز باشد، تمایل و علاقهی شما به آن بیشتر میشود و رسیدن به نقطهی خوشی به تعویق میافتد.»
ووس توضیح میدهد که حتی پیش بینی ما از تجربههای لذت آفرین نیز سطح دوپامین را افزایش میدهد. میزان آشنایی نیز با سطح دوپامین ارتباط دارد.
به طور مثال اگر به هتل یا مکانی که قبلا از آن خاطرهی خوش داشته اید، بازگردید، سطح دوپامین شما افزایش مییابد. اما همین آشناپنداری چنانچه بیش از حد شود، معکوس عمل میکند و در فرد احساس خستگی و کسالت ایجاد میکند.
تازگی جذاب است
تحقیقات اندکی در مورد این موضوع انجام شده است. استاد دانشگاه بردا در هلند، جروئن ناوین، میگوید، تحقیقاتی که تا کنون با موضوع شادی تعطیلات انجام شده است-از جمله تحقیق خود او-فقط سفرهای کوتاه مدتی که نهایتا دو هفته به طول انجامیده اند را مورد آزمون قرار داده است.
مطالعهی او پیرامون خلقیات ۴۸۱ گردشگر در هلند، که بیشتر آنها ۱۷ روز یا کمتر در مسافرت بودند، هیچ مدرکی دال بر وجود نقطهی خوشی را ارائه نکرد.
او میگوید: «گمان نمیکنم که در سفرهای کوتاه مدت نقطهی خوشی وجود داشته باشد. اما قطعا در سفرهای بلند مدت این اتفاق میافتد.»
نظریههای اندکی علت چنین اتفاقی را توضیح داده اند. یکی از این نظریهها میگوید که سادهترین علت وجود نقطهی خوشی در سفرهای طولانی مدت این است که حوصلهی ما سر میرود. درست مثل وقتی که بیش از اندازه به آهنگ مورد علاقه مان گوش میدهیم و از آن دلزده میشویم.
نتایج یک مطالعه نشان داد که ما بین یک سوم و کمتر از نصف شادیهای حاصل از مسافرت و تعطیلات، ناشی از تازگی یا حس جدید بودن محرکها و تفاوتشان با محرکهای زندگی روزمره مان است.
مطالعهی او پیرامون خلقیات ۴۸۱ گردشگر در هلند، که بیشتر آنها ۱۷ روز یا کمتر در مسافرت بودند، هیچ مدرکی دال بر وجود نقطهی خوشی را ارائه نکرد.
او میگوید: «گمان نمیکنم که در سفرهای کوتاه مدت نقطهی خوشی وجود داشته باشد. اما قطعا در سفرهای بلند مدت این اتفاق میافتد.»
نظریههای اندکی علت چنین اتفاقی را توضیح داده اند. یکی از این نظریهها میگوید که سادهترین علت وجود نقطهی خوشی در سفرهای طولانی مدت این است که حوصلهی ما سر میرود. درست مثل وقتی که بیش از اندازه به آهنگ مورد علاقه مان گوش میدهیم و از آن دلزده میشویم.
نتایج یک مطالعه نشان داد که ما بین یک سوم و کمتر از نصف شادیهای حاصل از مسافرت و تعطیلات، ناشی از تازگی یا حس جدید بودن محرکها و تفاوتشان با محرکهای زندگی روزمره مان است.
در سفرهای طولانی تر، ما وقت بیشتری داریم تا به محرکهای محیط عادت کنیم، به خصوص اگر برای مدت طولانی در یک مکان خاص اقامت کنیم و فعالیتهای تکراری و مشابه انجام دهیم.
در این مورد هم افراد میتوانند با تنوع بخشیدن به فعالیتهایی که در تعطیلات انجام میدهند، از یکنواخت شدن سفر جلوگیری کنند. جروئن میگوید، میتوان با تنوع بخشیدن به فعالیتها در طول یک سفر چند هفتهای از آن به اندازهی کافی لذت برد.
چه چیزهایی اهمیت دارند؟
نتیجهی تحقیقی که در مجلهی مطالعات شادی به چاپ رسیده است، نشان میدهد که راههای متعددی برای لذت از تعطیلات وجود دارد، شامل انجام فعالیتهایی که ما را به چالش میکشند و فرصتهایی برای یادگیری فراهم میکنند و همینطور فعالیتهای معنادار که به اهداف ما در زندگی میافزایند، مانند فعالیتهای داوطلبانه و خیریه.
لیف ون باون، استاد روان شناسی و علوم اعصاب دانشگاه کلورادو میگوید، از آن جا که افراد با انجام فعالیتهای متنوع و متفاوت خوشحال میشوند، نقطهی خوشی نیز بسیار فردی است.
او بر این باور است که فعالیتها میتوانند تعیین کنند هر فرد در چه زمانی به نقطهی خوشی میرسد. آن چه مهم است این است که برخی از فعالیتها انرژی فیزیکی و روانی زیادی را طلب میکنند. برخی فعالیتها مانند پیاده روی در کوه باعث میشوند که بدن فرد انرژی خود را از دست بدهد. سایر فعالیت ها، مانند بازی در شهربازی هم به لحاظ ذهنی و هم به لحاظ فیزیکی خستگی ایجاد میکنند.
لیف ون باون، استاد روان شناسی و علوم اعصاب دانشگاه کلورادو میگوید، از آن جا که افراد با انجام فعالیتهای متنوع و متفاوت خوشحال میشوند، نقطهی خوشی نیز بسیار فردی است.
او بر این باور است که فعالیتها میتوانند تعیین کنند هر فرد در چه زمانی به نقطهی خوشی میرسد. آن چه مهم است این است که برخی از فعالیتها انرژی فیزیکی و روانی زیادی را طلب میکنند. برخی فعالیتها مانند پیاده روی در کوه باعث میشوند که بدن فرد انرژی خود را از دست بدهد. سایر فعالیت ها، مانند بازی در شهربازی هم به لحاظ ذهنی و هم به لحاظ فیزیکی خستگی ایجاد میکنند.
ون باون میگوید، در تعطیلاتی که ما را از انرژی خالی میکنند، نقطهی خوشی ممکن است «در سطح پایین تری از مصرف که هرگز انتظارش را نداشتیم، ایجاد شود».
اما اِد وینگرهوئت، استاد روان شناسی بالینی از دانشگاه تیلبرگ در هلند معتقد است که تفاوتهای فردی بسیار متنوع است تا جایی که برخی ممکن است استراحت کردن در ساحل را طاقت فرسا و کوه نوردی را انرژی بخش بدانند و بر عکس.
او میگوید: «انتخاب فعالیتهایی که با ذائقهی ما ارتباط داشته باشد و محدود کردن فعالیتهایی که باعث تخلیهی انرژی مان میشود، میتواند رسیدن به نقطهی خوشی را به تعویق بیندازد».
اما هنوز هیچ تحقیقی که این فرضیه را تایید کند انجام نشده است.
محیط تعطیلات
یکی دیگر از عوامل مهم محیطی است که ما در آن تعطیلات خود را میگذرانیم.
گذران تعطیلات در شهرها میتواند هیجان انگیز باشد. اما در عین حال، شلوغی، سر و صدا و نورها چراغها در شب میتوانند خواب ما را بر هم بزنند و استرس و اضطراب روحی و جسمی ایجاد کنند.
جسیکا دِ بلوم، محقق دانشگاه Tampere and Groningen در فنلاند و هلند میگوید: «محرکهای دائمی شهرها باعث میشود از حس هایمان بیش از حد کار بکشیم و همین استرس زاست.»
همین اتفاق زمانی که مشغول تطبیق دادن خود با یک فرهنگ جدید هستیم که ما را به چالش میکشد، رخ می دهد.
«این به این معنی است که افراد در یک محیط شهری زودتر از یک محیط طبیعی و روستایی--که اثبات شده میتواند سلامت روانی افراد را به طرز چشمگیری بهبود ببخشد--به نقطهی خوشی میرسند.»
کولین الارد، استاد علوم شناختی و اعصاب دانشگاه واترلو در کانادا میگوید، در این مورد هم تفاوتهای فردی نقش بسیار مهمی دارد.
او میگوید، در حالیکه بسیاری از افراد ممکن است محیط شهرها را بسیار خسته کننده بدانند، دیگران ممکن است بیشترین احساس لذت را از آن ببرند. بطور مثال، کسانی که در شهر زندگی میکنند، راحتتر هستند که تعطیلات خود را در محیطهای شهری بگذراند، زیرا تحقیقات نشان میدهد که ما تمایل به محرکهایی داریک که برای ما آشناتر هستند.
الارد میگوید، شاید این مسئله همچنین به این علت باشد که شهریها به اندازهی سایر افراد از استرس رنج میبرند، اما چون به این استرسها عادت کرده اند، از تاثیرات آن آگاه نیستند.
او میگوید، احتمالا تفاوتهای جمعیت شناختی هم در رسیدن به نقطهی خوشی تاثیر دارد، اما هنوز تحقیقاتی در این زمینه انجام نشده است.
خودتان را بشناسید
خبر خوب این است که میتوان نقطهی خوشی را به تعویق انداخت. هر چند هنوز نمیدانیم دقیقا از چه طریقی این اتفاق میافتد، اما انتخاب مکان مناسب، برنامه ریزی فعالیتهایی که در سفر انجام میدهید و انتخاب همسفر مناسب، میتواند نقطهی خوشی را به تعویق بیندازد.
آندرج میتاس، محقق در زمینهی عواطف و احساسات در دانشگاه بردا، بر این باور است که ما معمولا به صورت ناخودآگاه با برنامه ریزی نوع خاصی از تعطیلات یا فعالیتهایی که به نظرمان هر قدر انجام دهیم باز هم خسته نمیشویم، زمان رسیدن به نقطهی خوشی را تنظیم میکنیم.
آندرج میتاس، محقق در زمینهی عواطف و احساسات در دانشگاه بردا، بر این باور است که ما معمولا به صورت ناخودآگاه با برنامه ریزی نوع خاصی از تعطیلات یا فعالیتهایی که به نظرمان هر قدر انجام دهیم باز هم خسته نمیشویم، زمان رسیدن به نقطهی خوشی را تنظیم میکنیم.
او میگوید، به همین دلیل است که سفر با گروهها و جمعهای خانوادگی باعث میشود در مدت زمان کوتاهی به نقطهی خوشی برسیم، زیرا تمایلات متنوع افراد همراه مانع از آن میشود که نیازهای فردی ما در الویت قرار گیرد.
اما میتاس میگوید، میتوان با برقراری روابط اجتماعی قوی با اعضای گروه، از مسافرت لذت بیشتری برد و رسیدن به نقطهی خوشی را نیز به تعویق انداخت. او تاکید میکند که روابط اجتماعی قوی با دیگران در طول سفر یکی از پیش شرطهای شادی در تعطیلات است.
میتاس میگوید، مشکل اینجاست که اکثر ما احتمالا در پیش بینی چیزهایی که باعث خوشحالی مان میشوند، دچار اشتباه میشویم. بسیاری از تحقیقات نشان میدهند پیش بینی ما پیرامون این که تصمیم هایمان چه حسی را در آینده در ما ایجاد خواهند کرد، چندان درست از آب در نمیآید.
میتاس میگوید، مشکل اینجاست که اکثر ما احتمالا در پیش بینی چیزهایی که باعث خوشحالی مان میشوند، دچار اشتباه میشویم. بسیاری از تحقیقات نشان میدهند پیش بینی ما پیرامون این که تصمیم هایمان چه حسی را در آینده در ما ایجاد خواهند کرد، چندان درست از آب در نمیآید.
«باید بازاندیشی و آزمون و خطا کنیم تا به این نتیجه برسیم که چه نوع سفری، با چه کسانی، و در چه مدتی باعث رضایت ما میشود و رسیدن به نقطهی خوشی را به تعویق میاندازد.»
منبع: BBC
مترجم فرادید: عاطفه رضوان نیا
۰