چالش اخلاقی «عصر جدید»

چالش اخلاقی «عصر جدید»

اما ماجرای اخیر پیش‌آمده در ویژه‌برنامه تحویل سال ۱۴۰۱ و ادعای معالجه یک نابینای مادرزاد به‌وسیله عمل جراحی چشم در بیمارستان خدادوست شیراز جدی‌تر از آن است که به یک حاشیه‌پردازی معمولی تقلیل داده شود.

کد خبر : ۱۰۵۱۹۱
بازدید : ۱۰۶۰

علیرضا دباغ* | برنامه «عصر جدید» از ابتدای پیدایش خود، همگام با موفقیت در جذب مخاطب با چالش‌های مختلفی در حوزه‌های گوناگون همراه بوده که کمابیش از آن‌ها به‌سادگی گذر کرده است.

اما ماجرای اخیر پیش‌آمده در ویژه‌برنامه تحویل سال ۱۴۰۱ و ادعای معالجه یک نابینای مادرزاد به‌وسیله عمل جراحی چشم در بیمارستان خدادوست شیراز جدی‌تر از آن است که به یک حاشیه‌پردازی معمولی تقلیل داده شود.

هرچند شاید دست‌اندرکاران این قبیل برنامه‌ها از ایجاد حاشیه در برنامه‌های خود خوشحال نیز باشند و آن را نشانه موفقیت و دیده‌شدن بیشتر برنامه بدانند؛ اما این موضوع نباید و نمی‌تواند از دید منتقدان فرهنگی و پژوهشگران حوزه رسانه‌ای مخفی بماند.

ابعاد این ماجرا از سه زاویه مختلف قابل بررسی است؛ اخلاقی، علمی و رسانه‌ای.

در مطالعات رسانه مبحثی با عنوان اخلاق رسانه‌ای مطرح است که در آن مباحثی همچون مسئولیت‌های اجتماعی خبرنگاران مورد توجه قرار می‌گیرد. بدیهی است مجری و تهیه‌کننده تلویزیون برای ساخت برنامه‌ای مانند عصر جدید مسئولیت‌هایی به‌مراتب بیشتر از یک خبرنگار را برعهده دارند.

از بعد اخلاقی؛ اشاعه ادعا‌های اثبات‌نشده، بدون تحقیق و ارائه مستندات اگر دروغ‌پردازی عمدی نیز تلقی نشود، لااقل یک سهل‌انگاری نابخشودنی است که باعث امیدواری کاذب بین هزاران هم‌وطن نابینایی می‌شود که با دلی پرامید منتظر حل مشکلات بینایی خویش هستند.

این در حالی است که برنامه عصر جدید عِده و عُده کافی برای تحقیق درباره ابعاد این ادعا را داشته است و مسئولیت اجتماعی شخص مجری و تهیه‌کننده برنامه ایجاب می‌کرد پیش از هرچیز صحت‌و‌سقم ماجرا را بسنجد تا با احساسات پاک نابینایان عزیز بازی نشود.

از بعد علمی؛ امکان معالجه نابینایان با استفاده از سلول‌های بنیادی در‌حال‌حاضر در جهان در فاز مطالعاتی قرار دارد. پایگاه اطلاع‌رسانی سلول‌های بنیادی ایران در فروردین ۱۴۰۰ به نقل از medicalxpress، اعلام کرد که «محققان دو سیگنال سلولی به نام‌های Ccr۵ و Cxcr۶ را با استفاده از مدل‌های تخریب شبکیه در انسان و موش شناسایی کرده‌اند.

زمانی که این سلول‌های بنیادی مهندسی‌شده مجددا به مدل‌های جانوری پیوند شدند، نرخ بسیار بالایی از مهاجرت به بافت شبکیه در حال تخریب را نشان دادند که مانع از مرگ سلول‌های آن و حفظ عملکرد شبکیه شدند»، اما همان‌طور که از این خبر برمی‌آید این مطالعه در سطح جانوری آزمایش شده است.

جست‌وجو در صفحات اینترنتی نیز نشان می‌دهند هنوز تأثیر این مطالعات بر روی انسان گزارش نشده است؛ پس رسانه نباید بدون ادله کافی به نشر مطالب اثبات‌نشده‌ای بپردازد که قطعا تحقیق درباره آن قبل از انتشار وظیفه تهیه‌کننده برنامه بوده است.

یکی از ساده‌ترین راه‌های تحقیق در این زمینه تماس با ریاست بیمارستانی بوده که ادعا می‌شود عمل سلول بنیادی در آن انجام شده است که ظاهرا این بیمارستان نیز انجام چنین عملی و ادعا‌های مطرح‌شده در برنامه عصر جدید را تکذیب کرده است.

اگرچه امیدواری به آینده و رشد علمی ایران در دل و جان هر ایرانی وجود دارد، اما امیدآفرینی بی‌حاصل و بدون مبنای علمی نه‌تن‌ها از نظر اخلاقی مذموم است بلکه باعث ناامیدی از مطالعات عالمانه‌ای می‌شود که در این زمینه جریان دارد.

از بعد رسانه‌ای؛ میزان اعتماد مردم به رسانه‌ها، تابعی از میزان پایبندی هر رسانه به شاخص‌های اعتبار فعالیت حرفه‌ای رسانه‌ای است.

فعالیت حرفه‌ای رسانه از ارائه اخبار و اطلاعات تا سریال‌ها، کلیپ‌ها و برنامه‌های مختلف اعم از مستند، داستانی، مسابقه و سرگرمی و هر قالب دیگر برنامه‌سازی در رادیو، تلویزیون و سایر رسانه‌ها گسترده می‌شود که در تمام آن‌ها جذب مخاطب و اعتمادسازی لازم و ملزوم یکدیگر به‌شمار می‌روند.

مسئولان رسانه‌ها اعم از رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجلات، خبرگزاری‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی همگی برای جذب مخاطب بیشتر تلاش می‌کنند، اما این تلاش زمانی تأثیر لازم را خواهد داشت که هم‌زمان به اعتمادسازی مخاطب نیز توجه شود.

همان‌طو‌که سـوگیری در پوشـش خبری رویداد‌ها رسانه را در معرض اتهام نقض بی‌طرفی مـتهم می‌کنـد، گاهی نشر اطلاعات غلط نیز رسـانه را به صفت زشت دروغگویی متصّف می‌کند. این اطلاعات غلط ممکن است به‌طور مستقیم از سوی عوامل اجرائی برنامه یا به‌طور غیرمستقیم در قالب یک گزارش، گفتگو یا حتی فیلم و سریال به مخاطب ارائه شود. استمرار انتشار این نوع از خبرها یا تکرار نشر اطلاعات نادرست می‌تواند رسانه را در آستانه بحران قرار دهد یا از اعتبار ساقط کند.

شواهد موجود نشان می‌دهد سیاست‌های رسانه ملی چه در زمینه خبری و چه در زمینه‌های تولید برنامه‌های سرگرمی و تفریحی نیازمند ریل‌گذاری دوباره است؛ چراکه ادامه این روند و سهل‌انگاری‌های موجود باعث خدشه به اعتبار رسانه‌ای می‌شود که باید برازنده نامیدن به نام رسانه ملی باشد.

اگر خاموشی روابط عمومی سازمان صداوسیما درباره انتقاداتی که بر بخش‌های مختلف خبری و برنامه‌هایی نظیر عصر جدید وارد شده است را نیز بر کاستی‌های موجود اضافه کنیم، ظاهرا کار اصلاحات در این سازمان سخت‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شود.

*دکترای فرهنگ و ارتباطات، پژوهشگر حوزه فرهنگ و رسانه

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید