پابلو اسکوبار، مرد فقیری که با قاچاق ثروتمند شد
پابلو اسکوبار به قدری از راه قاچاق ثروتمند شد که توانست جزیره شخصی برای خود بخرد.
پابلو اسکوبار، در سال ۱۹۴۹ در خانواده نسبتاً فقیری بدنیا آمد و تبدیل به قاچاقچی بزرگ مواد مخدر در کلمبیا و رهبر یکی از قویترین سازمانهای جنایتکار در سراسر جهان شد.
پدر او کشاورزی محترم و مادرش معلم بود، اما اسکوبار از کودکی مسیری متفاوت از والدینش در پیش گرفت. در دوران اوج قدرت و فعالیتش در دهه ۸۰ میلادی، پابلو اسکوبار یک امپراطوری بزرگ تولید و توزیع مواد مخدر را رهبری و کنترل میکرد که دامنه فعالیت هایش به اکثر نقاط جهان کشیده شده بود. او مسئول صدها قتل بوده و عمارتهای بزرگ، هواپیما، ارتش خصوصی متشکل از سربازان و خلافکاران کارکشته و حتی یک باغ وحش و جزیره خصوصی تنها بخشی از امپراطوری بزرگ او به شمار میآمدند.
او زمانی که کار خود را شروع کرد به سراغ سنگ قبر رفت و با دزدیدن سنگهای قبر و پاک کردن نوشتههای روی آنها پول به دست میآورد و کم کم به سراغ سرقت ماشین و... رفت او درست زمانی که توانست به عنوان بادیگارد مشغول به کار شود با گروگان گیری یکی از مدیر ها، گروگان گیری را هم آغاز کرد و در نهایت به قاچاق مواد مخدر روی آورد که در این کار به طرز عجیبی موفق شد.
پابلو در دوران اوج قدرتش، اسکوبار هفتهای ۴۲۰ میلیون دلار درآمد داشت که سالانه به ۲۲ میلیارد دلار میرسید. آنها پناه گاههای بی شماری برای پنهان کردن پولها داشتند و با گذاشتن اسکناسها در نوارهای لاستیکی آنها را مرتب میکردند. عدهای بر این باورند که هنوز هم پناه گاههای کشف نشدهای وجود دارد که اسکوبار بخشی از ثروتش را در آن پنهان کرده است چرا که او یکی از ۱۰ مرد ثروتمند جهان به حساب میآمد.
پابلو اسکوبار که با عنوان «پادشاه کوکائین» شناخته میشد و در دهه ۸۰ میلادی، ۸۰ درصد از کوکایین جهان توسط کارتل اسکوبار تامین شده و هر روزه بیش از ۱۵ تن کوکایین به ایالات متحده قاچاق میشد به طوری که درآمد او از این مقدار قاچاق مواد مخدر به ایالات متحده بیش از نیم میلیارد دلار در روز بود.
این در آمد میلیاردی پابلو اسکوبار، مرد فقیری که با قاچاق ثروتمند شد برای خیلیها ناراحت کننده بود و کار به جایی رسیده بود که اسکوبار به دولت پیشنهاد داد تا بدهیهای دولت را به طور کامل بپردازد. یکی از مخالفان اصلی او نیروهای امنیتی بودند که سیاست نقره یا سرب را در برابرشان داشت. آنها یا نقره که همان رشوه بود را قبول میکردند و یا سرب که به معنای کشته شدن خودشان و تمام اعضای خانواده شان بود را میدیدند.
پابلو اسکوبار برای خود زندانی ساخت که با تختهای آبی و سیستمهای سرگرمی تجهیز شده و محافظت از آن را نیز نگهبانانی بر عهده داشتند که خودش انتخاب کرده بود. در سال ۱۹۹۱ بود اسکوبار پذیرفت خود را به مقامات کلمبیایی تسلیم کند، اما با شرایطی که خودش میخواست. دولت کلمبیا این شرایط را پذیرفته و بدین ترتیب بود که زندان لا کاتدرال به وجود آمد.
هیچ یک از مقامات کلمبیا اجازه نداشت به شعاع سه مایلی این زندان نزدیک شود. اما یک سال بعد وقتی مقامات کلمبیایی برای انتقال پابلو اسکوبار، مرد فقیری که با قاچاق ثروتمند شد به یک زندان دیگر تلاش کردند فرار کرده و یک عملیات تعقیب و گریز بزرگ به راه افتاد. در نتیجه کارتل مدیین از هم پاشیده و در سال ۱۹۹۳ بود که اسکوبار یک روز پس از تولد ۴۴ سالگی اش در تعقیب و گریز با نیروهای امنیتی در زادگاهش کشته شد.
منبع: پارسینه