علم به شما میگوید چقدر دیگران دوستتان دارند
تحقیقاتی که در زمینه «شکافِ دوستداشتن» انجام شده است، نشان میدهد که ما میزانی که دیگران دوستمان دارند را کمتر از واقعیت تخمین میزنیم.
فرادید | وقتی با آدمهای جدید ملاقات میکنید چه چیزی به ذهنتان میآید؟ شاید متمرکز و باخودتان در صلح هستید و اطمینان دارید که میتوانید با حرفهایتان به غنای مکالمهای که در جریان است، بیفزاید.
به گزارش فرادید؛ یا شاید، آنقدر سفتوسخت به یک اشتباه بسیار جزئی که در گذشته در یک جمع مرتکب شدهاید چسبیدهاید که فکر میکنید دیگران ترجیح میدهند سختترین عمل جراحی را انجام دهند، اما با شما صحبت نکنند.
این نوع تفکراتِ خودانتقادانه را با اصطلاحِ «شکافِ دوستداشتن» توضیح میدهند. شکافِ دوستداشتن به ما توضیح میدهد که چطور به شکلی نظاممند میزانی که دیگران دوستمان دارند را کمتر از واقعیت تخمین میزنیم.
در مطالعهای که اریکا بوثبای و همکارانش در دانشگاه کورنل انجام دادند، از مشارکتکنندگان درخواست کردند که بعد از ملاقات و معاشرت در بافتهای متنوع مانند آزمایشگاه علمی، خوابگاهِ دانشکده و یک کارگاه توسعه شغلی، بگویند چقدر طرفینِ ملاقاتِ خود را دوست داشتند.
مشخص شد که در تمامی این بافتها، مردم میزانی که دیگران دوستشان داشتند را خیلی کمتر از واقعیت تخمین زده بودند. این نتیجه حتی در مورد افرادی که اعتمادبهنفسشان بالا بود نیز صدق میکرد.
در بخشی از این تحقیق، محققان از ناظران بیطرف درخواست کرده بودند که طرفین ملاقات را نظاره کنند و بگویند بهنظرشان آنها چقدر همدیگر را دوست دارند. ناظران ارزیابیهای صحیحتری از میزانی که هر یک از دو طرفِ تعامل همدیگر را دوست داشتند، عرضه کردند که با نتایجی که قبلاً محققان از هر کدام از طرفین به دست آورده بودند، همبستگی داشت. ایندرحالی بود که ارزیابی داوران با ادراکِ هر یک از طرفین درباره اینکه نفر دیگر چقدر دوستش دارد، همخوانی و ارتباط نداشت.
آنچه این بخش از تحقیق نشان میدهد آن است که دیگران در تعامل با ما نشانههایی از دوستداشتنِ ما را بروز میدهند که در نظرِ خودِ ما مغفول میماند، اما دیگرانی که از بیرون ناظر رابطه ما هستند، این نشانهها را دریافت میکنند.
اما چرا چنین است؟ چرا ما از دیدنِ نشانههایِ علاقهمندیِ دیگران به خودمان غافل هستیم؟
پاسخِ این پرسش در توصیههای حکیمانهای نهفته است که من زمانی از یکی از دوستان دبیرستانیام که بسیار خونسردتر و بااعتمادبهنفستر از من بود دریافت کردم. او به من میگفت: «همه آدمها آنقدر سرگرمِ خودشان هستند که حتی اگر تو عجیبوغریب هم باشی، آنها متوجه نمیشوند.»
این توصیهای بود که یک دانشآموزِ دبیرستانی خیلی زودهنگام به آن دستیافته بود، اما درستی آن در تحقیقات علمی نیز اثبات شده است.
تفسیری که ما از یک تعامل داریم، بیشتر از آنکه بر مبنای جریانات واقعی درحالِ وقوع باشد، بر مبنای خودآگاهی ماست.
پس از پایانِ مکالمه دو شریکِ تعاملی، محققان از آنها درخواست کردند که افکارِ اصلیای که در طولِ تعامل با یکدیگر داشتند را بنویسند و تعیین کنند که این افکار چه بار ارزشیای (مثبت یا منفی) داشت.
برای مثال ممکن بود آنها فکر کرده باشند که «وای، رابطه ما خیلی خوب داره پیشرفت میکنه (مثبت)» یا ممکن بود فکر کرده باشند که «وای، من واقعاً مایه شرمساری هستم (منفی).»
محققان دریافتند افرادی که افکارِ منفیتری در طولِ مکالمه داشتند، بیشتر احتمال داشت تصور کرده باشند که دیگری دوستشان ندارد. بهبیانِ دیگر، مردم فکرهای خودشان را عینِ حقیقت در نظر گرفته بودند و براساسِ آن نتیجه گرفته بودند ـ یعنی فکرشان مبنی بر اینکه طرفِ مقابل مشغولِ قضاوتکردنشان است را عینِ حقیقت تصور کرده بودند.
اما حقیقت این بود که افکارِ خودانتقادیِ آنها ادراکِ آنها از حقیقت را در نظرشان مخدوش و وارونه کرده بود. مطالعه بوثبای، برای افرادی مثلِ ما که مدام درگیرِ خودانتقادی هستیم؛ یک بررسیِ واقعبینانۀ تسکیندهنده است.
مردمی که در اطرفمان هستند خیلی کمتر از آنچه که فکر میکنیم ما را داوری میکنند. حسِ دوستداشتهنشدن میتواند خیلی واقعی باشد، بااینحال، تحقیقات به ما اطمینان میدهند که این حس اغلب ناصحیح است و علاوهبرآن، هرچه ما نسبت به خودمان انتقادیتر باشیم، بیشتر احتمال دارد که واقعیت را تحریف کنیم.
افکار دروغ میگویند و ما بیشتر از آنچه فکر میکنیم دوست داشته میشویم!
منبع: The Psychology Today
نویسنده: Marisa Franco Ph.D
ترجمه: عاطفه رضواننیا- سایت فرادید