کلاسیک ببینیم؛ فیلم «میان‌بر» ادگار جی. اولمر

کلاسیک ببینیم؛ فیلم «میان‌بر» ادگار جی. اولمر

فیلم داستان نوازنده‌ای جوان به نام اَل است که زندگی دلپذیری در شهر نیویورک دارد. سو، معشوقه او که سرپرسودایی دارد، به امید پیدا کردن فرصتی برای شهرت و معروفیت به هالیوود می‌رود. مدتی بعد ال با هدف دیدار سو، عازم لس‌آنجلس می‌شود. در راه مردی ثروتمند به نام چارلز هسکل او را سوار می-کند. با هم رهسپار لس‌آنجلس می‌شوند، در میانه راه چارلز می‌میرد.

کد خبر : ۱۲۲۸۳۰
بازدید : ۲۷۳

یک: یکی از ویژگی‌های آدم‌های پوچ‌گرا این است که احساس می‌کنند با یک جهان بی‌تفاوت و تصادفی طرف هستند. دنیایی که در آن هیچ علت و معلولی وجود ندارد و هر اتفاقی ممکن است در آن رخ دهد. شاید آدم بسیار خوبی باشید و به همه خوبی کنید، اما انواع و اقسام بلا‌ها بر‌سرتان بیاید، یا برعکس آدم بد و نادرستی باشید.

اما شانس یارتان باشد و با یک خوش‌اقبالی، مسیر زندگی‌تان به کلی متحول شود، یا شاید پر از آرزو باشید و نگاهی پرامید به آینده داشته باشید، اما به یک‌باره تمام بدبختی‌ها به سراغ‌تان بیایند. این دستمایه‌ای است که ادگار جی. اولمر در فیلم ۱۹۴۵ خود به نام «میان‌بر» به زیبایی به سراغ آن رفته است.

دو: فیلم داستان نوازنده‌ای جوان به نام اَل است که زندگی دلپذیری در شهر نیویورک دارد. سو، معشوقه او که سرپرسودایی دارد، به امید پیدا کردن فرصتی برای شهرت و معروفیت به هالیوود می‌رود. مدتی بعد ال با هدف دیدار سو، عازم لس‌آنجلس می‌شود. در راه مردی ثروتمند به نام چارلز هسکل او را سوار می-کند. با هم رهسپار لس‌آنجلس می‌شوند، در میانه راه چارلز می‌میرد. ال، چارلز را گوشه جاده رها می‌کند، سوار ماشینش می‌شود، هویت او را برمی‌دارد و خود را به جای او جا می‌زند. همین مسئله زمینه‌ساز مجموعه‌ای از اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی می‌شود که ال حتی فکرش را هم نمی‌کند.

سه: ال در ابتدای داستان شغل خوبی دارد، معشوقه‌ای دارد که در لس‌آنجلس منتظر اوست، اوضاع زندگی کاملا بر وفق مراد به نظر می‌رسد، اما به یک‌باره همه چیز به‌هم می‌ریزد، بدون اینکه خودش هیچ نقشی در این اتفاقات داشته باشد. تصادف، یکی از عناصر مهم فیلم «میان‌بر» است. ال تصادفا با چارلز هسکل ثروتمند آشنا می‌شود، چارلز تصادفا در ماشین می‌میرد، ال وقتی خود هویت چارلز را برای خود جا می‌زند تصادفا با ورا، معشوقه چارلز در جاده آشنا می‌شود و همه چیز لو می‌رود.

این تفکر که زندگی مجموعه‌ای بی‌قاعده از تصادف‌های غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل است، به وضوح در جای‌جای فیلم دیده می‌شود. چند دهه بعد برادران کوئن به شکلی هنرمندانه‌تر و طنازانه‌تر همین تفکر را در فیلم‌های خود پیاده کردند. در پایان کلاهبرداری ال، لو می‌رود و ماموران پلیس او را بازداشت می‌کنند.

اولمر کارگردان کاملا مخالف چنین پایانی بود و آن را مخالف قواعد دنیای فیلم می‌دانست. او ترجیح می‌داد ال به همین صورت سرگشته و بهت‌زده در وضعیت فعلی خود بماند. اما سانسور آن زمان هالیوود مبنی بر به‌کارگیری یک پایان قانونمندانه‌تر در نهایت او را وادار به تسلیم کرد.

چهار: اگر «میان‌بر» را با زمانه خود مقایسه کنیم، به نتایج جالبی می‌رسیم. ال وقتی چارلز مرده را پیش‌روی خود می‌بیند، هویت او را برمی‌دارد و جسد او را در بیابان رها می‌کند. هیچ‌کس متوجه دروغ او نمی‌شود. چون در مشخصات چارلز تنها چند نکته کوتاه مثل مو‌های قهوه‌ای یا قدی بلند نوشته شده است.

چنین کاری در دنیای امروز سخت و شاید حتی بتوان گفت غیرممکن به نظر می‌رسد. با وجود این همه دوربین مدار بسته و فناوری‌های تشخیص چهره و جی پی‌اس، به سختی می‌توان نقشه ال را در قرن بیست و یک پیاده کرد. شاید فیلم‌هایی مثل «میان‌بر» بتوانند بهانه‌ای باشند برای اینکه بفهمیم ما انسان‌های نوین تا کجا پیشرفت کرده‌ایم و تا چه میزان غرق در فناوری شده‌ایم، به صورتی که زندگی بدون آن برای ما عملا غیرممکن خواهد بود.

پنج: «میان‌بر» در همان ابتدا هم مورد تحسین فراوان واقع شد. بعدا در دهه‌های هفتاد و هشتاد فیلم دوباره مورد توجه قرار گرفت و منتقدانی مثل راجر ایبرت لب به تحسین آن گشودند. عده‌ای آن را در زمره فیلم‌های نوآر قرار دادند و حتی ضعف‌های فنی آن را هم جزو نکات مثبت آن در نظر گرفتند. فضای تیره و تار، تجسم وجدان آزرده شخصی که نمی‌تواند با گذشته خود کنار بیاید و تولید جمع و جور فیلم از جمله مواردی بود که بعدا مورد توجه منتقدان قرار گرفت. ویم وندرس از جمله طرفداران فیلم است که بازی آن سویج در نقش ورا را بسیار تحسین می‌کند و معتقد است «۳۰ سال جلوتر از زمان خودش است.»

شش: «میان‌بر» در دسته فیلم‌های خط فقر قرار دارد. فیلم‌های خط فقر به آثاری در فاصله بین اواخر دهه ۱۹۲۰ تا اوایل دهه ۱۹۵۰ گفته می‌شود که بودجه بسیار کمی داشتند و معمولا توسط استودیو‌های درجه دو ساخته می‌شدند. کل بودجه ساخت «میان‌بر» ۱۰۰ هزار دلار بود. برای اینکه دقیق‌تر متوجه شوید فیلم در چه شرایطی ساخته شده است، بد نیست بدانید که ماشینی که چارلز هسکل در فیلم می‌راند، خودرو شخصی خود اولمر بود! ژاکتی که آن سویج می‌پوشد هم در اصل متعلق به همسر اولمر بود.

داستان تعداد روز‌های فیلمبرداری آن هم مسئله‌ای بود که تا سال‌ها شایعات زیادی در مورد آن شنیده می‌شد. خود اولمر در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که فیلم در شش روز فیلمبرداری شده است، بعدا دخترش در مستندی ادعا کرد که فیلم در ۱۴ روز فلیمبرداری شده است. در نهایت آن سویج گفته‌های پیشین را اصلاح کرد و تایید کرد که فیلمبرداری چهار هفته طول کشیده است. فیلم در سال ۱۹۹۲ در فهرست ملی ثبت فیلم آمریکا قرار گرفت.

منبع:روزنامه هفت صبح

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید