طعم تلخ اعتیاد
داریوش غذبانی میگوید آرزو دارد زمانی برسد که وقتی در شهر قدم میزند، هیچ معتادی نبیند و «خماری» نیز نوعی تلاش هنری این کارگردان است درجهت تحقق این رویا.
کد خبر :
۱۰۶۵۶
بازدید :
۲۳۹۱
داریوش غذبانی میگوید آرزو دارد زمانی برسد که وقتی در شهر قدم میزند، هیچ معتادی نبیند و «خماری» نیز نوعی تلاش هنری این کارگردان است درجهت تحقق این رویا.
یکی از مسائل او بهعنوان هنرمند، وضع نهچندان مساعد مردم در جنوب شهر است. در این زمینه و با این دغدغه فیلمهایی هم ساخته است؛ از فیلم کوتاه «حنانه» گرفته تا فیلم دیگرش به نام «مردان آفتاب».
«خماری» به کارگردانی داریوش غذبانی امسال در بخش «نگاه نو» جشنواره فجر حضور دارد.
گفتوگوی زیر به همین مناسبت است...
ساخت فیلم «خماری» گویا براساس تحقیقات خیابانی و میدانی بوده؛ تحقیقاتی در مناطق جنوب شهر تهران گرفته تا خیابانگردیهای شبانه. «خماری» چطور ساخته شد؟
این فیلم راجع به یک جوانی است که قرار است یک آزمونی بدهد و خود را برای این آزمون آماده میکند که با قبولی در آن به اتریش برود اما اعتیاد باعث شده تا کمتر به او توجه کنند و به همین دلیل حرفهایش زیاد هم مورد تأیید خانوادهاش نیست.
نویسنده این فیلمنامه آقای توحیدی هستند. دوست داریم بدانیم ایده از چه کسی بود و چگونه نوشته شد؟
آقای توحیدی یکی از بهترین فیلمنامهنویسهای عرصه سینما هستند. خیلی خوب داستان تعریف میکنند و من دوست داشتم فیلمنامه، قصه منسجم و جمع و جوری داشته باشد. بعد از آن قصهای را که برای نوشتنش به توافق رسیده بودیم، برای خانم منیژه حکمت تعریف کردیم و به این ترتیب فیلمنامه اولیه نوشته شد. البته من درحیطه کارگردانی مولفهها و علایقی دارم که برایم مهم است. به همین دلیل بیشتر با آقای توحیدی و خانم حکمت درباره این فیلم مشورت میکردیم.
چطور با مقوله اعتیاد در این فیلم برخورد کردید که به تکرار نرسیدید؟ به هرحال درعرصه سینما درباره این موضوع فیلمهای زیادی ساخته شده است؟
من خودم دلایل اجتماعی زیادی داشتم که اعتیاد برایم موضوع جذابی بود. به هرحال اعتیاد ضررهای زیادی را به اجتماع و خانوادهها زده است. اعتیاد خانمانسوز است و میتواند دغدغه هرکسی باشد. شما چه دغدغه داشته باشی چه نداشته باشی، این موضوع جذبتان میکند و من هم دوست داشتم سراغش بروم.
از طرفی استراتژی دیگری هم که داشتیم، این بود که اعتیاد به شدت تلخ است و وقتی شما به سمت مناطق تمرکز معتادان در جنوب شهر میروید، واقعا با جهنمی روبهرو میشوید که تماشای آن سخت و سهمگین است؛ فضای وحشتناکی که حال آدم را بد میکند. این آدمها درحال نابودی خودشان و جامعه هستند. خیلی برایم عجیب بود.
فکر میکنم بعد از فیلمنامه، نخستین موضوعی که ذهن شما را درگیر کرد، بحث انتخاب بازیگران این فیلم بود؛ بهویژه درشرایطی که بازیگران سینمای ایران محدود هستند و کمتر میتوان بازیگری با سن و سال آنچه در فیلمنامه آمده، انتخاب کرد.
بله. متاسفانه بازیگران سینما محدود به چند نام شدهاند که تعداد آنها محدود بوده و کل فیلمهای سینما اکثرا با نام این بازیگران ساخته میشود. مهرداد صدیقیان درشرایطی انتخاب شد که از قبل فیلمهای او را دیده بودم. او یک خصلتی در رفتارش داشت که من از قدیم دوست داشتم.
درواقع شخصیت پسر این فیلم شخصیت اکتیوی است و مهرداد صدیقیان تنها بازیگری بود که میتوانست گاهی برعکس این موضوع عمل کند. به نظرم خود مهرداد خیلی کند، سرد و آرام است که این جزو استراتژی بازیاش به شمار میرود. اینها را با هم که تلفیق میکردم، حد وسطی به وجود میآمد که قابل قبول بود؛ مثل اناری که نه ترش است نه شیرین و ملس است.
به نظرم مهرداد این خصلت را داشت. او یک جاهایی با توپ پر میآمد و سینه سپر میکرد و یک جاهایی هم عقب میکشید. مثلا در برابر نامزدش یک جاهایی داد میزند و یک جاهایی به التماس میافتد. من این بالا یا پایین بودن شخصیت او را در طول فیلمبرداری دوست داشتم.
در این سالها با فیلمهای زیادی روبهرو بودهایم که مضامین تلخ و تراژیک را دستمایه کارشان قرار دادهاند. فکر نمیکنید با این حجم تلخی و گزندگی، بخشی از مخاطبتان را از دست میدهید. غیر از اینکه به هرحال بخشی از رسالت این صنعت ایجاد تفریح و سرگرمی هم قطعا هست.
بله، ما به اندازه کافی درجامعه با تلخی و خشونت مواجه هستیم. برای همین اعتقاد دارم که باید لحنی شیرین داشته باشیم. ضمنا باید براساس آنچه در فیلم اتفاق میافتد، لحنی ملایم و دوستداشتنی داشته باشیم.
آدمهای فیلم جدی هستند ولی وقتی با آنها ارتباط برقرار میکنید، دوستشان دارید و نوعی شیرینی را در وجودشان حس میکنید. این فیلم بهگونهای است که اگر کسی اعتیاد دارد، دلمان برایش بسوزد. ما شخصیتها را طوری انتخاب کردیم که دلتان برایشان بسوزد و با خودتان بگویید این آدم گناه دارد.
در سینما باید یک وقتهایی یکسری موضوعات تلخ را با فرمی ارایه کنیم که بتوانیم درعین حال مخاطب را هم جذب کنیم. لازم نیست بگویی با این فیلم مشکل اعتیاد برچیده میشود؛ همین که توانسته باشی بهعنوان یک کارگردان با فیلم خود تلنگری به تماشاگر بزنی، مهم است.
۰