(ویدئو) تلاش احمقانه اسب آبی برای شریک شدن در غذای شیرها!

(ویدئو) تلاش احمقانه اسب آبی برای شریک شدن در غذای شیرها!

 من اسب آبی را به خاطر سرسختی‌اش تشویق کردم، زیرا او اصلاً از شیرها نترسید. در واقع انگار همه آن‌ها دوست بودند و با هم غذا می‌خوردند. سپس متوجه شدم که این مشاهده نه تنها کمیاب بود، بلکه طلای خالص بود، زیرا شیر‌های در حال کشتن هرگز اجازه نمی‌دادند حیوانات دیگر به فاصله ۷۰ متری نزدیک شوند.

کد خبر : ۱۱۸۳۶۶
بازدید : ۲۹۱۰۳۵

فرادی د | د ر یک اتفاق غیرعادی یک اسب ابی با نزدیک شدن به شیر‌هایی که در حال خوردن یک شکار بودند دهان بزرگش را به روی آن‌ها باز کرد.

به گزارش فرادید؛ سلومزی رادبه راهنمای میدانی در پارک ملی پیلانسبرگ توضیح داد که چگونه در این مشاهده غیرعادی یک اسب آبی که به ضیافت شیر‌ها می‌پیوندد. او گفت: من در یک سافاری ظهر بودم و انتظار نداشتم چیز زیادی ببینم. در رانندگی قبلی که به سمت چاله آب می‌رفت، با گروهی از شیر‌ها روبرو شده بودم، اما وقتی برگشتم دیده نشدند. حساب کردم که حتما تشنه بوده اند و به زودی برای نوشیدن آب برمی گردند. صبورانه منتظر ماندم، اما اثری از آن‌ها نبود.

در رانندگی دوم، فکر کردم، باز هم هوا گرم است و انتظار زیادی ندارم، اما بگذار چاله آب را امتحان کنم، شاید خورشید آن گله شیر‌ها را مجبور کرده است که به سمت چاله آب بروند.

خدا را شکر که درست زمانی که آن‌ها به یک شاخ‌چنگی بی خبر کمین کردند، توانستم با شیر‌ها روبرو شوم. وقتی آنجا نشسته بودیم، این یک موقعیت برد-برد برای من و مهمانانم بود.

ما از دیدن این صحنه لذت می‌بردیم. کمی بعد یک اسب آبی از آب بیرون آمد و به آرامی به سمت شیر‌ها پیش رفت. در ذهنم، فکر می‌کردم که او فقط کنجکاو است که ببیند چه اتفاقی می‌افتد و ممکن است آن شیر‌ها را بدرقه کند.

اسب آبی نر به آرامی به سمت شیر‌ها پیش رفت. دهانش باز بود و سعی می‌کرد شیر‌ها را بترساند. شیر‌های نر زیاد نگران اسب آبی نبودند، اما ماده‌ها و توله‌ها از حضور او ناراحت بودند و از این جانور عظیم الجثه فاصله گرفتند.

شیر‌های نر سر جای خود ایستادند، نمی‌دانستم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. بدیهی است که، چون گرسنه بودند، مشتاق ترک لاشه نبودند. همه می‌دانند که رژیم غذایی اصلی اسب‌های آبی عمدتاً علف است، اگرچه من چند سال یک اسب آبی را درحال جویدن لاشه آنتلوپ دیده بودم.

من اسب آبی را به خاطر سرسختی‌اش تشویق کردم، زیرا او یک اینچ تکان نخورد و اصلاً از آن‌ها نترسید. در واقع انگار همه آن‌ها دوست بودند و با هم غذا می‌خوردند. سپس متوجه شدم که این مشاهده نه تنها کمیاب بود، بلکه طلای خالص بود، زیرا شیر‌های در حال کشتن هرگز اجازه نمی‌دادند حیوانات دیگر به فاصله ۷۰ متری نزدیک شوند.

آنقدر هیجان زده بودم که گلویم کاملاً خشک شدم. حتی نمی‌توانستم دوربینم را ثابت نگه دارم و با خودم گفتم که این یکی از منظره‌های بی‌نظیر است.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید