اولین کسی که باید مدیریتش کنید خودتان هستید

چه شما مدیر یک شرکت یا سازمانی باشید و چه کارمند آن، یک واقعیت در مورد کارتان وجود دارد و آن اینکه اولین کسی که شما باید مدیریتش کنید خودتان هستید، چرا که اختیار تمام مسائل مربوط به خود را به‌طور کامل در دست دارید.

کد خبر : ۱۰۵۱۰
بازدید : ۱۰۸۹
چه شما مدیر یک شرکت یا سازمانی باشید و چه کارمند آن، یک واقعیت در مورد کارتان وجود دارد و آن اینکه اولین کسی که شما باید مدیریتش کنید خودتان هستید، چرا که اختیار تمام مسائل مربوط به خود را به‌طور کامل در دست دارید.

در واقع ما کنترل چندانی بر مسائلی همچون سیاست‌های کلان شرکت، منابع مالی و بودجه‌ای، مقررات، روابط کاری، استاندارد‌ها و مواردی از این دست نداریم، اما در مورد خودمان که اختیار تام و کامل را داریم و با مدیریت کردن و کنترل خود می‌توانیم به بسیاری از اهداف و خواسته‌های خود دست یابیم.

تمرکز کردن بیش از حد بر مسائلی که که خارج از کنترل ماست ما را خلع سلاح و ناتوان می‌سازد و برعکس، تمرکز بر مسائلی که تا حد زیادی تحت کنترل ماست به قدرت و اقتدار بیشتری می‌بخشد و خودمدیریتی نقطه اوج این اقتدار و صلابت به شمار می‌آید.

برای دستیابی هرچه بیشتر به این آرمان موارد ده گانه زیر توصیه می‌شود:

به‌طور صریح و شفاف به همه نشان دهید که به درد چه کاری می‌خورید و توانایی‌های شما چه تناسبی با خواسته‌ها و اهداف شرکت یا سازمان متبوع تان دارد.

هر روز که سر کار می‌روید بهترین و آماده‌ترین «خود» خودتان را به دیگران عرضه کنید.

هیچ‌گاه اجازه ندهید که موجودی بی‌خاصیت و کم اثر در محل کارتان جلوه کنید بلکه برعکس همیشه خود را مفید و کارآمد و مشکل‌گشا جلوه دهید و چنین نیز باشید.

در محل کارتان باشکوه و انرژی‌دهنده باشید.

کارها و وظایفی که به شما محول شده را به بهترین شکل و با بالاترین سرعت انجام دهید و در این زمینه آرمان خواه و جاه‌طلب باشید.

همیشه یک پیشنهاددهنده و حلال مشکلات باشید نه کسی که دائم غر می‌زند و از همه چیز و همه کس شاکی است.

اول آموزنده و یادگیرنده باشید و سپس آموزگار و یاد دهنده.

به‌طور پیوسته و دقیق میزان بهره‌وری و بازدهی خود را در محل کار مورد ارزیابی و سنجش قرار دهید.

اولین و حساس‌ترین ناظر و منتقد رفتار و کیفیت کارتان باشید و خود انتقادی را به یکی از عادت‌های شخصیتی خود تبدیل کنید.

خود مدیریتی را به سایر همکاران تان نیز بیاموزید، چرا که وقتی چیزی را به دیگران یاد می‌دهید خودتان آن را بهتر و کامل‌تر درک می‌کنید.

با پیاده کردن درست و کامل این رهنمون‌ها و تمرکز حداکثری روی خود می‌توانید به آسانی از حالت یک کارمند و فردی که باید مورد نظارت و مدیریت و کنترل قرار گیرد به حالت یک مدیر یا رئیس، یعنی کسی که بی‌نیاز از کنترل شدن و تحت مدیریت قرار گرفتن است درآیید.

ناگفته پیدا است که در سازمان و شرکتی که در آن همه کارکنان دارای خصلت خودمدیریتی و خودکنترلی اتوماتیک بوده و نیازی به مدیریت شدن از سوی دیگران ندارند دیگر خبری از سلسله مراتب دست وپا گیر اداری و زنجیره‌های پیچیده فرمان نخواهد بود.

منبع: Ask Manager.com
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید