دو متهم ریزش بورس زمستان

دو متهم ریزش بورس زمستان

کاهش ارزش سهام «فولاد» و «فملی» به‌عنوان دو سهم نوستالژیک بازار سرمایه که بسیاری از سرمایه‌گذاران با آن‌ها خاطره دارند با ۱۱‌درصد ارزش بازار، عنوان دو متهم یا مسببان ریزش قیمت‌ها در روز‌ها و هفته‌های اخیر را یدک می‌کشند.

کد خبر : ۱۲۱۷۳۰
بازدید : ۳۸۴۸

وقتی سهم‌های شاخص‌ساز و برجسته وارد فاز کاهش نرخ می‌شوند به معنی آن است که جریان غالب بازار ناخودآگاه در فاز فنی و روانی خود به کاهش قیمت متمایل می‌شود. نکته‌ای که در هفته‌های گذشته خودنمایی کرد؛ اگرچه در غوغای خودرویی بازار سرمایه چندان به چشم نیامد.

فولاد و فملی از جمله سهم‌های اثرگذاری هستند که در هفته‌های اخیر افت نرخ‌های مهمی را تجربه کردند. اینکه در صورت‌های مالی این ۲ شرکت چه می‌گذرد، خود یکی از دلایل رخداد‌های قیمتی اخیر به شمار می‌رود.

دو متهم ریزش بورس زمستان

کاهش ارزش سهام «فولاد» و «فملی» به‌عنوان دو سهم نوستالژیک بازار سرمایه که بسیاری از سرمایه‌گذاران با آن‌ها خاطره دارند با ۱۱‌درصد ارزش بازار، عنوان دو متهم یا مسببان ریزش قیمت‌ها در روز‌ها و هفته‌های اخیر را یدک می‌کشند.

اگر بتوان وضعیت صورت‌های مالی این شرکت‌ها را در نوسان ارزش سهام آن‌ها برجسته ارزیابی کرد، می‌توان یکی از ردپا‌های ریزش بازار را در عملکرد این دو شرکت جست‌وجو کرد، آن هم در شرایطی که این دو غول فلزی بورسی عملکردی نسبتا شبیه به هم دارند. افزایش محدود درآمد‌های عملیاتی و رشد هزینه‌ها در نهایت به افت سودآوری دو سهم «فولاد» و «فملی» در صورت‌های مالی حسابرسی‌نشده ۹ ماهه منتهی شده است.

ریزش قیمت‌ها در بازار سرمایه متهمان بسیاری دارد که برخی درون بازار سرمایه در عملکرد شرکت‌ها نهفته شده و گروهی خارج از اختیار بازار است. نوسان قیمت‌های جهانی ساده‌ترین دلیل برای نوسان نرخ در بازار‌های سهام چهارگوشه دنیاست و در کنار آن شرایط تورم و رکود قابل درک است؛ ولی داده‌های بسیار متناظر با آن‌ها همچون نوسان بهای ارز در ایران و سایر کشورها، نرخ بهره، تصمیمات خلق الساعه، قیمت‌گذاری ها، فضای کسب‌وکار و آزادی‌های اقتصادی هر بازار در کنار داده‌های بسیار دیگر، همگی بر نوسان قیمت سهام با محوریت سودآوری آینده آن‌ها اثرگذار خواهند بود.

اما در کنار تمامی این موارد باید به یک نکته بسیار مهم توجه کرد و آن شیوه شرکت داری و مدیریت هر شرکت است که بر درآمدزایی آن اثر مستقیم دارد. این در حالی است که هر شرکتی که بزرگ‌تر باشد، اثرگذاری بیشتری بر بازار سرمایه داشته و اثر پروانه‌ای آن بر سایر سهم‌ها را نمی‌توان منکر شد.

وقتی سهم‌های شاخص ساز به دلیل کاهش درآمدزایی به تضعیف نرخ مبتلا شوند، به این معنی است که از یکسو اثرگذاری آن‌ها بر شاخص، داده منفی برای کل بازار خواهد بود و از سوی دیگر سایر سهم‌ها را به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با ضرایب مختلف تحت الشعاع قرار می‌دهد.

وقتی صورت‌های مالی نه‌چندان دلچسب، در کدال نقش می‌بندد باید منتظر افت ارزش سهم بود، همان گونه که در دو سهم بسیار مهم «فولاد» و «فملی» خودنمایی می‌کند. در دو سهم شاخص ساز که روند نزولی آن‌ها را مشاهده کرده‌ایم، شاید بتوان بهانه افت نرخ را جو منفی بازار دانست. ولی نمی‌توان اثر صورت‌های مالی نه چندان دلچسب آن‌ها را نادیده گرفت.

در شرایطی که تورم در کشور هنوز در سطوحی بالاتر از ۴۰‌درصد قرار دارد و ذهنیت کلی استمرار این نرخ در ماه‌های پیش رو و حتی اوایل سال آینده است، رشد درآمدزایی در همین سطوح انتظاری نابجا نیست. بالابودن نسبی بهای جهانی فلزات در کنار رشد قیمت نیمایی ارز و همچنین برتری تقاضا بر عرضه در بورس‌کالا مواردی هستند که انتظار روز‌های خوب در سودآوری را در ذهن تداعی می‌کنند.

افت ۱۸ درصدی سود هر سهم «فملی» در صورت‌های مالی حسابرسی‌نشده ۹ ماهه در کنار کاهش ۳۳ درصدی همین نرخ برای فولاد (مبارکه) دو داده بسیار مهمی هستند که باید به آن‌ها توجه کرد؛ زیرا اثر آن‌ها تمامی بازار سرمایه را تحت الشعاع قرار داده است و این شرایط ادامه داشته و دارد.

البته ملاک ارزیابی شرکت‌ها صورت‌های مالی حسابرسی شده سالانه است که تا زمان انتشار آن‌ها می‌توان امیدوار بود آمار‌های بهتری منتشر شود و شاید رونق سنتی پایان سال بتواند به سودآوری این شرکت‌ها امدادرسانی کند.

در هر حال توجیه وضعیت درآمدزایی شرکت‌ها به‌خصوص «فولاد» و «فملی» به‌عنوان دو شرکت خاص فلزی در بازار سرمایه غیرممکن نیست؛ ولی اثر وضعیت فعلی این دو بر اقتصاد کشور را نمی‌توان به چند مطلب و برنامه تقلیل داد تا شاید تنش ایجادشده از سوی «فولاد» و «فملی» کم اهمیت جلوه کند. در اینجا بحث بر سر این نیست که دلایل کسب این وضعیت در آمار‌های منتشرشده را بررسی کنیم، بلکه توجه به اثر این آمار‌ها اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا بخشی از زندگی اقتصادی بسیاری از سرمایه‌گذاران بازار سرمایه را رقم می‌زند.

در زندگی بورسی اغلب سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه، زمانی بوده که یک یا دو سهم «فولاد» و «فملی» در پرتفوی آن‌ها جای بگیرد تا جایی که می‌توان گفت اغلب سرمایه‌گذاران کوچک و بزرگ، حداقل یک بار هم که شده، یک یا هر دو سهم را خریده اند و اغلب به یک خاطره بدل شده است؛ شرکت‌هایی که اغلب سود‌های معقول ساخته و توسعه نسبتا متوازنی را سپری کرده اند، تا جایی که حالتی نوستالژیک برای معامله گران داشته است.

دو شرکت فلزی توسعه محور که مجموع آن‌ها یک وزنه قیمتی در بازار سرمایه به شمار می‌روند حتی شاید بتوان گفت دوقلوی «فولاد»، «فملی» خود رکن قیمت‌گذاری به شمار می‌رود. حال هر دو شرکت کاهش سودآوری دارند، آن هم در شرایطی که نمی‌توان آن‌ها را شرکت‌هایی ساده در نظر گرفت. ملی مس سودای تولید یک‌میلیون تنی دارد و فولاد پرچم دار برنامه تولید ۵۵ میلیون تن در افق ۱۴۰۴ است. سهامداری دولت و سهام عدالت در این شرکت‌ها نیز به معنی انتفاع مستقیم مردم از سودآوری این شرکت‌هاست؛ یعنی از دو منظر بر درآمد مردم (هرچند محدود) اثر دارد؛ سود حاصل از سهام عدالت و اثر آن بر قیمت سهام در بازار سرمایه. به‌عنوان مثال، اگر ارزش بازار بورس اوراق بهادار را نزدیک به ۵۷۰۰ هزار میلیارد تومان محاسبه کرده و ارزش بازار «فولاد» را ۳۱۵ هزار میلیارد تومان و «فملی» را ۳۰۰ هزار میلیارد تومان لحاظ کنیم، در مورد نزدیک به ۱۱‌درصد بازار صحبت می‌کنیم که هر دو کاهش سودآوری دارند.

با این حال ویژگی‌های مشابه خاصی را می‌توان در صورت‌های مالی آن‌ها رهگیری کرد. در صورت‌های مالی ۹ ماهه حسابرسی‌نشده سال‌جاری در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، درآمد‌های عملیاتی «فولاد» رشد ۱۰ درصدی داشته، در حالی که این نرخ برای «فملی» ۴‌درصد است.

هر دو، عدم‌رشد جدی درآمد‌های عملیاتی در مقایسه با تورم را نشان می‌دهند که باید دلیل اصلی آن را در شرایط فروش آن‌ها دید. در این خصوص شاید بتوان تنها به گمانه زنی پرداخت؛ ولی فروش در بورس‌کالا با اینکه شفاف است لایه‌های پیچیده‌ای در فاز تصمیم سازی دارد که دستورپذیری آن‌ها یکی از این گمانه زنی هاست.

گمانه زنی دیگر به شرایط مدیریتی بازمی‌گردد که بحث‌های خاص خود را می‌طلبد؛ اگرچه در نهایت باید گفت این شرکت‌ها باید به‌عنوان بنگاه‌های اقتصادی وظیفه اول را سودآوری لحاظ کنند. در هر حال بهتر است همین ارقام را محدوده داده‌های مثبت لحاظ کنیم. در ملی مس بهاى تمام‌شده درآمد‌های عملیاتی در صورت‌های مالی حسابرسی‌نشده منتهی به ۳۰ آذرماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، شاهد رشد ۵۰ درصدی هستیم، در حالی که این رقم برای فولادمبارکه افزایش ۵۴ درصدی را نشان می‌دهد.

در این گزارش هزینه‌های فروش، اداری و عمومی «فملی» افزایش ۶۹ درصدی و هزینه‌های «فولاد» رشد ۶۱ درصدی داشته است. البته برای کشوری با تورم فعلی این ارقام چندان برجسته نیست؛ ولی انتظار بر این است که شرکتی که رشد درآمد‌های عملیاتی محدودی دارد، در هزینه‌های خود نیز محتاط عمل کند تا نه‌تن‌ها شاهد چنین رویکردی نباشیم بلکه رشد متناسب با تورم ارزیابی شود.

البته خرید مواد اولیه و ملزومات تولید به‌خصوص برای «فولاد» بحث مجزایی است که به ادبیات متفاوتی نیاز دارد. در هر حال رشد هزینه‌ها در کنار افزایش محدود درآمد به صورت کلی تنها یک خروجی دارد و آن کاهش سودآوری سهم است. افت ۳۳ درصدی سود هر سهم فولاد در صورت‌های مالی حسابرسی‌نشده ۹ ماهه و کاهش ۱۸ درصدی این رقم برای «فملی» خروجی این شرایط است که همین آمار‌ها به موشکافی بیشتری نیاز دارد.

شاید بتوان به‌گونه ای، وضعیت نه‌چندان دلچسب سودآوری و اثر آن برای تمامی ارکان بازار سرمایه را تحلیل کرد؛ اما ارقام خام چنگی به دل نمی‌زنند. متاسفانه باید گفت بخش مهمی از بازار سرمایه در آتش این دو سهم می‌سوزد و نمی‌توان از کنار آن به‌سادگی عبور کرد. در ادامه تلاش می‌کنیم به شرایط سرمایه‌گذاری این شرکت نیز بپردازیم.

منبع: دنیای‌اقتصاد

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید