بیوگرافی و سرگذشت ایران درودی؛ بانوی نور و بلور
ایران درودی در سن ۸۵ سالگی درگذشت. صفحه رسمی ایران درودی با یک پیام کوتاه اینستاگرامی خبر درگذشت او را تایید کرده و مدیر برنامه درودی علت مرگ او را ایست قلبی عنوان کرده است.
فرادید | ایران درودی، از پیشگامان نقاشی معاصر کشور، روز جمعه هفتم آبان ۱۴۰۰ پس از تحمل سه ماه بیماری، در سن ۸۵ سالگی درگذشت. صفحه رسمی اینستاگرام این هنرمند و سیدمحمد طباطبایی، فعال فرهنگی و دبیر سابق شورای ارزشیابی هنرمندان، که قبلا هم خبر ابتلای درودی به کرونا را اعلام کرده بود، این خبر را تایید کرده اند.
به گزارش فرادید؛ تکتم نعیمی، مدیر برنامه ایران درودی، درباره علت درگذشت این نویسنده، کارگردان و منتقد هنری گفته که ایشان به دلیل بیماری که داشتند اخیرا در رفت وآمد به بیمارستان بودند و متاسفانه جمعه ساعت هفت ونیم صبح به دلیل ایست قلبی در بیمارستان دی از دنیا رفتند.
طبق علام رسانه ها، ایران درودی که از شهریورماه امسال به کرونا مبتلا شده بود، پس از بستری شدن در بیمارستان و گذراندن دوران نقاهت، برای ادامه مراحل درمان به منزل انتقال یافت که گویا توانایی مبارزه با بیماری را نداشته و به کام مرگ کشیده شده است.
درودی از مرگش اینگونه نوشته است: «من زشتیها را دیده ام، اما آنها را ننگریسته ام. به عزرائیل نمی اندیشم، به او افتخار خواهم داد که به من بیندیشد؛ و به او خواهم گفت تو پاداش من هستی، نه پایان من، چرا که مرگ برایم رهایی نیست، آغاز دیگری است.
اگر مرگ را تولدی دیگر بدانیم، خواهم گفت که دستهایم دوباره نقاشی خواهند کرد و بار دیگر، بار سرنوشتی را که حماسه ی عشق را به تلخی و سختی، اما پرشکوه زیسته است به دوش خواهند کشید. تا در تولدی دیگر، دلهرهها و شادیهای زندگی را تصویر کنند و راز زندگی مرا که بر آن مهر عشق خورده است بگشایند. عشق به زندگی، عشق به انسانها، عاشق عشق.»
ایران درودی در کنار نقاشانی، چون بهجت صدر و منیر فرمانفرماییان از زنان پیشتاز در عرصه هنرهای تجسمی بود.
سرگذشت ایران درودی
این هنرمند سرشناسی ایرانی که پدرش خراسانی و مادرش قفقازی بودند، در ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در خراسان متولد شده است.
او سال ۹۵ و در مراسم کلنگ زنی موزه اش گفته بود که پدرش به او آموخته که هویتش به عنوان ایرانی مهمترین مسأله است و تا ابد باید این هویت را حفظ کند. پدرش او را ایران نامیده تا معنای آزادی و آزادگی را درک کند. از همین رو تا آخرین لحظه زندگی به عشق ایران و مردم قلم زده است.
ایران درودی در کودکی با خانواده به اروپا سفر کرد، اما هنگامی که جنگ جهانی دوم شروع شد به ایران برگشتند و مدتی در مشهد زندگی کردند و بعد ساکن تهران شدند.
او به دلیل علاقهای که به نقاشی داشت به کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی میرفت؛ تااینکه در سال ۱۹۵۴ برای تحصیل در رشته نقاشی به دانشکده بوزار در پاریس رفت.
این هرمند بزرگ در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸ به یادگیری هنر در آموزشگاهها و دانشکدههای مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار)، مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای)، انستیتوی آر. سی. آی نیویورک (رشته تهیه و کارگردانی برنامههای تلویزیون) پرداخت.
سپس زمانی که تحصیلش به پایان رسید به ایران بازگشت و در اردیبهشت ۱۳۳۹ آثارش را در تالار فرهنگ تهران به نمایش گذاشت.
درودی در طول دوران فعالیتهای هنری اش ۶۴ نمایشگاه انفرادی در سراسر جهان داشت. او در بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی شرکت کرد و تحسین بسیاری از منتقدان و چهرههای هنری را برانگیخت.
همچنین از سال ۱۳۴۳ عضو کنگره بینالمللی هنرمندان و منتقدان ریمنی، ووکیو و سانماریو ایتالیا بود و از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۱ تهیهکنندگی و کارگردانی بالغ بر ۸۰ فیلم مستند برای تلویزیون تحت عنوان شناسایی هنر را انجام داد.
این نقاش سرشناس در سال ۱۳۴۷ فیلم مستند بیینال ونیز را در ۵۵ دقیقه کارگردانی کرد و از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ استاد مدعو دانشگاه صنعتی شریف برای تدریس تاریخ و شناسایی هنر محسوب میشد.
درودی که با نوشتن کتاب «در فاصله دو نقطه»، نویسندگی را هم تجربه کرده از او و همچنین درباره اش کتابهایی به جا مانده که کتاب آثار نقاشی (۱۳۳۸ ـ ۱۳۵۲) ایران درودی (امیرکبیر)، در فاصله دو نقطه...! (آثار نقاشی ۱۳۳۸ ـ ۱۳۵۲) (نی)، چشم شنوا، قصه انسان و پایداریاش...! (سخن) و گفتگو با ایران درودی (ثالث) از جمله آن هاست.
ایران درودی با سالوادور دالی و آندره کاررو هم دیدار داشته و به عقیده برخی او پیرو مکتب فراواقعگرایی (سوررئالیسم) است. اما سالوادور دالی، نقاش شاخص این سبک هیچگاه سبک درودی را نزدیک به سبک خود نمیدانست.
ساوادور دالی در این باره گفته بود: «غالبا منتقدان نقاشی، نقاشان ناموفق هستند. آنها تفاوت آفتاب و نورها را نمیبینند و تفاوت فرهنگها را نمیشناسند. نه، نقاشی شما شباهتی به آثار من ندارد. شما از فرهنگ دیگری سیراب میشوید و کار من از فرهنگ اسپانیا فرهنگ خون و شن نشات میگیرد و هر نقاشی اگر نقاش باشد فقط به خودش شبیه است.»
درودی در سالهای پایانی زندگی اش تلاش کرد تا با افتتاح موزهای به نام خود، آثارش را در آنجا به نمایش بگذارد.
بر اساس گزارش رسانه ها، او ۱۹۵ اثر هنری خود را به مردم ایران بخشیده است.
توصیف ایران از زبان بزرگان
سالوادور دالی ایران را هنرمندی از خطه شرق باذوق و استعداد بینهایت، توصیف کرده و آندره مالرو نویسنده، منتقد هنری و سیاستمدار فرانسوی هم او را به خاطر کوشش برای آگاه کردن انسانها از عظمتی که در آنهاست و خود بیخبرند، ستایش کرده است.
همچنین ژان کوکتوی آوانگارد و پیشرو هم او را نقاشی نامیده بودند که در دالانهای پیچ در پیچ آثارش… دانسته یا ندانسته همیشه تصویر شخص خود را میکشد.
هوشنگ طاهری هم آثار این هنرمند را «سرشار از نوعی اندیشه کمالیافته دانسته و گفته که لطیفترین و ظریفترین ارتعاشات روحی هنرمند را ترسیم میکنند.
لوتن، شاعر و منتقد بلژیکی هم ایران درودی را نقاش والا، هنرمند واقعی و در یککلام مرید واقعی هنر اصیل و نشانی از ایران توصیف کرده است.
فرانک الگار، منتقد فرانسوی هم درباره او گقته است: «یک زن ایرانی و «یک نقاش راستین بود که برای بیان خویشتن دست به گنج سنت نمادین ایران، ایران سعدی و بهزاد فرو برده است.»
آنتونیو رودریگز اسپانیایی نیز او را یکی از نقاشان بزرگ معاصر و یک هنرمند آزاد که تصاویری از کمال و اعتلا میآفریند، خوانده بود.