خانه تکانی اساسی به لطف واکسن
حرفهای محمد به اسفند امسال که میرسد دستهایش را به نشانه شکر بالا میبرد و میگوید: «به لطف خدا و واکسیناسیون گسترده امسال وضعیت فرق کرده و کسب و کار ما هم رونق گرفته؛ تلفن پشت تلفن.
یوسف حیدری | زنگ تلفن قطع نمیشود. اولی را پاسخ نداده تلفن دوم زنگ میخورد. میز کناری گوشی موبایل زنگ میخورد و با دست به همکارش اشاره میکند آن را جواب دهد. چند دقیقه یکبار چشم به مانیتور میدوزد و کارگرانی را که قرار است فردا برای نظافت بروند مشخص میکند.
خیلیها هم زنگ میزنند و قیمت میگیرند. یکی تأکید میکند کارگری که میفرستید حتماً سه دوز واکسن زده باشد. منشی سعی میکند مشتری را متقاعد کند، هیچ کارگری بدون تست منفی اعزام نمیشود. صدای مشتری دیگری آن قدر بلند است که به راحتی شنیده میشود. از قیمت بالای نظافت خانهاش شکایت دارد و میگوید اگر میدانستم ۶۰۰ هزار تومان باید بدهم خودم خانه را تمیز میکردم.
«کرونا دو سال مردم را از خانه تکانی شب عید دور کرد و خیلیها ترجیح دادند دور نظافت و خانه تکانی و آمدن کارگر به خانه را خط بکشند. حالا با واکسیناسیون گسترده و کم شدن خطر کرونا همه تصمیم گرفتهاند شب عید خانه تکانی حسابی کنند.»
محمد، مدیر یکی از شرکتهای خدماتی نظافتی این را میگوید و دفتر بزرگ روی میزش را باز میکند تا جمعه را برای یکی از مشتریها رزرو کند:
«امسال با دو سال قبل قابل مقایسه نیست. اسفند پارسال و دو سال گذشته وضعیت خوبی نداشتیم. خیلی از مردم ترجیح میدادند خانهتکانی نکنند. اسفند ۹۸ تازه یک ماه بود که کرونا جولان میداد و همه را به وحشت انداخته بود. خیلی از کارگران شرکت ما که همیشه ماه آخر سال برای کار میآمدند ترجیح دادند شهر خودشان بمانند.
از آن طرف هم کسی سفارش کار نمیداد و تلفنها شاید در روز سه یا چهار بار زنگ میخورد. من هم خانه تکانی نکردم و با توجه به اینکه کسی دید و بازدید عید نمیرفت خیلیها خانه ماندند. خیلی از هم صنفیهای من مجبور شدند شرکتشان را با ضرر و زیان زیاد تعطیل کنند.
شرکت ما قدمت ۲۰ ساله دارد و به همین دلیل نمیتوانستیم تعطیل کنیم. هزینههای دفتر را هم از جیب دادم. اسفند پارسال هم شرایط فرق چندانی نکرد. فقط کسانی که مبتلا شده بودند با تصور اینکه آنتی بادی دارند سفارش کار میدادند. بعضی مشتریها هم خواستههای عجیب و غریبی داشتند.
مثلاً سفارش میکردند کارگری که میفرستیم قبلاً کرونا گرفته باشد یا میگفتند هزینه تست پی سی آر کارگر را میدهیم که با تست منفی بیاید. خیلی از کارگران ما از شهرستان میآیند و این یکی دوماه را هم در خوابگاه میمانند. شرایط طوری بود که نمیتوانستیم آنها را توی خوابگاه نگه داریم و ترجیح دادیم از کارگرانی که خانهشان حاشیه شهر است استفاده کنیم.»
حرفهای محمد به اسفند امسال که میرسد دستهایش را به نشانه شکر بالا میبرد و میگوید: «به لطف خدا و واکسیناسیون گسترده امسال وضعیت فرق کرده و کسب و کار ما هم رونق گرفته؛ تلفن پشت تلفن.
البته خیلی از این تماسها برای گرفتن قیمت و مشاوره است. بعضیها وقتی قیمت را میشنوند چانه میزنند یا پشیمان میشوند. قیمتی که ما تعیین کردهایم زیر قیمت خیلی از شرکتهای خدماتی است یعنی هر ساعت ۵۰ هزار تومان. معمولاً هم نظافت خانه، شست و شوی دیوار و شیشهها و درآوردن پردهها و شست و شوی سرویس بهداشتی بیشتر از ۴ ساعت زمان میبرد.
برای هر ساعت اضافه هم ۴۰ هزار تومان تعیین کردهایم. این قیمت برای کارگران زن بیشتر است. آنها نظافت آشپزخانه را هم انجام میدهند و معمولاً مشتری رضایت بیشتری از کارشان دارد. نظافتچی ویآیپی هم داریم. آنها با تجربه هستند و شست و شوی مبلمان، نصب پرده و شست و شوی همه دیوارها را هم انجام میدهند.
بیشتر مشتریها وقتی تماس میگیرند تأکید میکنند کارگرانی که میفرستیم حتماً واکسن زده باشند. خوشبختانه خیلی از کارگرانی که با ما کار میکنند لااقل دو دوز واکسن زدهاند و اگر احساس کنیم علائم کرونا دارند نمیفرستیم. ماسک میزنند و نظافت میکنند و از مشتری هم میخواهیم موقع ورود کارگر ماسک بزند.»
محمود پنج سالی است برای نظافت و خانه تکانی به خانههای مردم میرود. آنقدر کارش خوب است که تا آخرین روز اسفند هم وقت خالی ندارد. میگوید آشناها او را به یکدیگر معرفی میکنند و برای نظافت خانه یا ساختمان تماس میگیرند.
تنها کار میکند و سراغ شرکت خدماتی نمیرود: «پنج سال قبل وقتی بیکار شدم تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم. آبدارچی بودم و خیلی از کارمندان شرکت من را میشناختند و چند بار هم برای نظافت خانههایشان رفته بودم. بعد از اینکه بیکار شدم تماسها ادامه پیدا کرد.
بهمن و اسفند تماسها بیشتر بود و خرج زندگی در میآمد و با همین کارگری برای دخترم جهیزیه گرفتم. اما با آمدن کرونا اوضاع عوض شد. شرایط سختی بود. کسی زنگ نمیزد و سفارش کار نمیداد. با چند نفر که مشتری ثابت بودند تماس گرفتم که فقط یک نفر سفارش کار داد، بقیه نگران بودند. حق هم داشتند.
کرونا آن روزها خیلی وحشی شده بود و از واکسن هم خبری نبود. وقتی واکسن آمد به چند مرکز واکسیناسیون رفتم و خواهش کردم واکسن من را زودتر از موعد بزنند، ولی قبول نکردند و گفتند باید گروه سنی شما اعلام شود. اصرار من به این دلیل بود که بتوانم زودتر سرکار بروم. خدا را شکر هر سه دوز واکسنم را زدم و الان با خیال راحت به خانههای مردم میروم.
هیچ وقت قیمت به مشتری نمیدهم و خودشان هرچقدر دوست داشته باشند میدهند. البته کار سختی است و معمولاً برای ۴ ساعت کار ۴۰۰ هزار تومان میگیرم. از اول بهمن هم تقریباً هر روز برای نظافت به خانههای مردم میروم و تا آخر اسفند هم روز خالی ندارم. هرجا هم میروم اول کارت واکسنم را نشان میدهم تا صاحبخانه خیالش آسوده باشد.»
تا چند سال قبل متقاضی کار در شرکتهای خدماتی آنقدر زیاد بود که شرکتها نمیتوانستند همه را استخدام کنند، اما آنطور که سارا خانعلی مدیر یکی از شرکتهای خدماتی نظافت منزل میگوید اوضاع فرق کرده است. او لیست کارگران شرکت را نشان میدهد و میگوید: «نظافت خانه و یا کارهای خدماتی فقط مربوط به پایان سال نیست.
باید برای همه سال نیروی انسانی داشته باشیم تا بتوانیم سرویس بدهیم. اما کرونا و مشکلات اقتصادی باعث شد خیلی از کارگران ما از تهران کوچ کنند و به شهرستان بروند. کارگران شرکت ما تا چند سال قبل تهران زندگی میکردند و برای کار همیشه در دسترس بودند.
بالا رفتن اجاره خانه باعث شد خیلی از آنها به شهرستان کوچ کنند. الان هم کسانی که با ما کار میکنند حاشیه شهر زندگی میکنند. امروز با مشکل کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم. چند بار هم آگهی دادم، ولی کارگر نیست. از آن طرف هم هزینهها بالا رفته، ولی سفارش کار کم شده. نمیتوانیم به کسانی که فقط اسفندماه برای کار میآیند اعتماد کنیم.
باید آنها را بشناسیم تا به خانههای مردم بفرستیم. علاوه بر آن تأمین خوابگاه برای کارگران موقت سخت است. باور کنید اگر علاقه به این کار نداشتم همان ۱۰ سال قبل شرکت را تعطیل میکردم. دو سال گذشته کرونا بازار ما را کساد کرد. الان هم زیاد زنگخور نداریم. خیلیها استعلام قیمت میگیرند و به بهانه اینکه بیشتر فکر کنند دیگر زنگ نمیزنند.
نرخ خدمات ما واقعاً کمتر از شرکتهای دیگر است؛ برای ۴ ساعت ۳۰۰ هزار تومان. این پول در برابر کار پر زحمت و سخت، زیاد نیست. هزینه ایاب و ذهاب هم به عهده کارگر است. خیلی از آنها از حاشیه شهر میآیند و باید مسافت زیادی در رفت و آمد باشند.»
پنجره خانه باز میشود و مرد شروع میکند به تمیز کردن شیشهها. همسایه طبقه بالایی هم خاک گلدانهای بالکن را عوض میکند. انگار همه میخواهند کرونا را با گرد و غبار دوسال گذشته از خانههایشان بیرون بریزند.