آقای «خزانه» در شکلگیری این محله در جنوب تهران چه نقشی داشت؟
«باغ خزانه» یکی دیگر از محلههای قدیمی جنوب تهران و در محدوده منطقه۱۷ است که تاریخچه قابلتوجهی دارد. اگر بخواهید به محله باغ خزانه بروید باید از شرق خیابان قزوین وارد خیابان «عبید زاکانی»، از شاعران معروف ایران، شوید.
مریم قاسمی | محله باغ خزانه از زمان شکلگیری تاکنون دچار تغییرات و تحولات بسیاری شده است. تغییراتی که با قدم زدن در کوچهها و خیابانهای یکدست این محله میتوان به آن دست پیدا کرد و پیشرفتهایی را در حوزههای معماری، شهرسازی، اجتماعی و فرهنگی دید؛ پیشرفتها و امکاناتی که شاید تحققشان در فکر و خیال قدیمیها هم نمیگنجید.
محدوده محله باغ خزانه در قدیم بخشی از اراضی و زمینهای امامزاده حسن (ع) بود، با این تفاوت که این قسمت صاحبان با نفوذ و قدرتمندی در دربار داشت در حدی که کسی نمیتوانست در این محدوده زمین و ملک خرید و فروش کند. اولین مالک زمینهای محله باغ خزانه فردی به نام «عالیه اتابکی» بود که در دربار شاه رفت و آمد داشت. پس از مرگ اتابکی مالکیت این زمینها به تنها دخترش «فروغ» رسید.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود، چراکه «فروغ اتابکی» پس از ازدواج با مردی به نام خزانه، ۳دانگ از زمینهایش را به نام همسرش کرد و ۳دانگ را برای خودش نگه داشت. از همان زمان بود که به این محدوده «محله دانگی» میگفتند، چراکه زمینها به ۲ قسمت مساوی بین آنها تقسیم شده بود.
جالب اینکه نامگذاری باغ خزانه هم بیدلیل نبوده است. افراد بومی تعریف میکنند: «آقای خزانه عاشق باغداری بود و این موضوع باعث شد در اولین قدم، در قسمتی از زمینهایش باغی بزرگ ایجاد کند؛ باغی با تنوع گیاهی قابلملاحظه که به دلیل زمینهای حاصلخیز و فراوانی آب، روزبهروز آبادتر شد. هر چند نام باغ خزانه برگرفته از آن دوران است، اما هنوز قدیمیها از این نام استفاده میکنند.»
نقشهکشی اصولی قبل از فروشزمینها
با عبور از معابر محله باغ خزانه متوجه نکتهای جالب در نوع خیابانبندیها و مساحت بناها میشوید که در نقاط مختلف منطقه۱۷ کمتر به این شکل دیده میشود. ریشه این تفاوت به سالهای دور برمیگردد؛ به دورانی که آقای خزانه با همسرش، فروغ، دچار اختلاف خانوادگی میشود. میگویند آقای خزانه که با راپورت خبرچینهای محلیاش متوجه دسیسه برادر همسرش «حسین اتابکی» برای فروش زمینهای موروثی میشود، فوری تلاش میکند با قطعهبندی زمینهایش این نقشه موذیانه را در دم خنثی کند، اما چندان موفق نمیشود.»
علتش این بود که «حسین اتابکی» با مشورت و راهنمایی «اکبر فلاح»، مالک زمینهای محله فلاح، بخشی از زمینهای باغ خزانه را در قطعههای کوچک تقسیمبندی کرده بود و قبل از آنکه آقای خزانه متوجه ماجرا شود بخشی از زمینها را به شهروندان متقاضی فروخته بود، اما خزانه هم دسترویدست نگذاشت.
خزانه برخلاف برادر همسرش که زمینها را فلهای و به قول معروف هردمبیل فروخته بود، ابتدا نقشهای منطبق با اصول معماری و شهرسازی برای زمین هایش طراحی کرد. در این نقشه ابتدا کوچه و خیابانها را مشخص کرده بود و بعد زمینهایش را در متراژهای وسیع تقسیمبندی و برای فروش آماده کرد. برای همین است که محله باغ خزانه یکی از محلههای دلباز با خیابانبندیهای منظم است.
تبدیل «کاخ جوانان آبان» به کانون فرهنگی و تربیتی میثم
آقای خزانه زمانی که با جدیت تصمیم گرفته بود از نیرنگ حسین اتابکی، برادر همسرش، خلاص شود، حتی باغ خود را هم قطعهبندی کرد و به قیمت ارزان به شهروندان فروخت. باید بگوییم که خیابان تهمتن و کوچههای اطرافش درست در وسط باغ آقای خزانه ایجاد شده است. حتی او قسمتی از باغش را به اداره شهربانی وقت فروخت تا برای کارکنان خود خانه بسازند.
ضمن اینکه بخش دیگری از زمینهای خزانه برای ساخت «کاخ جوانان آبان» در نظر گرفته شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با ساخت و تکمیل امکانات آن به «کانون فرهنگی و تربیتی میثم» تغییر نام پیدا کرد و امروز یکی از مراکز فرهنگی پرمخاطب در جنوب تهران محسوب میشود.
منبع: همشهری آنلاین