هدف جعل واقعیت است
احمد غلامی در سرمقاله شرق با اشاره به کانون نوری که واقعیت را اغراقآمیز عیان میکند و هدفش پنهانکردن حقیقت است نوشته: گروههای فشار سیاسی از همین نوع کانونهایی هستند که با واقعیتهای جعلی میخواهند تماشاگران را فریب دهند تا حقیقت پنهان بماند. شعارهای این گروه تندرو در هنگام سخنرانی رئیس جمهور در مرقد امام از این دست است.
کد خبر :
۱۱۴۷
بازدید :
۱۱۸۶
فرادید | احمد غلامی در سرمقاله شرق با اشاره به کانون نوری که واقعیت را اغراقآمیز عیان میکند و هدفش پنهانکردن حقیقت است نوشته: گروههای فشار سیاسی از همین نوع کانونهایی هستند که با واقعیتهای جعلی میخواهند تماشاگران را فریب دهند تا حقیقت پنهان بماند. شعارهای این گروه تندرو در هنگام سخنرانی رئیس جمهور در مرقد امام از این دست است.
به نظر سردبیر این روزنامه: هدف تندروها جعل واقعیتی است که حقیقت آن چندی پیش افشا شده یعنی آنها که از تحریمها نان میخورند باید به فکر شغل دیگری باشند. حقیقت همین است و بس. بصیرت زیادی نمیخواهد که انگیزه شعاردهندگان که از بیرون صحنه، هدایت میشوند فهمیده شود. آنها چون بازیگران زیر کانون نور هستند تا مردم حقیقت را نبینند. اما گردانندگان این صحنه در محاسبه اشتباه کوچکی کردهاند و آن اینکه، «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».
سرمقاله شرق به این جا رسیده که در دوره هشتساله احمدینژاد انحصار حرف اول را میزد و نماد بارز آن تعطیلی سازمان برنامه و بودجه کشور بود که حتی کوچکترین صدای مخالفی از اصولگرایان و تندروها شنیده نشد، چون میدانستند این قاعده انحصار است. مزید بر علت اینکه خیال میکردند دیر آمده بودند و زود هم میخواستند بروند. شعارگویان این روزها، نه عشقی دارند، نه عِرقی، نه دغدغهای. آنها پیادهنظام اقتصاد انحصاری بودند که درست در خط مقدم برای خود جا گرفته بودند.
به نظر سردبیر این روزنامه: هدف تندروها جعل واقعیتی است که حقیقت آن چندی پیش افشا شده یعنی آنها که از تحریمها نان میخورند باید به فکر شغل دیگری باشند. حقیقت همین است و بس. بصیرت زیادی نمیخواهد که انگیزه شعاردهندگان که از بیرون صحنه، هدایت میشوند فهمیده شود. آنها چون بازیگران زیر کانون نور هستند تا مردم حقیقت را نبینند. اما گردانندگان این صحنه در محاسبه اشتباه کوچکی کردهاند و آن اینکه، «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».
سرمقاله شرق به این جا رسیده که در دوره هشتساله احمدینژاد انحصار حرف اول را میزد و نماد بارز آن تعطیلی سازمان برنامه و بودجه کشور بود که حتی کوچکترین صدای مخالفی از اصولگرایان و تندروها شنیده نشد، چون میدانستند این قاعده انحصار است. مزید بر علت اینکه خیال میکردند دیر آمده بودند و زود هم میخواستند بروند. شعارگویان این روزها، نه عشقی دارند، نه عِرقی، نه دغدغهای. آنها پیادهنظام اقتصاد انحصاری بودند که درست در خط مقدم برای خود جا گرفته بودند.
۰