باید حرفی از جنس جامعه خودمان بزنیم
فیلم «هفت ماهگی» یکی از فیلمهای حاضر در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر است، کارگردانی این فیلم را هاتف علیمردانی به عهده دارد و بازیگرانی چون باران کوثری، پگاه آهنگرانی، حامد بهداد، هانیه توسلی، فرشته صدرعرفایی، مهران احمدی و... در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
کد خبر :
۱۰۸۹۵
بازدید :
۱۳۱۵
فیلم «هفت ماهگی» یکی از فیلمهای حاضر در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر است، کارگردانی این فیلم را هاتف علیمردانی به عهده دارد و بازیگرانی چون باران کوثری، پگاه آهنگرانی، حامد بهداد، هانیه توسلی، فرشته صدرعرفایی، مهران احمدی و... در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
آنچه درپی میآید، گفتوگوی ما با هاتف علیمردانی درباره این فیلم است.
شما فیلمسازی هستید که فیلمهایی چون «مردن به وقت شهریور»، «به خاطر پونه» و... را در کارنامه خود ثبت کردهاید، در فیلمهای شما همیشه بر نقش خانواده تأکید زیادی شده، «هفت ماهگی» هم از این قاعده مستثنی نبوده است، یعنی در این فیلم هم تکیه اصلی شما بر خانواده است، اگرممکن است دراینباره توضیح دهید؟
طبعا خانواده از اصلیترین زیرساختهای هرجامعه به شمار میرود. درواقع همه چیز از خانواده نشأت میگیرد تا به جامعه میرسد و بدیهی است اگر خانواده از انسجام و اتحاد کافی برخوردار نباشد، نمیتوان انتظار داشت که جامعهای بدون نقص داشته باشیم.
چون همانطور که گفتم، فرد در درجه نخست در کانون خانواده به رشد و بالندگی میرسد و بعد درجامعه قدم میگذارد. میخواهم بگویم اگر شاهد بدیها و خوبیهایی در سطح جامعه هستیم تماما از خانواده نشأت گرفته است. روی این اصل است که خانواده همیشه برای من اهمیت زیادی داشته و در فیلمهایم نیز چندان که اشاره کردید، ردپای این توجه به چشم میخورد.
یکی از معضلاتی که درحال حاضر درجامعه ما وجود دارد، تغییرات اجتماعی یا بهتر بگویم تغییر از سنت به مدرنیته است که اتفاقا رشد سریعی هم دارد. محصول این تغییر، پدیدآمدن آدمهای تازه به دوران رسیده است. طبیعی است که وجود این آدمها میتواند درجامعه مشکلات زیادی درست کند. یکی دیگر از دستاوردهای تغییر سنت به مدرنیته همان چیزی است که از آن بهعنوان تهاجم فرهنگی یاد میشود.
پدیدهای که کانون خانواده را نشانه رفته است. درواقع بروز تهاجم فرهنگی در قالبهای مختلف در این سالها باعث شده بسیاری از چیزهایی که نزد ما ارزش تلقی میشده است، به ضد ارزش مبدل شود. من نیز میخواستم با فیلم «هفت ماهگی» به این مسأله اشاره کنم. تصورم براین است یک فیلمساز موظف است توی دل بحران برود و کژیهای یک جامعه را به تصویر بکشد.
اگرچه در «هفت ماهگی» به تبع کارهای قبلی، خانواده را محور قرار دادهاید اما میبینیم کانون این خانواده در فیلم، سرشار از دروغ، خیانت، دورویی و از همگسیختگی است، به بیان سادهتر ما با یک کانون خانواده آلوده مواجه هستیم؟
همینطور است. اگر میبینیم کانون خانواده در فیلم آنطور که باید از انسجام و صداقت برخوردار نیست، به خاطر این است که زیرساختهایی که باید برای تغییر از سنت به مدرنیته صورت میگرفته درجامعه فراهم نشده است و چون این مسأله صورت نگرفته و آسیبهای نبود این زیرساختها در خانواده به این شکل بروز مییابد. چندان که در فیلم میبینیم، حتی این از همگسیختگی و آشفتگی مادر خانواده را نیز به نوعی درگیر کرده است.
بهطورکلی فکر میکنید سینماگران درشرایط کنونی چقدر توانستهاند در بازتاب مسائل جامعه موفق باشند؟
ببینید من همیشه بر این باور بودهام که در زمینه فیلمسازی اگر میخواهیم به ارایه اثر بپردازیم، باید درباره جامعه خودمان حرف بزنیم و فیلم بسازیم. ما نمیتوانیم فیلمی درباره جامعه مکزیک بسازیم و از مخاطب انتظار داشته باشیم آن را باور کند. باید حرفی بزنیم که مصداق داشته باشد و مخاطب آن را بهعنوان حرفی که از دل برآمده و لاجرم بر دل هم مینشیند، از ما بپذیرد.
در سینمای امروز ما تا حدود زیادی سعی شده که این مسأله صورت بگیرد. یعنی اغلب فیلمها به سمت فضای ناتورالیستی حرکت کردهاند و حرفهایی از جنس جامعه ما زدهاند که امیدوارم این روند ادامه پیدا کند یا دستکم خود من بهعنوان فیلمسازی که دغدغه مسائل جامعه را دارم، بتوانم در انعکاس این مشکلات نقش داشته باشم.
از بازخوردها نسبت به فیلم «هفت ماهگی» خبر دارید؟
تا جایی که شنیدهام خوب بوده است. البته من بازخوردها را به دودسته تقسیم میکنم. یک گروه اهالی رسانه و منتقدین سینما هستند که به فراخور دیدگاههایی که دارند، درباره فیلم اظهارنظر و قضاوت میکنند و گروه دوم، مردم هستند که در سالنهای مردمی به تماشای فیلم مینشینند. درمجموع میتوانم بگویم بازخوردها ازسوی مردم نسبت به فیلم مطلوب و راضیکننده بوده است.
۰