۱۰ فیلم باکیفیت و بی نظیر در مورد زامبیها که شاید ندیده باشید!
گاهی اوقات به یک زامبی محور پر از خونریزی علاقه دارید و بعضی وقتها به دنبال یک کاندیدای غیرمحتل و متفاوت میگردید. این دقیقاً همان چیزی است که در مورد فیلمهای زیر رخ داده است، فیلمهایی که ژانر زامبی را معنا کرده و باعث سکوت منتقدان شدند. این ۱۰ فیلم که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، دارای کشتارهای خلاقانه، تمهای آینده نگرانه و خونریزی جذابی هستند که کمتر کسی انتظار چنین کیفیتی را از آنها داشت.
کمتر چیزی به اندازه لم دادن روی مبل در کنار عزیزان همراه با مقدار زیادی تخمه یا پاپ کورن و تماشای یک فیلم زامبی محور سرگرم کننده است، جایی که صدها قربانی بیگناه توسط مردگان متحرک محاصره شده و یک به یک کشته شده و خورده میشوند. با انتخابهای فراوان در عصر طلایی امروزی ژانر وحشت، فیلمهای زامبی محور عمدتاً بی کیفیت بوده و در شرایطی که هر یک از ما ذائقه خاص خود را داریم، اما انتخاب بهترین گزینه میتواند دشوار باشد.
گاهی اوقات به یک زامبی محور پر از خونریزی علاقه دارید و بعضی وقتها به دنبال یک کاندیدای غیرمحتل و متفاوت میگردید. این دقیقاً همان چیزی است که در مورد فیلمهای زیر رخ داده است، فیلمهایی که ژانر زامبی را معنا کرده و باعث سکوت منتقدان شدند. این ۱۰ فیلم که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، دارای کشتارهای خلاقانه، تمهای آینده نگرانه و خونریزی جذابی هستند که کمتر کسی انتظار چنین کیفیتی را از آنها داشت.
۱۰- Dead Snow (۲۰۰۹)
فیلم زامبی محور نروژی Dead Snow در مورد گروهی از هشت دانشجوی پزشکی است که به کلبهای متروکه میروند تا برای مدتی با اسکی کردن و خوشگذرانی استراحت کنند، جایی که فولکلور محلی پر از گردانهای نازی است که در جریان جنگ جهانی دوم مفقود شدند. رفته رفته این دانشجویان یک به یک غیب شده و مدت کوتاهی بعد بازماندگان خود را در نبرد برای زنده ماندن با جنازههای زامبی شده سربازان مفقود شدن نازی مییابند. با وجود اره برقی ها، سلاحهای سنگین و زامبیهای نازی، فیلم Dead Snow دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از یک فیلم زامبی محور میخواهند.
در دورانی که زامبیهای نازی سری بازیهای Call Of Duty در اوج شهرت بودند، این فیلم به کارگردانی و نویسندگی تامی ویرکولا شانس زیادی برای دیده شدن نداشت، اما فراتر از یک فیلم تجاری برای سود بردن از یک ترند حاضر، Dead Snow از داستان سرراست، توازن مناسب کمدی و ترسناکی و مقادیر زیادی کشتار سود میبرد. اگر چه این فیلم در زمره شاهکارهای این ژانر جایی ندارد، اما فیلمی دارای بامزگی خاصی است که تنها در تریلرهای درجه دوم مملو از خونریزی و کشتار دیده میشود.
۹- The Dead Don't Die (۲۰۱۹)
فیلم The Dead Don't Die داستان خود را در شهر تیره و تار سنتروایل روایت میکند، جایی که روزها کوتاه و شبها طولانی است و هم انسانها و هم حیوانات رفتارهایی عجیب و غریب از خود نشان میدهند. برخلاف تمامی قوانین طبیعت، مردهها از قبرهایشان بیرون آمده تا زندهها را بخورند و شهروندان شهر باید برای زنده ماندن دست به سلاح ببرند.
تاکنون با یک فیلم تیپیکال و سرراست زامبی محور مواجه هستیم، تا اینکه مشخص میشود این مرکز داستان فیلمی از جیمی جارموش است. زامبیها موضوع عجیب و غیرمنتظرهای برای کارگردانی هستند که به شدت به شرایط انسانها اهمیت میدهد و همزمان این همان چیزی است که فیلم The Dead Don't Die را بی نقص میسازد.
با حضور مجموعهای از ستارگان و بازیگران همیشگی فیلمهای جارموش مانند آدام درایور، بیل ماری، ایگی پاپ آر زد ای، تیلدا سوینتون و تام ویتس، فیلم The Dead Don't Die یک شاهکار درام در ژانر ترسناک زامبی محور است با عناصر در مقیاس بزرگ علمی تخیلی که به اندازه مناسب وارد داستان شده اند. به همان سبک معمول جیم جارموشی، سکانسهای ترسناک فیلم متفاوت و عجیب هستند و اکشن مملو از دیالوگهای باکیفیت است.
۸- Maggie (۲۰۱۵)
با رویکردی متفاوت به فرمول کلیشهای فیلمهایی که در مورد زامبیها ساخته میشوند- که در آن یکی از شخصیتهای اصلی مخفیانه توسط زامبیها گاز زده شد و سپس به زامبی تبدیل شده و سعی میکند گروه را از بین برده یا خودشان را با نجابت تمام قربانی میکنند تا اعضای گروه زنده بمانند- فیلم Maggie با قربانی آغاز میشود که از قبل به زامبی تبدیل شده است. بعد از اینکه دخترش به ویروس زامبی کننده مبتلا شده، کشاورزی در شهری کوچک به نام وید با بازی آرنولد شوارتزنگر برای جلوگیری از مرگ دخترش دست به هر کاری میزند. این درام ترسناک به تمام روشهای تکان دهندهای میپردازد که در آن آخرالزمان زامبیها میتواند باعث اتحاد دوباره و سپس از هم پاشیدن یک خانواده شود.
شوارتزنگر انتخاب واضحی برای این نقش نبود اگر چه با ژانر ترسناک بیگانه نیست و بیشتر به خاطر نقشهای اکشنش و نه فیلمهای دراماتیک شناخته میشود. جدای از بازی شوارتزنگر در نقش اول فیلم، کارگردان هنری هابسون نیز تجربهای در ساخت فیلمهای بلند سینمایی نداشت و پیش از این فیلم تنها چند ویدیو تبلیغاتی ساخته بود. اما نتیجه فیلمی است که یکی از ترسناکترین فیلمهای زامبی محور با کمترین میزان خونریزی است که ما را در تمام مدت روایت داستان سرگرم میکند.
۷- Shaun Of The Dead (۲۰۰۴)
این فیلم که همزمان با فیلم Dawn Of The Dead ساخته زک اسنایدر منتشر شد، بسیاری انتظار داشتند فیلمی ساده، معمولی و کم هزینه باشد که به سرعت فراموش شده و شاید اصلاً نادیده گرفته شود، اما در نهایت Shaun Of The Dead به یکی از بهترین فیلمهای زامبی محور دهه ۲۰۰۰ تبدیل شد. کمدی زامبی محور ادگار رایت از انتظارات فراتر رفته و بار دیگر استعدادی را نشان میدهد که رایت در یک سری کمدیهای تلویزیونی و موزیک ویدیو به تصویر کشیده بود.
این فیلم که اولین فیلم در سه گانه Cornetto است، در مورد شخصیتهای شان و اد با بازی سایمون پگ و نیک فراست است که برای نجات دوستان و خانواده شان در شهر لندن باید با زامبیها مبارزه کنند، تا اینکه در نهایت به کافه مشهور و محبوبشان میرسند.
بدون شک در اینجا با یک فیلم به شدت بامزه مواجه هستید، اما در کنار جذابیت و سرگرم کننده بودن، Shaun Of The Dead میتواند همزمان ترسناک نیز باشد. علیرغم مرگهای هولناکی که اکثر شخصیتهای اصلی در جریان داستان تجربه میکنند، تماشای این فیلم به شدت لذت بخش و خوشایند است.
۶- Juan Of The Dead (۲۰۱۱)
فیلم اسپانیایی-کوبایی آلخاندرو بورخس در ژانر زامبی به نام Juan Of The Dead در واقع همان نقشی را برای Shaun Of The Dead دارد که فیلم ادگار رایت برای Dawn Of The Dead دارد و این بهترین توصیفی است که میتوانیم از این فیلم داشته باشیم. اما جز شباهت اسمی، Juan Of The Dead هیچ شباهتی با فیلم ادگار رایت ندارد و تنها از این نام کمدی به عنوان ترفندی برای بازاریابی استفاده کرده است.
در واقع این فیلم از بسیاری از تصاویری که با این فیلم ترسناک زامبی محور کلاسیک بریتانیایی شناخته شده اند را برای جذاب جلوه کردن در دنیای غرب به کار میگیرد. در Juan Of The Dead، قهرمان داستان روح واقعی کاپیتالیستی را پذیرفته و کسب و کاری زامبی کشی در محله اش راه میاندازد، تا اینکه همه چیز به مسیری ناخواسته پیش میرود. اینجا با فیلمی خونین و شجاعانه مواجه هستیم که از الگوی ژانر زامبی به عنوان راهی برای نقدهای اجتماعی و سیاسی استفده میکند و تصویری هوشمندانه و دقیقتر از کوبا به مخاطب ارائه میدهد.
۵- Resident Evil (۲۰۰۲)
به ندرت پیش میآید که عبارت «اقتباس از بازی ویدیویی» و «فیلم خوب» در کنار هم قرار گیرند و با تاریخچه طولانی و غنی فیلمهایی که بر اساس بازیهای ویدیویی که پیش و پس از Resident Evil ساخته شده اند، از Mortal Kombat (۱۹۹۵) تا Assassin's Creed (۲۰۱۶)، جای تعجب ندارد که چرا چنین ترندی وجود دارد.
Resident Evil نیز از این قاعده مستثنی نبود و برای اینکه شرایط بدتر نیز باشد، این فیلم نه تنها اقتباسی از یک بازی ویدیویی بود بلکه پل دبلیو اس اندرسون نیز کارگردانی آن را بر عهده داشت، همان کارگردانی که فاجعه سینمایی Mortal Kombat را ساخته بود. معمولاً، کمپانیهای سینمایی سعی میکنند از شهرت برندها نهایت استفاده را ببرند و آن را در قالب هالیوود به یک محصول قابل فروش و تبدیل آن به فرانچایزی کالایی تبدیل کنند.
اگر چه این موضوع تا حدودی در مورد فیلم Resident Evil نیز صدق میکند، اما فیلم به نحوی موفق میشود از بسیاری از نقصها و موانعی که دیگر اقتباسیها از بازیهای ویدیویی را بلعیده، دوری کند و به یک فیلم زامبی محور اکشن قابل قبول تبدیل شود. میلا یووویچ در نقش شخصیت اصلی آلیس میدرخشد، زنی دچار فراموشی شده که خود را در یک شهر زامبی زده به نام راکون سیتی مییابد. در حالی که اکشن فیلم دائماً از کنترل خارج میشود، اما به خوبی از نقاط قوت بازی ویدیویی سود برده و قتلهای تکان دهنده و البته خلاقانهای را به تصویر میکشد.
۴- Evil Dead (۲۰۱۳)
همیشه این بحث داغ وجود داشته که آیا فیلمهای Evil Dead فیلمهایی در ژانر زامبی هستند یا خیر، اما هر چیزی در مورد جنازههای متحرک مهر ژانر زامبی را از نگاه ما دریافت میکند؛ و این شامل راه اندازی نصف و نیمه این فرانچایز در سال ۲۰۱۳ است که همه انتظار شکستش را داشتند. واکنشها نسبت به راه اندازی مجدد این فرانچایز با بازیگرانی جدید و بدون حضور بروس کمپبل چنان منفی و تند بود که بسیاری با بی میلی به تماشای Evil Dead رفته و برخی دیگر نیز به کلی آن را نادیده گرفتند.
اما میراث وحشت فده آلوارز برای بسیاری از طرفداران این ژانر خوشایند بود، فیلمی که تقریباً داستانی مشابه فیلم اورجینال سام ریمی در سال ۱۹۸۱ را دنبال میکرد، اما شخصیت مایا با بازی جین لوی در بهترین شرایط خود قرار داشت.
این فیلم از همان ابتدا ترسناک است و به شدت به جلوههای ویژه باکیفیتی تکیه دارد که همزمان ادای احترامی به فیلم اورجینال بوده و تصاویری ترسناک را به مخاطب ارائه میکنند که هرگز از ذهنش پاک نمیشوند. با ترکیب سکانسهای کمدی که کمی از خونریزی و کشتار فیلم میکاهد، Evil Dead نسخه سال ۲۰۱۳ یکی از بهترینهای این فرانچایز است.
۳- Zombieland (۲۰۰۹)
اولین تجربه کارگردانی یک فیلم بلند سینمایی از روبن فلیچر، کارگردان سریالهای کمدی که هیچ تجربهای در ژانر وحشت نداشت، فیلم Zombieland هیچ یک از ویژگیهای فیلمی پرفروش و مشهور را نداشت. این فیلم با بودجه نسبتاً پایین ۲۳.۶ میلیون دلاری ساخته شده که با توجه به شهرت بازیگران فیلم و مقایسه آن با فیلم Dawn Of The Dead (۲۰۰۴) ساخته زک اسنایدر عدد بزرگی نبود شانس زیادی برای تبدیل شدن به یک فیلم پرفروش نداشت.
این موضوع را به بازیگران اصلی فیلم- ابیگیل برسلین، جسی آیزنبرگ، وودی هارلسون و، اما استون در نقش بازماندگان آخرالزمان زامبی ها- اضافه کند که بیشتر به خاطر نقشهای کمدی شناخته میشدند، بدون اینکه هیچ کدام سابقهای در ژانر وحشت داشته باشند و به همین خاطر همه چیز خوب به نظر نمیرسید.
اما برخلاف تمام انتظارات و شرایط، Zombieland توانست دل منتقدان و سینماروها را بدست آورد و باکس آفیس را تکان دهد و فیلم Dawn Of The Dead را به عنوان پرفروشترین فیلم زامبی محور در سینماهای داخلی ایالات متحده پشت سر بگذارد. موفقیت این فیلم در ترکیب منحصربفرد کمدی نامربوط و کشتار بی وقفه و شدید مخصوص ژانر زامبی نهفته بود. آیزنبرگ و هارلسون بهترین فرمول را برای رفاقتهای دوگانه سینمایی خلق میکنند و تزریق مقدار کافی از موسیقی راک، حضور کوتاه ستارگان و عناصر باکیفیت مانند عناوین پویا و فهرستی از قوانین بقا و استراتژیهای کشتن زامبیها باعث شد که این فیلم بعد از بارها تماشا نیز همچنان لذت بخش باشد.
۲- Planet Terror (۲۰۰۷)
فیلم Planet Terror یک فیلم درجه دوم (B-movie) با کیفیتی متفاوت و از پروژههای شخصی رابرت رودریگز بود که در سال ۲۰۰۷ همه را غافلگیر کرد. به لطف شهرت دوست و همکار همیشگی اش، کوئنتین تارانتینو که در سال انتشار این فیلم، خود Death Proof را ساخته بود، رودریگز توانست فیلمی را ساخته و منتشر کند که در شرایطی متفاوت، هرگز روشنی روز را به چشم نمیدید. اواسط دهه ۲۰۰۰ زمان مناسبی برای یک فیلم ترسناک خلاقانه با بن مایههای نوستالژیک نبود و هیچ چیز در مورد این فیلم- جز حضور چهرههای شناخته شدهای مانند رُز مک گووان، مایکل بین و جاش برولین- به نظر خوب به نظر نمیرسید.
داستان فیلم در تگزاس روایت میشود و در مورد گروهی از بازماندگان است که در جریان شیوع یک ویروس زامبی کننده باید راهشان را پیدا کنند و علاوه بر زامبی ها، با یک گروه نظامی شورشی مقابله کنند، با این امید که در منطقهای در کاراییب برای خود پناهگاهی امن بیابند. در حالی که داستان فیلم سرراست به نظر میرسد، اما هر چیز عجیبی که انتظار دارید را میتوان در این فیلم دید و حضور کوتاه بروس ویلیس، فرگی و حتی تارانتینو را نیز باید به این ترکیب جالب و غیرمنتظره اضافه کرد.
۱- Dawn Of The Dead (۲۰۰۴)
زک اسنایدر که پیش از این فیلم به خاطر ساخت ویدیوهای تبلیغای شناخته میشد، هنگامی که تصمیم گرفت بازسازی نصف و نیمهای از شاهکار کلاسیک زامبی محور جرج رومرو در سال ۱۹۷۸ با نام Dawn Of The Dead بسازد هیچ کس انتظار ساخت فیلمی قوی و باکیفیت را از او نداشت. با بودجه نسبتاً پایین ۲۶ میلیون دلاری که بین فهرستی طولانی از بازیگران تقسیم شده بود- از جمله اسکات رینیجر، تام ساوینی و کن فوری که همگی در اورجینال رومرو بازی کرده بودند- این فیلم برای موفقیت باید اورجینال به نظر میرسید.
همانطور که انتظارش میرفت، منتقدان نظر خوبی نسبت به این بازسازی نداشتند و هیچ کسی انتظار نداشت نتیجه چنین فیلم خوبی باشد و پرفروش از آب درآید، به ویژه با توجه به اینکه هیچ قدرت ستارگی که نقش مهمی در کشاندن سینماروها به سالنهای سینما دارد را در خود نداشت. اما Dawn Of The Dead فیلمی موفق و باکیفیت از آب درآمد، فیلمی در مورد گروهی از بازماندگان آخرالزمان زامبیها که در یک فروشگاه سنگر گرفته اند. تجربه اسنایدر در ساخت ویدیوهای تبلیغاتی به خوبی در این فیلم به کمکش میآید و با فیلمبرداری خلاقانه، تنش بالا و سرعت در روایت اتفاقات، فیلم در تمام مدت شما را سرگرم نگه میدارد.
منبع: روزیاتو