حرمت قانون از میان رفت
علیرضا خانی در سرمقاله اطلاعات فهرستی از گزارش های دولتمردان درباره تخلف ها ارایه داده مثلا وزارت بهداشت مدام هشدار میدهد نسبت به کمپوتها و سسها و کنسروها و ربها و شامپوهای غیرمجاز و معاونت دارویی از هجوم داروهای غیرمجاز ماهوارهای و غیرماهوارهای خبر میدهد. رنگهای غیرمجاز خوراکی، نوشیدنیهای غیرمجاز، لوازم آرایشی غیرمجاز، داروی بیهوشی غیرمجاز، امور پزشکی غیرمجاز، افزودنیهای خوراکی غیرمجاز، فیلمهای غیرمجاز، اسباببازیهای غیرمجاز، جنگلخواری غیرمجاز، کوهخواری غیرمجاز، شالیزخواری غیرمجاز، ساخت و ساز غیرمجاز، صید غیرمجاز، شکار غیرمجاز …
کد خبر :
۱۰۴۲
بازدید :
۱۱۱۳
فرادید | علیرضا خانی در سرمقاله اطلاعات فهرستی از گزارش های دولتمردان درباره تخلف ها ارایه داده مثلا وزارت بهداشت مدام هشدار میدهد نسبت به کمپوتها و سسها و کنسروها و ربها و شامپوهای غیرمجاز و معاونت دارویی از هجوم داروهای غیرمجاز ماهوارهای و غیرماهوارهای خبر میدهد. رنگهای غیرمجاز خوراکی، نوشیدنیهای غیرمجاز، لوازم آرایشی غیرمجاز، داروی بیهوشی غیرمجاز، امور پزشکی غیرمجاز، افزودنیهای خوراکی غیرمجاز، فیلمهای غیرمجاز، اسباببازیهای غیرمجاز، جنگلخواری غیرمجاز، کوهخواری غیرمجاز، شالیزخواری غیرمجاز، ساخت و ساز غیرمجاز، صید غیرمجاز، شکار غیرمجاز …
سردبیر روزنامه بر این فهرست افزوده: اینها نشانه بدی است. مردم میپرسند مگر ممکن است مؤسسه مالی و اعتباری که ساختمان دارد و تابلو دارد و کارمند دارد و شعب خود را در بهترین مناطق شهرها به هفت رنگ میآراید و تبلیغات تلویزیونی هم میکند از دید مسئولان پنهان مانده باشد؟ کوههایی را که روز روشن با لودر و بلدوزر میتراشند و برج و بارو میسازند، مگر زیرزمین است که پنهان باشد؟ برجهای صدمتری در کوچههای هشت متری که از هفت فرسخی پیدایند، چگونه غیرمجازند؟
پیش بینی سرمقاله اطلاعات این است که: این ها شأن و هویت و حرمت «قانون» را از بین میبرد. قتی یک کارمند شریف و با منزلت برای دریافت ۵۰۰ هزار تومان وام از سیستم بانکی با هزار کاغذبازی و ضمانت طلبی و سنگ بزرگ مواجه میشود و از اصل آن صرف نظر میکند آنگاه در روزنامه میخواند که یک نفر چند هزار میلیارد تومان به بانک بدهکار است و وثیقه هم نگذاشته است، از خود میپرسد مگر قوانین در این سرزمین فقط برای بخشی از جامعه وضع میشوند؟!
سردبیر روزنامه بر این فهرست افزوده: اینها نشانه بدی است. مردم میپرسند مگر ممکن است مؤسسه مالی و اعتباری که ساختمان دارد و تابلو دارد و کارمند دارد و شعب خود را در بهترین مناطق شهرها به هفت رنگ میآراید و تبلیغات تلویزیونی هم میکند از دید مسئولان پنهان مانده باشد؟ کوههایی را که روز روشن با لودر و بلدوزر میتراشند و برج و بارو میسازند، مگر زیرزمین است که پنهان باشد؟ برجهای صدمتری در کوچههای هشت متری که از هفت فرسخی پیدایند، چگونه غیرمجازند؟
پیش بینی سرمقاله اطلاعات این است که: این ها شأن و هویت و حرمت «قانون» را از بین میبرد. قتی یک کارمند شریف و با منزلت برای دریافت ۵۰۰ هزار تومان وام از سیستم بانکی با هزار کاغذبازی و ضمانت طلبی و سنگ بزرگ مواجه میشود و از اصل آن صرف نظر میکند آنگاه در روزنامه میخواند که یک نفر چند هزار میلیارد تومان به بانک بدهکار است و وثیقه هم نگذاشته است، از خود میپرسد مگر قوانین در این سرزمین فقط برای بخشی از جامعه وضع میشوند؟!
۰