چه خبر است؟
کد خبر :
۱۰۴۰۴
بازدید :
۱۱۱۳
درواقع خیلی خبرهاست. بعد از سالها صبوری و مقاومت در برابر تورم، گرانی و بیکاری و...، بعد از شبهایی که جلو تلویزیون نشستیم و با نگرانی و اضطراب چشم دوختیم به خیل خبرنگارانی که جلو محل مذاکرات زیر باد و باران با ما منتظر نتیجه مذاکرات ایستاده بودند بالاخره امید آمد و دلمان خوش شد به آمدن روزهای بهتر.
آقای روحانی گرههایی را که با دندان باز نمیشد با دست باز کرد. آقای ظریف چندماه تماموقت و با تمام قدرت و درایت خود چانهزنی کرد و بالاخره نتیجه گرفت. توی این مدت همه ما یکجورهایی گرفتار شدیم و سختی کشیدیم، هشتسال دوره دولت سابق به نظرم یکجور داستان عجیبوغریب بود.
اما بالاخره این داستان هم به پایان رسید و حالا نوبت داستانی دیگر است که باید پایانی خوش داشته باشد. داستانی که مقدمهاش اجرای برجام است باید نقطه اوجی عالی و شاد داشته باشد. مردم ما مستحق یک پایان خوش هستند و دیگر از پایانهای باز که آدم را چارچنگولی رها میکند تا برای خودش حدس بزند، خسته شدهاند.
پس مواظب باشیم دوباره گره روی گره زده نشود. از طرف دیگر حالا نوبت انتخابات است و خیلی زود دوباره جلو تلویزیون خواهیم نشست تا از نتیجه آن باخبر شویم. مرحله مهمی است و باید حواسمان را جمع کنیم. باید مواظب باشیم باز گیر کشمکشهای مبهم نیفتیم. دیروز دیدیم که یکی از سیاستمداران عرب با جدیت تمام میخواست هر گناهی را به نام ایران بنویسد.
سیاستمدار نیستم اما معلوم بود از اوضاع و شرایط جدید ایران سخت ناراضی است. اگر موقع دیگری بود بهشدت مضطرب میشدم اما حالا میدانم دیپلماسی خیلی از مشکلات را حل میکند و دیگر اینکه طبق معمول تا موقعیت خطیر میشود، جاروجنجال هم راه میافتد و باز طبق معمول خیلی زود هنرمندان میشوند هدف راحت و آسانی برای هجوم و بدگویی.
در کاشان جلسه نقد و بررسی یک فیلم دارای مجوز ارشاد را تبدیل میکنند به صحنه اعتراض و شعار و... انگار فیلم را صهیونیستها ساختهاند یا خانم معتمدآریا وزیر امور خارجه عربستان است (درحالیکه بعضی از منتقدان فیلم برای سینما کافی هستند) و از آنطرف به آقای سالار عقیلی گیر میدهند.
این همان سالار عقیلی است که برای دیدن کنسرتش میروید و همیشه نزد شما محبوب و گرانقدر بوده. شما را بهخدا بس است دیگر، باز هم دوغ و دوشاب را قاطی نکنید. آب به آسیاب دشمن نریزید. ما منتظر پایان خوش هستیم.
ناهید طباطبایی
روزنامه شرق
آقای روحانی گرههایی را که با دندان باز نمیشد با دست باز کرد. آقای ظریف چندماه تماموقت و با تمام قدرت و درایت خود چانهزنی کرد و بالاخره نتیجه گرفت. توی این مدت همه ما یکجورهایی گرفتار شدیم و سختی کشیدیم، هشتسال دوره دولت سابق به نظرم یکجور داستان عجیبوغریب بود.
اما بالاخره این داستان هم به پایان رسید و حالا نوبت داستانی دیگر است که باید پایانی خوش داشته باشد. داستانی که مقدمهاش اجرای برجام است باید نقطه اوجی عالی و شاد داشته باشد. مردم ما مستحق یک پایان خوش هستند و دیگر از پایانهای باز که آدم را چارچنگولی رها میکند تا برای خودش حدس بزند، خسته شدهاند.
پس مواظب باشیم دوباره گره روی گره زده نشود. از طرف دیگر حالا نوبت انتخابات است و خیلی زود دوباره جلو تلویزیون خواهیم نشست تا از نتیجه آن باخبر شویم. مرحله مهمی است و باید حواسمان را جمع کنیم. باید مواظب باشیم باز گیر کشمکشهای مبهم نیفتیم. دیروز دیدیم که یکی از سیاستمداران عرب با جدیت تمام میخواست هر گناهی را به نام ایران بنویسد.
سیاستمدار نیستم اما معلوم بود از اوضاع و شرایط جدید ایران سخت ناراضی است. اگر موقع دیگری بود بهشدت مضطرب میشدم اما حالا میدانم دیپلماسی خیلی از مشکلات را حل میکند و دیگر اینکه طبق معمول تا موقعیت خطیر میشود، جاروجنجال هم راه میافتد و باز طبق معمول خیلی زود هنرمندان میشوند هدف راحت و آسانی برای هجوم و بدگویی.
در کاشان جلسه نقد و بررسی یک فیلم دارای مجوز ارشاد را تبدیل میکنند به صحنه اعتراض و شعار و... انگار فیلم را صهیونیستها ساختهاند یا خانم معتمدآریا وزیر امور خارجه عربستان است (درحالیکه بعضی از منتقدان فیلم برای سینما کافی هستند) و از آنطرف به آقای سالار عقیلی گیر میدهند.
این همان سالار عقیلی است که برای دیدن کنسرتش میروید و همیشه نزد شما محبوب و گرانقدر بوده. شما را بهخدا بس است دیگر، باز هم دوغ و دوشاب را قاطی نکنید. آب به آسیاب دشمن نریزید. ما منتظر پایان خوش هستیم.
ناهید طباطبایی
روزنامه شرق
۰