همه در بهت و حیرت؛ انحلال کانون فکری کوک و نوجوان؟!
سوال اینجاست وقتی این افراد ارزشمند، کودکی و نوجوانی خود را در کانون گذراندهاند و در آن پرورش یافتهاند چرا باید درباره چنین نهادی بدون هیچ مطالعهای تصمیم گرفت... در نتیجه مسوولان باید در این زمینه کمی عاقلانهتر و منطقیتر رفتار کنند.
جعفر توزندهجانی* | تصمیم واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بسیار عجولانه و شتابزده است. از وقتی که این خبر را شنیدیم همه در بهت و حیرت فرو رفتیم، متاسفانه سیاستمداران ما در وارد کردن شوک استاد هستند.
وقتی قرار است تصمیمی در این حد گرفته شود، بدون تردید باید پیش از آن یک نگاه کارشناسانه شکل گرفته و اتاق فکر تشکیل شود، باید پرسید در حال حاضر بر چه مبنا و چه استدلالی چنین تصمیمی گرفته شده است. از مدیران قبلی گرفته و تا جایی که اطلاع دارم حتی مدیریت فعلی کانون هیچ یک موافق این تصمیم نیستند. نویسندگان، پژوهشگران، مربیان و کتابداران که دیگر جای خود دارد.
از دل این کتابخانهها نویسندگان بسیار بزرگی بیرون آمدهاند. یکی از نویسندگان که خیلی شناخته شده است در صفحه خود نوشته بود که «من در دوره نوجوانی به سرنوشت بدی دچار میشدم و صرفا با مراجعه به یکی از این کتابخانههای کانون بود که نجات پیدا کردم.» به هر حال این فرد اکنون تبدیل به نویسنده بسیار خوبی شده است.
امیدوارم که این تصمیم عملی نشود، چراکه کتابخانههای کانون کتابخانههای تخصصی کودک و نوجوان هستند. در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و لزوم فعالیت این نهادها باید گفت همانطور که وقتی فرزند شما بیمار میشود، او را نزد متخصص اطفال میبرید به ادبیات کودک و نوجوان هم باید از این منظر نگاه شود و یک ضرورت محسوب شود.
همانطور که میگوییم رسیدگی به جسم باید باشد، به روح کودکان هم به صورت تخصصی و ویژه باید نگاه شود. نویسندگان کودک و نوجوان در این زمینه به خوبی اطلاع دارند و میدانند که این کودک و نوجوان روحش چه غذایی میخواهد و کتابخانههای کانون هم دقیقا همین نقش را ایفا میکنند.
اگر به فعالیتهایی که کتابخانهها در این دوران داشتند، مراجعه شود، مشاهده میشود که چه پیشینه و اتفاقات بزرگی در این نهاد رخ داده است. چند سال قبل از طرف کانون به اصفهان رفتیم، به محض ورود یکی از نویسندگانی که خیلی شناخته شده است و در حوزه خردسال کارهای ارزشمندی خلق کرده یکباره با دیدن فضای کانون بغض کرد و گفت: «کودکی من در اینجا آغاز شد و اولین کتابهایم را در اینجا خواندم و اولین داستانهایم را اینجا نوشتهام.»
سوال اینجاست وقتی این افراد ارزشمند، کودکی و نوجوانی خود را در کانون گذراندهاند و در آن پرورش یافتهاند چرا باید درباره چنین نهادی بدون هیچ مطالعهای تصمیم گرفت... در نتیجه مسوولان باید در این زمینه کمی عاقلانهتر و منطقیتر رفتار کنند.
اگر واقعا نگرانی برای کانون و کتابخانههاست، خوب است که مسوولان ببینند مشکلات آنها چیست و تقویتش کنند نه اینکه به این شکل باعث از بین رفتن کانون و کتابخانههای آن شوند. فعالیتهای کانون صرفا به یک انتشاراتی که کتاب تولید میکند، محدود نمیشود و بخشهای مختلفی دارد و تبدیل به یک نهاد بزرگ شده است.
مانند این نهاد با این عظمت و این همه فعالیت و پیشینه درخشان، در حوزه کودک و نوجوان در ایران وجود ندارد. بخش اساسی و اصلی کانون هم کتابخانههای آن است، کتابخانههایی که تا دورترین نقاط کشور نفوذ کردهاند و من بارها گفتهام که پل ارتباطی بین ما نویسندگان و خوانندگانمان همین کتابخانهها هستند.
با عملی شدن این تصمیم که امیدوارم هرگز اتفاق نیفتد، مطمئنا لطمه بزرگی به نهاد کانون میخورد و مهمتر از همه این بخش تخصصی ادبیات کودک و نوجوان در حوزه کتاب و کتابخوانی نادیده گرفته شده و پر واضح است که بعد از آن چه اتفاقی میافتد.
٭ نویسنده کودک و نوجوان